خودشیفتگی مفهومی است که اغلب برای توصیف خودشیفتگی شدید و خود محوری استفاده می شود. این اختلال شخصیت با احساس غرور، عدم همدلی با دیگران و نیاز دائمی به تحسین مشخص می شود. نام این اختلال از اسطوره یونانی نرگس گرفته شده است. یک شکارچی زیبا که آنقدر عاشق انعکاس خودش شد که در حالی که به آن نگاه می کرد جان خود را از دست داد.
خودشیفتگی یا خودشیفتگی چیست؟
خودشیفتگی یک ویژگی شخصیتی پیچیده است که می تواند در افراد مختلف به روش های مختلف ظاهر شود. اساساً خودشیفتگی به شکل نوعی خودخواهی همراه با ناتوانی یا عدم تمایل به ارتباط با احساسات، نیازها و نگرانی های دیگران ظاهر می شود. خودشیفته ها خود را ایده آل و برتر می بینند و برای حفظ این تصویر دست به اقدامات مختلفی می زنند. با این حال، با وجود شخصیت متکبر او، روابط او با دیگران اغلب ناپایدار و چالش برانگیز است.
توجه به این نکته ضروری است که همه افراد دارای علائم خودشیفتگی از اختلال شخصیت خودشیفته رنج نمی برند. اختلال روانی زمانی رخ می دهد که مشکل به یک مشکل دائمی و بخشی غالب شخصیت تبدیل شود. تشخیص این اختلال تنها بر عهده پزشک است.
تأثیر افراد خودشیفته در جامعه.
افراد مبتلا به خودشیفتگی می توانند تأثیر قابل توجهی بر جامعه داشته باشند. از یک طرف، آنها به دلیل شخصیت و دستاوردهای خود به عنوان نمادها، افراد مشهور یا رهبران جامعه مورد ستایش قرار می گیرند. از سوی دیگر، عدم همدلی و تمرکز بیش از حد بر روی خود می تواند باعث زوال اجتماعی شود.
در طول تاریخ، افراد مشهوری بوده اند که ویژگی های خودشیفتگی را از خود نشان داده اند یا از NPD رنج می برند. برخی از معروف ترین خودشیفته های تاریخ عبارتند از آدولف هیتلر، جوزف استالین و صدام حسین. این افراد تأثیر عمیقی بر دنیای اطراف خود داشتند و رفتار و اعمال آنها همچنان مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد.
خودشیفته های زمانه. باستانی
خودشیفتگی یک صفت انسانی است که قرن هاست وجود داشته و بسیاری از شخصیت های باستانی متهم به خودشیفتگی شده اند.
نرون، امپراتور روم
نرون از سال 54 تا 68 بعد از میلاد بر روم حکومت کرد و به خودشیفتگی و ظلم شهرت داشت. او خود را موسیقیدان و شاعر بزرگی می دانست و اغلب از مردم می خواست که او را به عنوان خدا پرستش کنند. خودشیفتگی نرون باعث نمایش ثروت و قدرت زیاد شد، مانند خانه طلای او که آنقدر مجلل بود که یک سوم منطقه مرکزی رم را در بر می گرفت.
علیرغم تصویر بزرگوارانه ای که نرون خلق کرد، دوران سلطنت نرون با بی ثباتی سیاسی، آزار و اذیت مسیحیان و مشکلات اقتصادی مشخص شد. وسواس او نسبت به امیال شخصی، او را به غفلت از نیازهای مردم و ایجاد رنج و ناراحتی در مردم واداشت. خودشیفتگی نرون در نهایت به سقوط او منجر شد، زیرا او مجبور شد از رم فرار کند و در سال 68 پس از میلاد خودکشی کند.
کلئوپاترا، ملکه مصر
کلئوپاترا هفتم آخرین فرعون مصر و زنی افسانه ای بود. او به دلیل هوش، کاریزما و زیرکی سیاسی اش مشهور است، اما یک خودشیفته بی بدیل بود. کلئوپاترا خود را حاکم می دانست و اغلب با لباس الهه ایزیس به تصویر کشیده می شد. به ظاهرش اهمیت می داد/ می گویند با نقابی از طلای ناب می خوابید تا جوانی چهره اش حفظ شود.
خودشیفتگی کلئوپاترا به نفع او عمل کرد و به او اجازه داد تا متحدان قدرتمندی به دست آورد و موقعیت خود را به عنوان یک ملکه قدرتمند تثبیت کند. جذابیت و زیبایی او ابزار قدرتمندی در دنیای سیاست بود و از آنها برای رسیدن به اهداف خود در مذاکرات با رم استفاده کرد. هوش و حیله گری او نیز از عوامل موفقیت او بود، زیرا توانست از رقبای خود پیشی بگیرد و قدرت خود را حفظ کند.
با این حال، خودشیفتگی کلئوپاترا نیز ممکن است علت سقوط او باشد. رابطه او با مارک آنتونی، ژنرال و سیاستمدار رومی، تصویری از شکست ناپذیری ملکه مصر ارائه کرد. با این حال، این تصویر در نهایت منجر به شکست این اتحاد و پایان یک دوره بزرگ در مصر شد.
خودشیفتگی در دنیای سیاست
آدولف هیتلررهبر آلمان نازی
آدولف هیتلر، رهبر حزب نازی و صدراعظم آلمان از سال 1933 تا 1945، خود را شخصیتی مسیحایی میدانست که رایش سوم را میسازد و نژادی ارباب ایجاد میکند. رژیم هیتلر مسئول مرگ میلیون ها نفر در جریان هولوکاست و شروع جنگ جهانی دوم بود. خودشیفتگی هیتلر او را از درک رنج دیگران باز می داشت و فضای ترس و ظلم ایجاد می کرد که سال ها ادامه داشت.
