او ادامه داد: رفتار او بسیار مشکوک است، فکر می کنم می خواهد بچه ام را بدزدد.
بلافاصله ماموران حراست بیمارستان وارد عمل شدند و زن میانسالی به نام کبری را در راهروی بخش زنان و زایمان بیمارستان مشاهده کردند. زن میانسال با دیدن ماموران چاقویی از جیبش بیرون آورد و تهدید به فرار کرد. اما در نهایت او را دستگیر کردند.
یک کیف با وسایل کودک.
در بازرسی بدنی یک زن میانسال از داخل یک کوله پشتی، لباس و پتو نوزاد و یک قوطی شیرخشک کشف شد. همچنین با بررسی تلفن همراه زن میانسال مشخص شد که وی برای همسرش پیامی ارسال کرده و شوهرش در محوطه بیمارستان منتظر اوست.
با مشخص شدن این موضوع، ماموران راهی بیمارستان شدند اما از آنجایی که مشخصات و عکس شوهرش را برای شناسایی نداشتند، از طریق تلفن همراه زن میانسال با وی تماس گرفتند و با پاسخ او دستگیر شدند. به او. به او.
از سوی دیگر ماموران از هویت کبری پرسیدند و متوجه شدند وی پیش از این دو بار برای عمل جراحی به بیمارستان مراجعه کرده است. این نسخه نشان داد کبری محیط و وضعیت بیمارستان را به خوبی می شناسد.
این زوج به اتهام کودک ربایی دستگیر و برای تحقیقات به شعبه ششم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند. این زوج میانسال در تحقیقات اولیه منکر ربوده شدن کودک شدند و به دستور بازپرس محمدرضا صاحب جامی در اختیار کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی قرار گرفتند و تحقیقات ادامه دارد.
یک رای عجیب
تو بیمارستان چیکار کردی؟
او قصد ربودن نوزاد را نداشت. من مریض بودم و جراحی کردم و به سختی می توانستم راه بروم. به خودم قول دادم در صورت بهبود وضعیت جسمانی ام، وسایل نوزاد را به خانم نیازمندی که تازه مادر شده است بدهم. برای همین لباس بچه و پتو و شیرخشک خریدم و داخل کوله پشتی ام گذاشتم.
خانه ات کجاست؟
ما در یکی از شهرهای اطراف کرج زندگی می کنیم. هیچ زنی را در آن منطقه نیافتم که تازه بچه دار شده باشد، بنابراین به این بیمارستان آمدم.
اما مادر نوزاد مدعی شد که شما قصد ربودن کودک را داشته اید؟
من فقط به بچه نگاه می کردم و دنبال مادری می گشتم که هدیه ام را به او بدهم.
خودت بچه داری؟
نه، من 13 سال است که ازدواج کردم، اما بچه دار نشدم.
چرا با تهدید چاقو قصد حمله به ماموران را داشت؟
ترسیدم و خواستم فرار کنم. من کمی وسواس دارم و همیشه یک چاقو در کیفم دارم. البته گاهی شب ها دیر به خانه می آیم و برای محافظت از خودم چاقوی میوه خوری حمل می کنم، اما قصد آسیب رساندن به کسی را نداشتم.
چرا همسرش در حیاط بیمارستان منتظر او بود؟
از کرج با اتوبوس به تهران آمدم و با او که در یک کارگاه کفش کار می کند تماس گرفتم و از او خواستم دنبالم بیاید و با هم به خانه برگردیم.
23302