نوع برخورد نماینده تبریز و رئیس کمیسیون آموزش شورای اسلامی با معلمان و فرهنگیانی که به دلیل سردرد (و نه برای سردرد طبق معمول) به دفتر وی آمده بودند، انتقادات زیادی را برانگیخته است.
این ویدئو پخش شد و خبرگزاری اصولگرا به تشریح این “رفتار عجیب” پرداخت و نوشت: شخصی مشکلات صنفی را بیان می کند، اما آقای منادی با چند برگه خود را منفجر می کند، ساندویچ می خورد، روی صندلی حرکت می کند و نه در من. واقعا گوش کن
برخی از آنها به دنبال تنقلات بودند و رفتار آنها “عجیب” توصیف شد. (این اصطلاح «عجیب» را عادل فردوسی پور نیز معرفی کرد و اکنون به «لطفا» تبدیل شده است که در فارسی جای «خوردن، نوشیدن، نشستن، وارد شدن، ترک کردن، نظر دادن و چند فعل دیگر» را گرفته است. با صفت واضح «زشت» یا «زیر شأن نماینده، توهین آمیز، تحقیرآمیز، ناخوشایند و در حالت نامناسب» و مانند آن اطلاق شود.
خبرگزاری اصولگرا از منادی پرسید: «حالا که این فیلم هدف شبکه های ضد انقلاب شده است، اگر واقعاً با نظام همدردی می کند، رسماً و بدون معطلی عذرخواهی کند». وی همچنین هشداری برای شورای نگهبان دانست که مراقب باشد «افراد شایسته توانایی حفظ شأن نمایندگی مجلس را داشته باشند».
اما روزنامه حکومتی پا را فراتر گذاشت و از شورای نگهبان خواست که این نماینده را در دور بعدی رد صلاحیت کند و رفتار وی را اینگونه توصیف کرد: دست در دهان و مسواک زدن، خوردن تنقلات، فن زدن، لنگیدن و بی توجهی به مردم.
آنچه قابل توجه است این است که محصول نظارت اختیاری است و اگر نماینده ای در یک انتخابات رقابتی، دموکراتیک و غیر توافقی انتخاب شود و در یک جلسه این گونه رفتار کند، می توان از آن چشم پوشی کرد.
مشکل اصولگرایان این است که به جای انتقاد از نظارت بر انتخابات که دایره نامزدهای معتبر و خصوصی را به نخبگان زیادی تقلیل داده است، به دنبال سختگیری بیشتر هستند! گویی مشکل بیمار ناشی از مصرف نادرست دارو است، اما برای درمان آن می خواهیم دوز همان دارو را افزایش دهیم.
در واقع! آیا دیگر نماینده تبریز که به دلیل تقبیح ماجرای آفرود مورد حمله اصولگرایان قرار گرفته بود دست و دهان و دندان خود را شست؟ جرم او جز افشای رازی چه بود؟
روزی روزگاری از تبریز خاستگاه مشروطیت، سید حسن تقی زاده نماینده پیشوایان فکری مشروطیت شد. هرچند برخی از نظرات ایشان قابل نقد است، اما ایشان از بزرگان تاریخ معاصر هستند و هنوز هم ایشان را به یاد دارم و نماینده فعلی این مرد است که البته دکتری هم نیست که دو مقاله داشته باشد، یعنی سه مقاله با آثار علمی عنوان دکتر نیز در آدرس پایگاه اطلاع رسانی drmonadi.ir آمده است
همچنین چندی پیش در نخستین گردهمایی چهره های ماندگار و مبتکران صنعت و تجارت از وی به عنوان یک شخصیت ارزشمند علمی کشور تجلیل شد. دلیل برگزاری این جشن این بود که منبع علم و دانش خود در حوزه مدیریت و اجرا به کشور عرضه شده است.
با داشتن دو مدرک دکترا و تدریس در رشته ویروس شناسی در دانشگاه علوم پزشکی، نمی توان مشکل رفتاری را ناشی از عدم تحصیلات دانست و یا بی سواد دانست و اتفاقاً شنیده ایم که پس از تصادف دلخراشی که برای نوزاد ۲۰ ساله وی رخ داد. سال ها پیش نیز خدمات عمومی قابل تقدیری انجام داده است. مشکل جای دیگری است. یکی از سازوکارهای انتخاباتی است و جالب اینکه خود آقای دکتر منادی یک بار صابون بدنش را خورده است.
آیا مردم تبریز در این 100 سال به عقب رفته اند؟ قطعا نه! بلکه نظارت اختیاری دایره را تنگ کرده است و آقای ناعدی سپیدان یا سفیدان میوه درخت نظارت اختیاری است. هر چه بیشتر حذف و طرد کنید این رفتارها بیشتر می شود نه کمتر.
نماینده ای که از شهری مثل تبریز با کمتر از 90 هزار رای وارد مجلس شد، قطعاً در انتخابات رقابتی و غیر مؤسسان یا در انتخابات مشروطه اقبال چندانی نداشت.
بنابراین اگر اصولگرایان واقعا نگران کیفیت نمایندگان هستند باید از آزادی انتخابات دفاع کنند نه اینکه خواستار تشدید نظارت باشند چرا که نتیجه تشدید نظارت و کاهش مشارکت این است که افرادی مانند علیرضا منادی سرخپوشان خواهند بود و اگر او را حذف می کنند، منادی دیگری با 50000 رای ظهور می کند. اگرچه حذف بعید است زیرا معیار میزان وفاداری است نه مصرف تنقلات هنگام ملاقات با مردم.
سالها پیش برای مثالی از انحطاط پی در پی نهاد مجلس، یک بار نوشتم که دکتر کریم سنجابی که استاد حقوق و وزیر مصدق و از چهره های معروف سیاسی بود، نماینده کرمانشاه شد. ، و اکنون آقای اسماعیل التطری با تحصیلات سیکلی. اندکی بعد وقتی تلاش ایشان برای احیای نام «کرمانشاه» را دیدم و شنیدم، آن نظر را اصلاح کردم و نوشتم که سطح تحصیلات مهم نیست. مهم این است که یک شخص واقعاً نماینده مردم باشد و از این نظر کریم سنجابی یا اسماعیل التطری فرقی نمی کند، زیرا هر دو نماینده مردم هستند و از انتخابات رقابتی بیرون آمده اند. هر چه گذشت مرحوم تاتاری بیشتر جنبه عمومی خود را نشان داد و من از صحت آن نظر بیشتر راضی شدم.
در انتخابات رقابتی با مشارکت بالا و با نقش احزاب و نخبگانی مانند علیرضا نادی سفیدان، آنها شانسی ندارند که راه خود را پیدا کنند، اما اگر این کار را انجام دهند، اگر این گونه رفتار کنند، خود حزب و سازمان وابسته به آن آنها را مجبور می کند انجام دهید. عذر خواهی کردن. بنابراین، مسیر نادرست ندهیم و مجبور نشویم، با محدود کردن دایره انتخاب، تحصیلکرده ترین نمایندگان راه خود را پیدا خواهند کرد.
اگر مردم در فضای بازتر فرصت انتخاب داشته باشند، طبیعتا بهترین میوه را انتخاب می کنند، اما وقتی شورای نگهبان از بین همه میوه ها فقط چند گلابی باقی می گذارد و می گوید از بین این چند گلابی میوه دلخواه خود را انتخاب کنید، یک شما نمی توانید محصول بهتری را تصور کنید.