متن کامل خاطرات مرحوم هاشمی رفسنجانی در تاریخ 4 آبان 1379 را می توانید بخوانید.
به منزل مرحوم خواهرم فاطمه رفتم. اعضای خانواده جمع شدند و گریه کردند. جسد وسط اتاق بود. همان جایی که چند سال پیش پیکر حاجیه والده بود. اثر قوی تر شد. آنها مشکلات قلبی داشتند اما خطرناک به نظر نمی رسیدند. چند روز پیش خواهر فاطمه به خانه ما آمد. از نوق برگشته بودند. رفته بودند پسته ضبط کنند. گفتند حدود 500 پسته دارند و قصد سفر به مشهد و عمره را دارند. اخوی محمد به نقل از خواهرشوهرش طیبه که همسفر او بود، می گوید به محض فرود هواپیما در فرودگاه تهران قرص خوردند و بدون هیچ صدایی ناگهان سرشان به یک طرف کج شد. دکتر آمد و گفت سکته کرده اند و فوت کرده اند.
برادر محمد به سرعت به فرودگاه رفت و با دیدن صحنه از ناحیه دست، سینه و کمر درد گرفت که خطرناک است. بلافاصله در فرودگاه او را به یک کپسول اکسیژن وصل کردند و او احساس آرامش کرد. جنازه را کنار آمبولانس در خیابان سعادت آباد دفن کردیم تا به مسجد برسانند و از آنجا برای دفن به قم بردند. اقوام رفتند. چیدمان قبر آرامگاه پروین [اعتصامی]در حیاط پشتی [حضرت معصومه(س)] توسط محسن تلفنی داده شد. بعداً خبر دادند که در قم آیت الله [علی] مشکی [رئیس مجلس خبرگان رهبری]من نماز میت را خوانده ام. عفت و همراهانش شامگاه از قم برگشتند و روند کار را شرح دادند. خوب سازماندهی شده فاطی هم [برای اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی] به قطر رفته بود، به قم رسیده بود و خیلی گریه می کرد.
خبر آدم ربایی منتشر شد؛ گفته می شود در گروه هواپیماربایان 15 نفر حضور داشتند و صدای تیراندازی از دو طرف هواپیما شنیده شد. دو نفر از نگهبانان و چند نفر از آنها مجروح و همه دستگیر شدند. 6 نفر امروز در فلسطین به شهادت رسیدند.
۲۱۹۲۱۹