به گفته مانیبان، او علاقه زیادی به مشاغل دولتی دارد. از ریاست جمهوری تا شهرداری و نمایندگی مجلس که از طریق آن ریاست مجلس را بر عهده می گیرد. صحبت از محمدباقر قالیباف رئیس مجلس یازدهم برای سه دوره کاندیدای ریاست جمهوری و 12 سال شهردار تهران است.
برای هر طرف انگار فرشی متفاوت از دفعه قبل پدید آمده است. او سال ها تلاش کرد تا رئیس جمهور شود. با این حال، در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 زیرا نامزدهای قدرتمند خارج از محدوده رقابت هستند شورای نگهبان اگر سر جایشان بودند به راحتی می توانست برنده شود اما پرنده شادی ریاست جمهوری بر شانه ابراهیم رئیسی نشست و قالیباف حتی امکان نامزدی را هم پیدا نکرد.
اما قالی بافی در دوره های مختلف به جامعه هدف معرفی شد. که عمدتاً در سطوحی یافت می شد که نیاز به رای دادن در انتخابات داشتند. او در یک انتخابات از شفافیت حمایت می کند و شعار خود را سر می دهد. در انتخابات ریاست جمهوری، او از عدالت اجتماعی صحبت می کند و از جنبش وال استریت کمک می گیرد. آخرین بار او از پیروزی های خود در دانشگاه صحبت کرد و مهمتر از همه، پوسترهای انتخاباتی را با عینک آفتابی و کت و شلوار خلبانی تراشید و چاپ کرد. در واقع روند شعارها و نحوه ارائه آنها در انتخابات مختلف بیشتر سینوسی است تا خطی. شاید او سعی می کند خود را با جو وفق دهد. جامعه تنظیم کنید
علیرغم همه این تلاش ها قالیباف تا انتخابات مجلس یازدهم که حداقل مشارکت مردم در دوره های مختلف انتخابات شورا در حین برو وی نتوانسته منصب انتخابی را به دست بیاورد و تمامی سمت هایی که در اختیار داشت جزو مناصب انتصابی بوده و تا اسفند 1396 طعم رای گیری را نچشیده بود.
قالیباف به لطف مشارکت کم نماینده بود
طبق اعلامیه وزیر کشور زمان، شرکت در حوزه انتخابیه تهران، ری، اسلامشهر و شمیرانات 25.4 درصد معادل یک میلیون و 842 هزار نفر. یعنی قالیباف با حضور کمتر مردم توانست به مجلس راه پیدا کند و از یک میلیون و 842 هزار رأی، یک میلیون و 265 هزار رأی به دست آورد. بر اساس این آمار مجموع افراد واجد شرایط این حوزه تقریباً 7 میلیون و 252 هزار نفر و مجموع آرای قالیباف تقریباً 17.5 درصد بوده است. اما این مشارکت کم در نهایت توانست قالیباف را به عنوان نماینده تهران در مجلس منتخب کند.
شفافیت و معیشت؛ دو عنصر مفقود در شعارها
او در انتخابات مجلس یازدهم بر طبل شفافیت کوبید و پرچم ارتقای سطح زندگی مردم را به دست گرفت. اما با گذشت زمان معلوم شد که طبل خالی است و پرچم هم برافراشته است. زمین باقی ماند. در آن زمان به دلیل تحریم های بی سابقه ایالات متحده آمریکا پس از خروج از برجام، او قدم برداشته بود، فرصت را غنیمت شمرد و به هر آنچه در دلش بود پرداخت. دولت و مجلس زمان گفت: با تأسیس افرادی مانند پناهیان، بحث شفافیت در جامعه شور و هیجانی ایجاد کرد و قالیباف و دوستانش هم سوار بر آن امواج شدند.
اما هنوز از شفافیتی که اعلام شده بود خبری نیست. اگرچه سامانه ای به نام شفاف سازی داوطلبانه آرای نمایندگان از اسفندماه سال گذشته راه اندازی شد، اما برخی از آرا در این سامانه منتشر نمی شود.
شعارها و رفتار قالیباف و دوستانش در زمان انتخابات و مدتی پس از پیروزی، بیشتر شبیه شعارهای عدالت خواهان و نو انقلابیون بود. اما یکی دو سال بعد، او قربانی همان شبح شد که داستان خرید کنجد نوهاش را در سفر دختر، داماد و شوهرش به استانبول فاش کرد. ترکیه برای خرید نیازهای نوزاد، ژست ساده ای که در سال 2016 اتخاذ کرده بود گم شد.
