بازار-گروه بین الملل: ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، اخیرا و پس از جنگ غزه، درباره اخبار منتشر شده از سوی یک رسانه مبنی بر لغو مذاکرات ایران و آمریکا در عمان، گفت: موضوع مذاکرات در چارچوب این مذاکرات است. چارچوب تعریف شده و به ویژه ابتکار عمل. سلطان عمان به نظر ما علنی و علنی است و طبیعتاً شرایط کنونی و اهمیت پرونده فلسطین و تأثیرات آن در عرصه منطقه ای و بین المللی که اولویت ها را تغییر داده است، ممکن است برخی مسائل را تحت تأثیر قرار دهد یا باعث تأخیر شود.
این دیپلمات ارشد ایرانی تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران برای بازگشت مسئولانه، متعهد و کامل همه طرف ها از جمله آمریکا به توافق، به اصل مذاکره پایبند است و اگر شرایط ایجاب کند، این مسیر را طی خواهد کرد. مانند قبل است و این مسیر پویا است و احتمالاً در اثر برخی تحولات روی آن سرعت یا کاهش می یابد.
وی افزود: هر زمان که شرایطی پیش بیاید و لازم باشد و شاهد پیشرفت جدی در این زمینه باشیم، موضوع را به اطلاع رسانه ها خواهیم رساند.
در همین راستا خبرنگار بازار گفتگویی را با دکتر «ابوالقاسم بینات» محقق فوق دکتری دانشگاه هاروارد آمریکا ترتیب داد که در ادامه می آید. او محقق فوق دکترا در مرکز بلفر مدرسه کندی، دانشگاه هاروارد، ایالات متحده است. وی دکترای خود را از دانشگاه سیراکیوز آمریکا دریافت کرد. رشته تحصیلی او موضوع هسته ای ایران با تمرکز بر فرآیندهای تصمیم گیری در برنامه هسته ای ایران است. وی همچنین سیاست خارجی ایران، روابط بین الملل در خاورمیانه، نقش هویت دولت در سیاست خارجی و رژیم تجارت خارجی ایران را مورد مطالعه و تحقیق قرار می دهد.
پس از جنگ غزه، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران درباره مذاکرات هسته ای گفت: مذاکرات در چارچوب تعریف شده و در چارچوب ابتکار سلطان عمان باز است. طبیعتاً وضعیت و مسئله فلسطین که اولویتهای منطقهای و بینالمللی را جابجا کرده است، ممکن است برخی مسائل را تحت الشعاع قرار دهد یا اولویتها و تاخیرهایی را ایجاد کند. ارزیابی شما از این کلمات چیست؟
طبیعتاً جنگ غزه اولویتهای فوریتری را برای همه طرفها ایجاد کرد، اما حل مسئله هستهای ایران همچنان هدف بلندمدت طرفهای غربی است و مدیریت مناقشه و تثبیت اوضاع با هدف جلوگیری از بحران، کوتاهمدت آن است. هدف مدت هدف کوتاه مدت در رابطه با برنامه هسته ای ایران.
بحران غزه حتی ضرورت مدیریت و حل مسئله هستهای ایران را برای غربیها ملموستر میکند و نشان میدهد که با توجه به شکننده بودن اوضاع امنیتی در خاورمیانه و احتمال دائمی درگیریهای منطقهای گستردهتر، انگیزه و امکان ایران وجود دارد. این موضوع در حال تبدیل شدن به یک مشکل بسیار بزرگ برای غرب است. از این نظر، موضوع هسته ای ایران و بحران غزه بر یکدیگر تأثیر می گذارند.
طبیعتا ایران همچنان علاقه مند به حل موضوع هسته ای است و بحران غزه منافع اصلی آن را در این زمینه تحت الشعاع قرار نمی دهد. با این حال، ایران می تواند از سیاست هسته ای خود به عنوان اهرمی برای تأثیرگذاری بر نتیجه بحران غزه استفاده کند و به نوبه خود از سیاست خود در قبال بحران غزه به عنوان اهرمی برای پیشبرد منافع خود در رابطه با مذاکرات هسته ای استفاده کند.
گسترش جنگ غزه طبیعتاً شرایط را پیچیده تر خواهد کرد و ممکن است به چشم انداز مذاکرات هسته ای منجر شود.
* مقداری کارشناسان مومن هستند که در صورت گسترده تا زمان نبودن جنگ حلقه، صحبت می کند مرکز آه تو با ایران ممکن است است تا داد ماه شروع بودن ارزیابی شما چیست؟
گسترش جنگ غزه طبیعتاً شرایط را پیچیده تر خواهد کرد و ممکن است به چشم انداز مذاکرات هسته ای منجر شود. در صورت تثبیت وضعیت غزه، زمین برای ازسرگیری مذاکرات هسته ای مساعدتر خواهد بود. اما به هر حال شایان ذکر است که با توجه به شرایط سیاسی داخلی آمریکا از جمله قرار گرفتن در سال انتخابات، پیشرفت برنامه هستهای ایران و پایان تدریجی یا کوتاهتر محدودیتهای هستهای برجام بر ایران، احتمالاً هدف ایالات متحده است.
در این مرحله، ایالات متحده در درجه اول به دنبال مدیریت تنش با ایران، متقاعد کردن ایران به خویشتنداری در فعالیتهای هستهای، کنترل فعالیتهای حساس هستهای ایران و اجتناب از بحران بر سر برنامه هستهای این کشور است.
بحران غزه و حمایت همه جانبه ایالات متحده از کمپین اسرائیل در غزه، شرایط استثنایی را ایجاد کرده است که همه طرف ها را برای پایبندی به هرگونه توافق اعتمادسازی در منطقه با چالش مواجه می کند.
