بهترین پدر و مادر در فیلم ها، با آرزوی بزرگ کردن خانواده و اینکه حاضرند به هر قیمتی از خانواده خود محافظت کنند. به راحتی قابل تشخیص هستند. وقتی نوبت به پدر و مادر بودن می رسد؛ جامعه دیدگاه های متناقضی دارد و این را در فیلم ها هم می توان دید. اغلب در فیلم ها والدین نادیده گرفته می شوند. برخی از پدران قدرت کافی برای ایفای نقش خود در خانواده را ندارند. به طور معمول، اکثر پدرها به عنوان شخصیت های نسبتاً فرعی در حاشیه قرار می گیرند و از محوریت فیلم حذف می شوند. اما برخی از شخصیت های پدر با حمایت و تاثیرگذاری بر داستان در ذهن علاقه مندان به فیلم و سریال باقی مانده است. در این مقاله قصد داریم در مورد ماندگارترین پدران تاریخ سینما صحبت کنیم.
ماندگارترین پدران سینما.
به ندرت پیش می آید که شخصیت پدر در کانون توجه یک فیلم قرار گیرد. با این حال، در برخی از فیلمها، شخصیتهای پدری وجود دارند که برای محافظت از خانواده و فرزندان خود تمام تلاش خود را کردهاند و کاملاً شایسته تقدیر هستند. مهم نیست چند بار نقش پدر و مادر را بازی می کنند یا در دنیای واقعی والدین هستند یا نه. برخی از پدران سینما واقعا شایسته دریافت جایزه “پدر سال” هستند. در زیر قصد داریم به لیستی از ماندگارترین پدران سینما اشاره کنیم.
10. اد بلوم سعی می کند دوباره با پسر بالغ خود ارتباط برقرار کند
در فیلم ماهی بزرگ تیم برتون، ویل بلوم تمام تلاشش را میکند تا پدر متوهمش، ادوارد را از گفتن داستانهای تخیلی اغراقآمیز درباره زندگیاش باز دارد. ویل برای چندین سال از پدرش جدا می شود تا اینکه پدرش به بیماری لاعلاج مبتلا می شود.
ویل در تلاش برای آشتی با اد و درک آن، رویدادهای باورنکردنی زندگی اد را دوباره زنده میکند. اما او به سرعت متوجه می شود که هر دو به یک اندازه برای پدر در حال مرگش مهم هستند. ویل می پذیرد که چه درست باشد چه نباشد، اینها حقایق میراث خارق العاده پدرش است.
9. مارلین برای یافتن پسرش اقیانوس را شنا کرد.
پیکسار در جستجوی نمو یکی از دلخراش ترین شروع های یک فیلم انیمیشن را دارد. مارلین به طور غم انگیزی تمام خانواده خود را به جز پسری به نام نمو از دست می دهد. پس از این حادثه دردناک، این پدر سخت گیر پسرش را تربیت می کند تا تحت حمایت او باشد.
با انجام این کار، نمو طبیعتی سرکش پیدا می کند که باعث می شود او توسط یک انسان اسیر شود. با وجود ترس درونی مارلین از دنیای خارج از صخره، او برای یافتن پسرش بر ترس خود غلبه می کند. پس از شنا کردن مایل ها و گذراندن چندین موقعیت خطرناک، مارلین هرگز تسلیم نمی شود.
8. سم، بیل و هری با هم نقش پدر را بازی می کنند.
در موزیکال عاشقانه “Mamma Mia!” (ماما میا) یک دختر کوچک کنجکاو به نام سوفی در جستجوی پدر واقعی خود است. در برنامه ای که او برای دعوت از والدین احتمالی به عروسی خود می کشد. مادر مردد او حاضر نیست بگوید کدام یک از این سه مرد می تواند پدر سوفی باشد. ندارد.
هیچ کس نمی داند پدر بیولوژیکی سوفی کیست. سام، بیل و هری وارد عمل می شوند و بدون توجه به اینکه پدر واقعی کیست، تصمیم می گیرند. سوفی و دونا باید در مراسم حضور داشته باشند. داستان دلگرم کننده زمانی ادامه می یابد که هر سه والدین در قسمت دوم برای حمایت از سوفی در حالی که او هتل مادر مرحومش را بازگشایی می کند، برمی گردند.
7. بن فرزندانش را به شیوه ای غیرعادی بزرگ می کند.
ویگو مورتنسن در فیلم «کاپیتان شگفتانگیز» نقش پدری را بازی میکند که شش فرزندش را در انزوا بزرگ میکند. وقتی همسرش برای مراقبت های پزشکی به جامعه برمی گردد و فوت می کند، مجبور می شود فرزندانش را برای شرکت در مراسم خاکسپاری او به جامعه بیاورد.
با انجام این کار، تضاد شدید بین فرزندان او و خانواده بزرگ او آشکار می شود. اگرچه کودکان تفاوت های خود و فرزندان خانواده را درک می کنند. اما آنها از پدرشان بسیار سپاسگزارند. بن علیرغم اینکه فرزندانش را «خارج از هنجار» بزرگ می کند، نشان می دهد که فرزندانش تحصیل کرده، قوی و خودکفا هستند.
6. سوک وو برای دخترش فداکاری می کند.
در حالی که بیشتر پدران برای فرزندان خود فداکاری می کنند، در قطار به بوسان، پدری جان خود را می دهد تا امنیت دخترش و یک غریبه باردار را تضمین کند. پدر مجرد سوک وو سعی می کند دخترش سو سوان را برای تولدش با قطار به بوسان ببرد که حمله زامبی ها هر دوی آنها را در معرض خطر قرار می دهد.