مدل سازی جنبش وال استریت
آخرین انتخابات ریاست جمهوری که قالیباف در آن شرکت کرد به سال 1395 برمی گردد. انتخاباتی که چند روز دیگر با توصیه ها و تصمیماتی که اصولگرایان اگر داشتند به نفع ابراهیم رئیسی استعفا داد که البته در آن انتخابات شکست سنگینی را متحمل شد. با این حال، قالی بافی در آن زمان می توانست. تبلیغات از نظر انتخاباتی، برای سومین بار به جامعه بازگشت. او این بار برخلاف دفعات قبل می خواست چهره ای ساده و مدافع عدالت اجتماعی ارائه دهد. قالیباف در یکی از مناظره های تلویزیونی صورت های بانکی و دارایی خود و فرزندانش را منتشر کرد و با این حربه سعی کرد زندگی ساده ای را به خود و خانواده اش القا کند. البته رویکرد او در این مدت تقریبا اشتباه بود و خریدار پیدا نکرد. زیرا در سال 1395 وضعیت اقتصادی کشور خوب بود و وضعیت مردم نسبت به سال 2018 و به خصوص امروز بسیار بهتر بود. از سوی دیگر، چند سال بعد، با افشای خرید کنجد نوه اش در شهر استانبول، فهرست دارایی های او در فضای مجازی معلوم شد از نظر افکار عمومی آن لیست ربطی به خرید کنجد از ترکیه ندارد.
دومین تاکتیک قالیباف در این انتخابات الگوبرداری از جنبش وال استریت بود. در سال 2011، این جنبش با محوریت چپ سوسیالیست در وال استریت معروف بود NY جای غول های مالی آمریکا چیست و جهان شکل می گیرد؛ شعار اصلی آنها در مورد عدالت اجتماعی البته خوانشی چپ داشت و آنها معتقد بودند که 1 درصد از جمعیت آمریکا از 99 درصد دیگر ثروتمندتر هستند و 1 درصد از 99 درصد دیگر استثمار می کنند. قالی بافان همین مدل. ایران می خواستم پیاده کنم.
رسانه های اصولگرا اعم از تندرو و معتدل طی سال های 92 تا 96 که اشراف بر آنها دولت آنها معنویت می خواندند، مانورهای قوی انجام می دادند و فضا تا حدی برای شعارهایی مانند وال استریت آماده شده بود. قالیباف هم از 4 درصد صحبت کرد می توان بیش از 96 درصد جامعه ایران را دارند. او، هوادارانش و رسانه های نزدیکش به شدت این دو قطبی سازی 96 درصدی و 4 درصدی را دستکاری کردند و مدام عباراتی با این درصدها خلق کردند. قالیباف با کنایه از دولت ها به عنوان 4 درصد یاد کرد و به نوعی سعی کرد آنچه را که 96 درصد و 4 درصد می خواند برجسته کند. وی در جلسات انتخاباتی سعی کرد ظاهر خود را با این 96.4 درصد تنظیم کند و در پر سر و صداترین و در معرض دیدترین جلسات با لباس های رنگارنگ و پیراهن روی شلوار ظاهر شد. اگرچه او به نوعی از رقابت ها کنار رفت، اما بعداً با افشای خرید سیسمونی استانبول، خاطره 96% 4% معروف او زنده شد.
توجه کن به حقوق زندانیان و فایل صوتی
اما در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲، قالیباف سعی کرد تصویری متفاوت از خود ایجاد کند. این انتخابات اولین انتخابات ریاست جمهوری پس از انتخابات جنجالی 2008 بود.در آن دوره انتقادات به دلیل عدم اقدام قانون حقوق اولیه و شهروندی در بورس بود. در طول کنفرانس مطبوعاتی پس از ثبت نام در وزارت کشور برگزار شد، او در مورد دو موضوع صحبت کرد: اجرا قانون اساسي و حرمت محکومین و زندانیان را حفظ کند.
وی گفت: برنامه اش توجه به موضوع حقوق ملت است که در قانون اساسی به آن اشاره شده و کمتر به آن توجه شده است. در قانون اساسی مقرر شده است که هتک حرمت به زندانیان و زندانیان در کشور ممنوع است، اما امروز در کشور شاهد هستیم که نه تنها به زندانیان و زندانیان هتک حرمت زده می شود، بلکه نسبت به شهروندان و برخی مسئولان و نه یک نفر احترام گذاشته می شود. در کشور قانون را اجرا می کند. اینطور نیست.”
