شرح گفتگوی مصطفی هاشمی طبا را در این باره بخوانید;
آقا هاشمی طبا! پیش از این چاله هایی تحت عنوان گفتگوی ملی وجود داشت که بعدها ادامه پیدا نکرد. به نظر شما چقدر فضا برای گفت و گو بین جریان های سیاسی وجود دارد؟
به نظر من جریان های سیاسی ظرفیت ذهنی برای گفت و گو بین ما را ندارند. یعنی اکثرشان مقام دارند و کسی که مقام دارد نمی تواند حرف بزند. گفت و گو به این معناست که یک نفر حرفی را می شنود، پس نمازگزاران مردم حرف ها را می شنوند، اما گروه های سیاسی کاری به حرف طرف مقابل و حرفشان ندارند.
گروههای سیاسی نمونههایی از افرادی هستند که به دنبال شنیدن صحبتهای طرف مقابل نیستند، بلکه به دنبال پاسخ هستند، حتی اگر پاسخ نامربوط باشد.
بنابراین این موضوع ربطی به فضای کشور ندارد و اساسا گروه های سیاسی حرف خود را می زنند. فرض کنید رهبران مذاهب مختلف هنگام صحبت با یکدیگر صحبت می کنند. به نظر من روش آموزشی ما اجازه گفتگوی منطقی را نمی دهد.
آیا حاضرید با یک شخصیت سیاسی یا حتی یک طیف رادیکال صحبت کنید؟
اگر قرار است این گفتگو در علنی صورت گیرد، من آمادگی آن را ندارم زیرا نمی توان خیلی چیزها را بیان کرد. با این حال، به طرف مقابل نیز بستگی دارد.
گاهی می توان با یک فرد تندرو که وابسته به قدرت های سیاسی و نظامی نیست، صحبت کرد، اما اگر وابسته به قدرت های سیاسی و نظامی باشد، صحبت با او خاص نیست و مشکل ایجاد می کند.
آقا هاشمی طبا! به نظر شما کدام شخصیتهای سیاسی رهبران خوبی برای شروع گفتوگو بین جریانهای سیاسی هستند؟
فایده ای ندارد، مردم حاضرند با هم صحبت کنند، اما در نهایت خودشان حرف می زنند، به همین دلیل این صحبت ها را عملی و واقعی نمی دانم. مگر رهبر انقلاب بارها نگفتند که باید کرسی های آزاداندیشی در دانشگاه ها ایجاد شود؟
چنین امکانی برای اشغال مناصب آزاد اندیشی وجود ندارد. الان بدون جنجال نمی توانند در مجلس صحبت کنند و این کار را دو به دو انجام می دهند. فضای گفتگو در کشور ما از نظر تحصیلی برای مردم معنا ندارد.