به گزارش اختازنانیوز، اگر برنده حمله تروریستی 7 اکتبر و پس از آن جنگ غزه وجود داشته باشد، ولادیمیر پوتین است. ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین در 8 اکتبر گفت که روسیه علاقهمند به آغاز جنگ در خاورمیانه برای “تضعیف وحدت جهانی” است.
تشدید تنش و حرکت به سمت قلب اوکراین
به گفته مؤسسه واشنگتن، روسیه ممکن است نیازی به آغاز یک جنگ همه جانبه نداشته باشد، اما زلنسکی میداند که تشدید تنشهای کنونی در خاورمیانه تمرکز را از اوکراین منحرف میکند و بنابراین پوتین را برای پیگیری اهداف جهانی خود توانمند میکند. اما در حالی که رهبران غربی به کمک به اسرائیل ادامه می دهند، نمی توانند چشم از پوتین بردارند.
پیش از حمله حماس و در بحبوحه مبارزه طولانی برای انتخاب رئیس جدید مجلس نمایندگان، کنگره آمریکا لایحه ای را تصویب کرد که کمک های مالی به اوکراین را حذف می کند. کرملین این را به عنوان منادی خستگی جنگ و آینده غرب تشخیص داد. با ادامه این رویدادها و آغاز حمایت غرب از اوکراین، روسیه آنچه را که کارشناسان به عنوان بزرگترین حمله زمینی روسیه در چند ماه اخیر توصیف می کنند، آغاز کرده است و به دنبال بازپس گیری آندریوکا در جنوب باخموت است که قبلاً در اختیار نیروهای روسی بود. اگر روسیه موفق شود، می تواند راهی به قلب اوکراین باز کند.
مطمئناً تلفات روسیه در اوکراین همچنان در حال افزایش است. این هفته بدترین تلفات یک روزه سال در اطراف آندریوکا، همراه با شهر استراتژیک دیگری که روس ها نتوانستند آن را تصرف کنند، آودییوکا، که خارج از روسیه است، رخ داد.
لباس سپاه مسکو
اوکراین در ماههای اول ضدحملهاش بسیار موفقتر از آن چیزی بود که بسیاری از مفسران میدانستند یا تصدیق میکردند. این کشور با چالش استفاده از تاکتیکهای یگانهای کوچک در برابر دفاعهای چندوجهی برتر و پیچیده، بدون پوشش هوایی و علیرغم تأخیر مداوم در تأمین تسلیحات، مواجه بود. بنابراین، به نظر می رسد که ارتش اوکراین یک بار دیگر رویکرد فرسایشی را اتخاذ کرده است که در برخورد با ارتش روسیه مناسب تر است.
این روش جنگی باعث افزایش نرخ فرسایش در ارتش روسیه شده است. در صورت ادامه این آمار، توانایی روسیه برای حفظ مواضع دفاعی خود ممکن است زیر سوال رود. همراه با نفوذ نیروهای دفاعی روسیه توسط اوکراینی ها، که به آنها اجازه داد ناوگان روسیه را از دریای سیاه حذف کنند و روسیه را مجبور به خروج بخش زیادی از آن از کریمه کنند، این اقدام می تواند به طور قابل توجهی با ارتش روسیه مقابله کند.
اما هنوز برای گفتن این موضوع زود است. در مواجهه با تجاوز مجدد روسیه، جای تعجب نیست که بار دیگر شاهد بحث در مورد تامین موشک های دوربرد و جت های جنگنده F-16 باشیم. درک پیامدهای تغییر اوکراین از استراتژی مانور به استراتژی فرسایش زمان می برد. اما واضح است که کرملین در حال تشدید جنگ است.
روسیه در پیشنهاد بودجه سال 2024 خود قصد دارد هزینه های نظامی و دفاعی خود را دو برابر کند و به 100 میلیارد دلار یا 6 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور برساند. و همانطور که تحلیلگران خاطرنشان می کنند، برای اولین بار در تاریخ مدرن، هزینه های دفاعی روسیه از هزینه های اجتماعی فراتر خواهد رفت.
آوریل گذشته، صندوق بین المللی پول رشد 0.7 درصدی را برای اقتصاد روسیه تا سال 2023 پیش بینی کرد. اما حتی اگر این رقم اغراق آمیز باشد، بسیار کمتر از رکود بزرگ مورد نیاز برای متقاعد کردن پوتین برای توقف جنگ است.