از سوی دیگر پرونده هسته ای ایران یکی از آنهاست. مشکلات تصور می شد که وی در راس دولت بعدی قرار گیرد. به همین دلیل وعده حل این پرونده یکی از حرف های رایج کاندیداها بود. به همین دلیل او در همان نشست خبری گفت که «امروز معتقدم نظام اسلامی این کشور فرصت های بسیار مهمی دارد تا بتوان این مشکلات را در حوزه روابط بین الملل، دیپلماسی و به ویژه مسائل هسته ای با سرعت بیشتری حل کرد.»
در تب و تاب تبلیغات کاندیداها و صحبت های قالیباف درباره قانون اساسی و انتقاد از بی احترامی به زندانیان، فایل صوتی قالیباف در فضای مجازی منتشر شد که در آن به تعاملات خود در جریان حوادث 27 تیر اشاره می کند. 2002، نشستن پشت موتور سیکلت و داستان ادامه دارد! این فایل که با عنوان سخنرانی قالیباف در جمع بسیجیان منتشر شد، مورد انتقاد افکار عمومی قرار گرفت. او در مناظره های انتخاباتی نیز مشاجره شفاهی داشت. حسن روحانی پرداختی که در نهایت برای او تمام شد.
او با شخص اشتباهی دعوا کرده بود. چون حریف سالهاش دبیر شورای عالی امنیت ملی و از جزئیات موارد مهم و امنیتی آگاه بود. روحانی در یکی از مناظره ها به او گفت: آقای قالیباف واقعاً نمی خواستم بگویم، اما شما مجبورم کردید، بحث این بود که گفتید دانشجویان بیایند تا برنامه داشته باشیم که کار را تمام کنیم. کار.گفتیم راهش این نیست که بعدا اجازه بدهید. گاز ما اینها را می گیریم، راهش این است که از اول بگوییم اجازه نیست یا اگر هست بیایند کار خودشان را بکنند تظاهرات کنند و اصل و هدف هم معلوم است». این سخنان روحانی تیری بود برای فعالیت های انتخاباتی قالیباف و عملا او را حذف کرد.
هنگام پوشیدن ژاکت، شیک بپوشید
انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۳ اولین انتخاباتی بود که قالیباف در آن شرکت کرد. اونی که سالها فرمانده نیروی انتظامی و قبل از آن فرمانده نیروی هوافضای سپاه بود، نیاز داشت چهره خود را از یک سرباز ساده تغییر دهد و چهره ای نرم در جامعه نشان دهد. بنابراین حتی آرایش و لباسش هم با روزهای قبل فرق داشت. او با لباس خلبانی در کنار یک هواپیمای مسافربری عکس گرفت و آنها را به پوسترهای انتخاباتی تبدیل کرد.
از کت و شلوارهای شیک و حیا (تا حد ریش) ابایی نداشت. بنابراین در آن انتخابات چهره نظامی او بسیار تغییر کرد و از سردار قالیباف به دکتر قالیباف یا سروان قالیباف تبدیل شد. اما برآورد قالیباف از فضای عمومی اشتباه بود. چون جامعه آن زمان کمی به کاپشن گرایش داشت.
قالی بافی؛ متفاوت از قالی بافان قبلی و بعدی.
در واقع قالیباف در چند دوره انتخاباتی رفتار نادرستی از خود نشان داد. اشتباه به این دلیل بود که با محیط جامعه سازگار نبود. شاید دلیل این وضعیت مشاورانی باشد که در کنار شما هستند. در انتخابات سال 84 وقتی پیراهن روی شلوار و کاپشن می پوشید، لباس هوشمند می پوشید و به جای عدالت از توسعه می گفت. اما در انتخابات سال 96 که پس از تحقق و اجرای برجام بود، توسعه کشور و بهبود وضعیت معیشتی مردم در اولویت اول قرار گرفت. او پیراهن و شلوار خاکی پوشید و از عدالت اجتماعی گفت.
اگرچه او در روزهای پایانی انتخابات 96 به نفع ابراهیم رئیسی کنار رفت، اما به نظر می رسید رفتار انتخاباتی قالیباف در این سال ها تغییر کرده است. همین حرکت زیگزاگی و عدم رعایت صراط مستقیم در چهره و چهره او باعث شده است که در هر انتخاباتی که در آن شرکت می کرد قالی بافی متفاوت از دوره های قبل و بعد حضور داشته باشد.
منبع: خبرآنلاین