*با توجه به جنگ حلقه و حملات صورت گرفته شده به موقعیت ها آمریکا که در سوریه و عراق، تصور کردن می توان انجام دادن درک مطلب صورت گرفته شده بین ایران و آمریکا که در ماه می توان که در عمان به استحکام – قدرت بودن باقی مانده است این است؟ زیرا؟ که گفتن می توان تبدیل شود خیر سکته به موقعیت ها آمریکا که در سوریه و عراق از علاقه این درک مطلب بین «باقری “کنی” و “مک گورگو » حالت است.
بدون دسترسی به جزئیات حقوقی این قرارداد، قضاوت در مورد معتبر بودن یا نبودن آن غیرممکن است. آنچه واضح است این است که بحران غزه و حمایت همه جانبه ایالات متحده از کمپین اسرائیل در غزه، شرایط استثنایی را ایجاد کرده است که همه طرف ها را برای پایبندی به هرگونه توافق اعتمادسازی در منطقه با چالش مواجه می کند.
همچنین باید به خاطر داشت که حملات به پایگاه های نظامی آمریکا تا کنون صرفاً تهاجمی بوده و خسارات جانی قابل توجهی برای آمریکایی ها به همراه نداشته است که آنها را مجبور به اقدامات تلافی جویانه غیرمتعارف علیه منافع ایران در منطقه کند که منجر به این شود. هرگونه تفاهم، هرگونه اعتماد احتمالی بین دو طرف را از بین خواهد برد. این موضوع به خوبی نشان می دهد که دو طرف نمی خواهند دامنه درگیری را گسترش دهند و وارد درگیری مستقیم نظامی با یکدیگر شوند.
هرگونه بهره برداری دیپلماتیک از بحران غزه در موضوع هسته ای تنها جنبه تاکتیکی خواهد داشت و نمی تواند تغییرات راهبردی در مواضع آمریکا و سایر کشورهای غربی در قبال موضوع هسته ای ایران ایجاد کند.
* مقداری استدلال انجام می دهند جنگ حلقه اهرم فشار به علاوه به ایران که در صحبت می کند مرکز آه تو قدرت اراده داد با این ارزیابی موافق هستند
همانطور که قبلاً اشاره کردم، بحران غزه و مذاکرات هسته ای ایران به طور بالقوه بر یکدیگر تأثیر می گذارد. ایران می تواند از سیاست خود در قبال جنگ غزه به عنوان اهرمی برای پیشبرد منافع خود در بحث هسته ای، به ویژه لغو برخی تحریم ها و آزادسازی بیشتر دارایی های مسدود شده در خارج از کشور استفاده کند. اما هرگونه بهره برداری دیپلماتیک از بحران غزه در موضوع هسته ای تنها جنبه تاکتیکی خواهد داشت و نمی تواند تغییرات راهبردی در مواضع آمریکا و سایر کشورهای غربی در قبال موضوع هسته ای ایران ایجاد کند.
زیرا اولاً بحران غزه طولانی مدت نخواهد بود و فرصت محدودی را برای بهره برداری دیپلماتیک برای ایران و سایر طرف ها فراهم می کند. دوم اینکه اهمیت موضوع غزه برای آمریکا و دیگر کشورهای غربی آنقدر نیست که بخواهند منافع بسیار مهمتر خود را با برنامه هسته ای ایران مبادله کنند.
* آمریکا که در تلاش است به بازداری ظروف چینی بودن ذره برای جسم مستقیم گرفتار مسائل خلیج فارس دور مانند سابق خیر موقعیت مرکز آه تو ایران یکی از امور است که آمریکا اولویت می توان دادن که به صورت چند جانبه راه حل و فصل آهسته. تدریجی. به نظر شما جنگ حلقه تغییر دادن ضروری است که در این نزدیک شدن آمریکا داشته است است؟
همانطور که تجربه دو دهه تعامل دیپلماتیک بینالمللی برای حل مسئله هستهای ایران نشان داده است، رویکردهای چندجانبه و دوجانبه به این موضوع هر کدام مزایا و محدودیتهای خاص خود را دارند. اساساً رویکردهای چندجانبه میتواند مؤثرتر باشد، زیرا کشورهای ذینفع بیشتری در این فرآیند مشارکت دارند و به آنها کارتهای مذاکره و قدرت بیشتری برای تأثیرگذاری بر نتیجه این درگیری دیپلماتیک میدهند.
در عین حال، مدیریت فرآیندهای چند جانبه و ایجاد اجماع بین بیشتر طرفها دشوارتر است، زیرا هر یک از این کشورها اختلافاتی بین خود دارند که دستیابی به اجماع بین آنها را برای مقابله با ایران دشوارتر میکند و این روند ممکن است حتی بهانه ای برای توافقات دیپلماتیک دوجانبه بین خودشان باشد
به عنوان نمونه نگاهی به اختلافات چین و آمریکا و روسیه و آمریکا نشان می دهد که در حال حاضر روند اجماع این کشورها در مورد ایران چقدر دشوار است. رویکرد دوجانبه میتواند سریعتر انجام شود و به نتیجه برسد، اما در نهایت برای معتبر و معتبر بودن امتیازات و تعهدات رد و بدل شده بین طرفین، تأیید و حمایت همه بازیگران اصلی در یک فرآیند چندجانبه مورد نیاز است. . بحران غزه به طور موقت توجه و تخصیص منابع ایالات متحده به منطقه خاورمیانه را افزایش داده است، اما در دراز مدت نمی تواند اولویت منافع و ترجیحات ایالات متحده را در مورد موضوع هسته ای ایران و نحوه رویکرد به آن تغییر دهد.