تحکیم اتحاد
با ادامه جنگ در اوکراین، مسکو به تقویت روابط اقتصادی و دفاعی خود با کشورهایی که به نظر می رسد دشمن ایالات متحده یا بی طرف در جنگ با اوکراین هستند، ادامه می دهد.
روابط روسیه با ایران که سال ها قبل از حمله به اوکراین شکوفا شده بود، به مشارکت دفاعی نزدیکتر شده است. سالهاست که تسلیحات روسیه، از جمله موشکهای پیشرفته ضد تانک کورنت که قبلاً در درگیریها استفاده شده بود، به دست حزبالله و حماس راه پیدا کرده است.
رهبران هر دو سازمان به مسکو سفر کردند. اخیراً، در مارس 2023، رهبران حماس با سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه در مسکو دیدار کردند. انتظار می رود محمود عباس، رئیس جمهور فلسطین نیز در آینده نزدیک به مسکو سفر کند.
تلاش پوتین برای میانجیگری بین اسرائیل و حماس ممکن است مضحک به نظر برسد، اما باز هم این موضع هیچ ربطی به اسرائیل یا میانجی واقعی بودن ندارد.
فراتر از خاورمیانه، بالکان نقطه عطف دیگری بوده است. ادعاهای اخیر درباره تسلیحات روسی و سایر اسناد نشان می دهد که روسیه در تشدید خشونت بین شورشیان صرب و پلیس کوزوو نقش داشته است.
استقرار نیروهای صرب در مرز کوزوو تا حدودی یادآور تقویت نظامی روسیه قبل از حمله به اوکراین است. این تحول در حالی رخ می دهد که اسلواکی شاهد بازگشت یک رهبر پوپولیست ضد اوکراینی به عنوان نخست وزیر در راس یک دولت ائتلافی است. و در قفقاز جنوبی، یک منطقه استراتژیک حیاتی برای اروپا و خاورمیانه، ایالات متحده در تلاش برای میانجیگری در توافق صلح بین ارمنستان و آذربایجان بود. اگر این تلاش ها موفقیت آمیز باشد، یک شکست استراتژیک بزرگ برای روسیه خواهد بود، بنابراین پوتین دلایل زیادی برای جلوگیری از این اتفاق دارد.
سرانجام، نیروهای روسی واگنر در سراسر آفریقا مستقر هستند. آنها هنوز در جمهوری آفریقای مرکزی، مالی و لیبی حضور دارند. همچنین اعتقاد بر این است که مسکو نقش مستقیمی در کودتای جولای در نیجر داشته است. این کودتا احتمالاً بر نفوذ فرانسه در منطقه و توانایی آن برای واردات اورانیوم از نیجر تأثیر خواهد گذاشت. مرگ یوگنی پریگوژین، رهبر واگنر، تأثیر چندانی بر مجموعه کودتاها در سراسر منطقه نداشت. در عوض، ظهور آنها منعکس کننده اتکای مسکو به گروه های شبه نظامی برای انجام اهداف سیاست خارجی خود است.
نشستهای اخیر با هیئتهایی از نیکاراگوئه، ونزوئلا و کوبا نشان میدهد که مسکو آمریکای لاتین را از دست نداده است، جایی که واگنر نقش مهمی در حمایت از دولتهای دوست داشته است. مسکو این همکاری ها و اتحادها را با ایده افزایش حضور نظامی خود در نیمکره غربی حفظ می کند.
نبرد وجودی با غرب
مسکو (مانند پکن) به دنبال تخریب نظام بین المللی است تا آن را مجبور به مذاکره مجدد در مورد شرایط خود کند. پوتین به صراحت گفته است که معتقد است در یک نبرد وجودی با غرب است. مقامات امنیت ملی غربی به طور معمول این واقعیت را تصدیق می کنند که اوکراین فقط درباره اوکراین نیست. اما آنها باید ارتباط مستقیم این رویدادها را تشخیص دهند.
پوتین می داند که در اوکراین گرفتار شده است. لذا به دنبال حوزه های دیگری است که بتواند با کمترین سرمایه گذاری و تلاش، حداکثر هزینه را به غرب تحمیل کند.