در حالی که آنها سعی می کنند زنده بمانند تا قطار به راه خود ادامه دهد. آنها گروهی از بازماندگان از جمله یک زن باردار را پیدا می کنند. سوک وو علیرغم تمام تلاشش برای ایمن نگه داشتن همه، گاز گرفته می شود. او به سرعت سوان و مادر آینده را سوار قطار جدیدی می کند که به سمت امن می رود. از دخترش خداحافظی می کند و می پرد.
5. یاندو اودونتا جایگزین پدر پیتر کویل شد
در حالی که به نظر می رسد یوندو در اکثر فیلم های نگهبانان کهکشان دشمن ستاره-لرد است، او کم کم تبدیل به شخصیت پدری برای پیتر کویل می شود. کویل بیشتر سری دوم را صرف شناخت پدر آسمانی واقعی خود می کند. پدری که معلوم می شود خودخواه است و انگیزه ای شیطانی را پنهان می کند.
وقتی یوندو سرانجام جان خود را برای نجات پیتر میدهد، کویل متوجه میشود که یوندو نزدیکترین مرد به شخصیت پدری بوده است که همیشه میخواسته است. اگرچه یوندو مستقیماً محبت خود را ابراز نکرد. این او بود که کویل را قوی و مستقل کرد.
4. گومز آدامز عاشق خانواده اش است.
در دهه 1990، فرانچایز فیلم خانواده آدامز موقعیت قبلی خود را بازیافت. خانواده آدامز که ظاهری غیرعادی و به ظاهر ترسناک داشتند. آنها در زندگی خود فاقد عشق بودند. گومز پدر هرگز لحظه ای برای تحسین و دوست داشتن همسرش مورتیشا که با او با نهایت احترام رفتار می کرد، وقت صرف نکرد. گومز همیشه در کنار برادر، مادر و فرزندانش بود تا امنیت و رفاه آنها را تضمین کند. او با فداکاری و توجه خود نشان داد که فرزندانش اهمیت برابری و خوشبختی را درک می کنند.
3. لی ابوت بقای خانواده خود را تضمین کرد
جان کرازینسکی و امیلی بلانت به عنوان یک زوج در فیلم پسا آخرالزمانی A Quiet Place با هم بازی کردند. کرازینسکی نقش لی ابوت، پدری را بازی میکند که به همسر و فرزندانش کمک میکند تا با دنیایی پر از بیگانگان حساس به شنوایی سازگار شوند.
در حالی که خانواده تمام تلاش خود را می کنند تا تا حد امکان زندگی عادی داشته باشند، لی وقت خود را صرف اقدامات احتیاطی برای زنده نگه داشتن آنها می کند. در پایان وقتی بیگانگان از حضور خانواده آگاه می شوند، لی فریاد می زند تا حواس یکی از موجودات را از فرزندانش منحرف کند تا بتوانند به سلامت فرار کنند.
2. کریس گاردنر با وجود شرایطش یک الگو است
فیلم درام «تعقیب خوشبختی» پدر و پسری را نشان می دهد که در شرایط سختی قرار می گیرند. کریس گاردنر تمام دارایی خود را روی یک دستگاه پزشکی سرمایه گذاری می کند که باعث می شود او و پسرش دچار مشکلات مالی شوند و در روزهای سختی قرار بگیرند. حتی اگر از روی تعهد بی خانمان شوند; کریس روزهای خود را به صورت رایگان در دفتر کارگزاری بورس می گذراند. تا کودک شما بتواند به مهدکودک برود.
شب ها کریس و پسرش در صورت رسیدن به موقع در پناهگاه های بی خانمان ها می خوابند و در بدترین حالت مجبور می شوند در حمام های مترو بخوابند. با وجود شرایط سخت، پیوند او با پسرش هرگز از بین نرفت. در واقع این ارتباط قوی تر شد. در نهایت، کریس یک شغل اداری رسمی پیدا می کند و آینده ای پایدار را برای خود و پسرش تضمین می کند.
1. ویلیام پریش ارزش دختران و زندگی خود را درک می کند.
هنگامی که در «ملاقات جو بلک» به تاجری ثروتمند به نام بیل پریش (با بازی آنتونی هاپکینز) زمان بیشتری قبل از مرگ داده می شود تا با عزیزانش روی زمین خداحافظی کند. فرشته مرگ خود را به عنوان یک انسان در می آورد تا با بیل درباره سرنوشت آینده اش صحبت کند. به جای اینکه فوراً جان بیل را بگیرید. در ازای این که بیل او را بپذیرد و در مورد مزایای زندگی انسان به او آموزش دهد. این به شما شانس بیشتری برای زندگی می دهد.
ویلیام پریش اکنون متوجه شده است که چقدر زمان کمی برای او باقی مانده است، او به سادگی ارزش زندگی و ارزشی که دخترانش برای او دارند را درک می کند. پریش زندگی را از منظر دیگری می بیند و رابطه خود را با فرزندانش بهبود می بخشد. در پایان، بیل آنها را ترک می کند و می داند که چقدر آنها را دوست دارد.
آخرین کلمه
امروز در مورد بهترین و ماندگارترین پدرها در فیلم های محبوب صحبت می کنیم. البته شخصیت هایی که در لیست بالا به آنها اشاره کردیم; آنها تنها والدین به یاد ماندنی تاریخ سینما نیستند و گزینه های دیگری که می توان به این لیست اضافه کرد. تعداد زیادی وجود دارد نظر شما در مورد والدینی که در مورد آنها صحبت کردیم چیست؟ چه گزینه های دیگری را برای افزودن به این لیست پیشنهاد می کنید؟