فرشید کاکاوند (آهنگساز و نوازنده درام) به تشریح فعالیت های خود با گروه تارز می پردازد و در عین حال به سوالاتی در مورد شرایط برگزاری کنسرت در ایران به ویژه برگزاری کنسرت های پرتعداد و ترتیب و دو جلسه متوالی پاسخ می دهد. شرح زیر
کیفیت جلسه دوم کمتر از جلسه اول است.
کاکاوند که آهنگساز و نوازنده درام است در ابتدای گفتگو درباره اجرای کنسرت در دو جلسه و تاثیر این کار بر کیفیت اجرا می گوید: اجرای کنسرت در دو سانس از نظر فنی و کیفیت به طور کلی باشد. به طوری که یک جلسه از کیفیت پایین تری نسبت به جلسه دیگر برخوردار باشد. چون در جلسه اول انرژی زیادی صرف کردند و در جلسه دوم خسته روی صحنه خواهند رفت. حال اگر تعبیر گفته شود ممکن است خواننده دچار گرفتگی صدا شود و از کیفیت صدایش کاسته شود. البته این موضوع نسبی است و برای هر هنرمند و گروهی بسته به تواناییشان متفاوت است.
وی در خصوص علت برگزاری کنسرت در دو فصل می گوید: این کار فقط به دلیل شرایط مالی انجام می شود. در واقع هزینه مجوز سالن به قدری افزایش یافته است که اجرای کنسرت های خود در یک جلسه برای تهیه کنندگان سخت نیست. مثلاً چندی پیش قرار بود با آقای تاج در یک سالن 500 نفری در یک شهر کنسرتی برگزار کنیم و هزینه اجاره سالن را شبی 40 میلیون تومان اعلام کردند که به صرفه نبود. ما کاملا. اتفاقاً مدیر تئاتر پیشنهاد داد که برای یک اجرا هزینه کنیم و در دو اجرا روی صحنه برویم تا سود ببریم.
این هنرمند تأکید میکند: «اگر میخواهیم کیفیت کنسرتها را ارتقا دهیم، سالنهایی که اکثراً دولتی هستند، باید در خدمت هنرمندان و گروهها باشند، هزینهها را کاهش دهند و اجازه دهند که مثلاً اگر گروهی قرار است هزینهای را پرداخت کند. نمایش در یک شب دو سانس باید روی صحنه برود در ازای همین مبلغ دو شب متوالی روی صحنه می رود تا کنسرت خود را با کیفیتی بسیار بهتر اجرا کند.
این اجراها تکرار تکرارها هستند.
امروزه بسیاری از خوانندگان پاپ کشور و برخی از خوانندگان آواز ایرانی برای کنسرت های طولانی و عمدتاً مستمر روی صحنه می روند. از این هنرمند درباره تاثیر این کار بر کیفیت صدای خوانندگان پرسیدیم. او خواننده است، این اتفاق نوعی تمرین و تکرار است و باعث پختگی خواننده در کارش می شود. در هر صورت تکرار مثلا 8 قطعه از یک ژانر ثابت آسیب خاصی وارد نمی کند و فقط تکرار است.
کاکاوند ادامه می دهد: البته مردم این اتفاقات را تعیین می کنند. مثلاً در موسیقی ایرانی، گروهی روی یک ژانر موسیقی کار می کنند و اگر بازخورد خوبی داشته باشید، توری در همین راستا ترتیب می دهند، اما گاهی اوقات این تکرارها آنقدر زیاد می شود که به قول یکی از دوستان، کنسرت هایشان باید به آن هم برسد. روستاها نمی توان گفت این نوع کارها خوب است یا بد، اما به هر حال این نوع اجراها مخاطب دارد و تا زمانی که مخاطب باشد اجرا می شود.
کاکاوند اما درباره نکته منفی برگزاری چنین برنامه هایی می گوید: گاهی پیش می آمد که خواننده ای در حال تور بود و آهنگسازان دیگری می خواستند با او کار متفاوتی انجام دهند اما دو سال بعد خواننده به آنها قول می داد؛ اما کاکاوند در این مراسم به آنها اشاره می کند. چون در آن زمان قرار بود به تورهای کنسرت خود برود و این افرادی که حتی ممکن است آن قطعه را فقط برای آن خواننده نوشته باشند باید مدت زیادی صبر کنند تا بتوانند همکاری کنند.
کاکاوند در جای دیگری از این گفت و گو درباره محدودیت هایی که درام برای نوازنده ایجاد می کند، هم از نظر اجرا و هم از نظر آهنگسازی می گوید: فضای طبل دو وجهی است و از دو قسمت کلی پیروی می کند. قسمت اول مقام ها و حال و هوای تنبور را ارائه می کند و قسمت دوم شامل ساخته های اخیر بسیاری از دوستان است.
وی ادامه می دهد: آگاهی از مقام و اصالت این ساز مهم است، اما متأسفانه برخی از دوستان فضای موسیقی مقامی را درک نکرده اند و آثاری خلق می کنند که ریشه و پایه ای برای آن نمی توان یافت. به هر حال وقتی هنرمندان وارد صحنه می شوند سلیقه ها شخصی می شود که البته نمی توان گفت خوب یا بد است. به هر حال فضای آهنگسازی شخصی است و به دانش و مهارت آهنگساز بستگی دارد، اما ذهنیت من همیشه این بوده که ترجیح داده ام فضای جدیدتری را تجربه کنم و در عین حال رگه هایی از اقتدار در آثارم داشته باشم.
تاریخچه تشکیل گروه تارز.
کاکاوند همچنین درباره تاریخچه تشکیل گروه «تارز» که هم اکنون با آن فعالیت دارد و اخیراً کنسرت اجرا کرده است، می گوید: در سال 1380 اولین گروهم به نام «ققنوس» را تأسیس کردم و با همین گروه کار کردم. مدتها تا سال 1388. اما از آن زمان نام گروه را به “ترز” تغییر دادم و از آن زمان گروه با همین نام فعالیت می کند.
وی ادامه می دهد: «تارض» یکی از مقام ها و اولین مقامی است که تنبور اجرا می کند و در این باره اعتقادی وجود دارد که می گوید در زمان خلقت انسان که روح از ورود به بدن خاکی امتناع می کرد، نوا می کرد. و موسیقی در بدن زمینی به صدا درآمد. این شد که روح آشفته آن صدا وارد کالبد خاکی شد. می گویند «طارض» در آنجا بازی می کرد و طبق این داستان، نام گروهی را که بر اساس تنبور ساخته شده بود، به «طارض» تغییر دادم.
این هنرمند درباره تجربه همکاری خود با وحید تاج نیز می گوید: در آلبوم چند قطعه کردی وجود داشت و زمانی که قطعات آلبوم «سحر سحر» را می نوشتم به اساتید زیادی فکر کردم که در کار بخوانند اما در نهایت این چند قطعه فولکلور را حذف کردم زیرا هر خواننده ای نمی تواند خارج از چارچوب آواز و ردیف های دستگاهی بخواند. اما دلیل انتخاب آقای تاج این بود که ایشان خودشان اهل دزفولی هستند و روی موسیقی این منطقه کار کرده اند و جدا از موسیقی دستگاهی و آوازی، شناخت خوبی از موسیقی سنتی هم دارند. بنابراین، او بهتر از برخی از خوانندگان، می تواند ملودی ها و آنچه خارج از ردیف و موسیقی دستگاهی است، تفسیر کند. بنابراین او یکی از گزینه ها بود; چون راحت تر می توانستیم با هم کار کنیم.