خودشیفتگی هیتلر در سخنرانی های پر از ادعاهای بزرگ و وعده های توخالی مشهود بود. او معتقد بود که تنها او توانایی رهبری آلمان را به سوی شکوه دارد و هرکس در مقابل او بایستد دشمن دولت و آلمان است. خودشیفتگی او منجر به سقوط او شد، زیرا در نهایت از گوش دادن به سخنان مافوق خود امتناع کرد و تصمیمات نظامی فاجعه بار گرفت که در نهایت به شکست آلمان منجر شد.
ژوزف استالین، رهبر اتحاد جماهیر شوروی
جوزف استالین از اواخر دهه 1920 تا زمان مرگش در سال 1953 رهبر اتحاد جماهیر شوروی بود. نام رژیم استالین با ترور، سرکوب و صنعتی شدن اجباری همراه است. استالین خود را یک رهبر نابغه و بینا می دانست و تمجید و تمجید او در سراسر جامعه شوروی گسترش یافت. خودشیفتگی استالین منجر به قتل میلیون ها نفر در جریان پاکسازی بزرگ و ورود اتحاد جماهیر شوروی به جنگ جهانی دوم شد.
خودشیفتگی استالین در دامن زدن به اختلال شخصیت پارانوئید او و تمایل او برای حذف هرکسی که او را تهدید میدانست، مؤثر بود. خودشیفتگی او باعث شد که ابتدا روسیه را از نظر دیپلماتیک منزوی کند و سپس به طور فزاینده ای خود را منزوی کند.
بنیتو موسولینی، دیکتاتور فاشیست ایتالیا
بنیتو موسولینی، بنیانگذار فاشیسم ایتالیا و نخست وزیر این کشور از سال 1922 تا 1943، رژیم او با اقتدارگرایی، ملی گرایی و نظامی گری مشخص می شد. او خود را مظهر مردم ایتالیا و ناجی کشور می دانست. خودشیفتگی موسولینی باعث شد تا اتیوپی و آلبانی را اشغال کند و ایتالیا را وارد جنگ جهانی دوم کند.
خودشیفتگی موسولینی در سخنرانی هایش مشهود بود که مملو از اظهارات بزرگ در مورد توانایی های او و برتری مردم ایتالیا بود. او معتقد بود که فقط او می تواند ایتالیا را به پیروزی برساند و مخالفت با او به معنای مخالفت با ایتالیا است.
سلبریتی های خودشیفته
سلبریتی ها اغلب به خاطر رفتار خودشیفته خود شناخته می شوند. این سه مثال دلیل آن را توضیح می دهند.
کانیه وست، نوازنده و طراح مد
کانیه وست به عنوان یک رپر، تهیه کننده و طراح مد با استعداد شناخته می شود، اما خودشیفتگی او غیرقابل انکار است. او خود را یک نابغه و حتی یک خدا توصیف کرد و در مورد عظمت خود اظهارات عمومی بسیاری کرد. خودشیفتگی وست منجر به رفتارهای غیرقابل کنترل در ملاء عام، دعوا با دیگر سلبریتی ها و انتقاد طرفداران و رسانه ها شده است.
مدونا، نماد موسیقی پاپ
مدونا یک نماد پاپ است که بیش از 300 میلیون آلبوم در سراسر جهان فروخته است. او به خاطر شخصیت جذاب، صریح و تواناییاش برای ماندن در کانون توجه صنعت موسیقی برای دههها مورد ستایش قرار گرفته است. با این حال، خودشیفتگی مدونا نیز بحث برانگیز بوده است، به ویژه در نحوه برخورد او با دیگر سلبریتی ها و تمایل او برای جلب توجه.
مرلین مونرو، هنرپیشه هالیوود
مرلین مونرو، هنرپیشه هالیوود و نماد زرق و برق که هنوز هم به عنوان یک چهره افسانه ای شناخته می شود. مونرو به خاطر زیبایی، هوش و توانایی اش در تسخیر قلب مردم شهرت داشت. اما نمی توان انکار کرد که زندگی شخصی او تحت تأثیر احساس ناامنی و نیاز به تأیید دائمی بود. خودشیفتگی مونرو، اگرچه در نهایت غم انگیز بود، اما در تثبیت او به عنوان یک اسطوره هالیوود نقش اساسی داشت.
خودشیفته های ادبی
خودشیفتگی را می توان در آثار برخی از برجسته ترین نویسندگان جهان نیز یافت.
اسکار وایلد، نمایشنامه نویس و شاعر ایرلندی
اسکار وایلد نمایشنامه نویس، شاعر و رمان نویس ایرلندی است که به خاطر شوخ طبعی، طنز و زندگی پر زرق و برق خود شهرت دارد. با این حال، خودشیفتگی وایلد باعث سقوط او شد. او به اتهام همجنس گرایی محکوم شد و به دو سال کار سخت محکوم شد. این تجربه تأثیر عمیقی بر آثار بعدی او گذاشت.
ارنست همینگوی، نویسنده آمریکایی
ارنست همینگوی رماننویس و داستاننویس آمریکایی بود که به خاطر سبک مینیمالیستیاش و به تصویر کشیدن مردانگی تراژیک شهرت داشت. همینگوی همچنین به خاطر عشق به ماجراجویی، شکار و گاوبازی و تمایلش برای معرفی خود به عنوان یک قهرمان بزرگ به یاد میآید. با این حال، منتقدان به گرایش های خودشیفتگی در نوشته های همینگوی، به ویژه در به تصویر کشیدن زنان و شخصیت خود اشاره کرده اند. خودشیفتگی همینگوی، اگرچه با موفقیت او تقویت شد، اما در نهایت به پایان غم انگیز او منجر شد.
خودشیفتگی: هیولایی با چهره های متعدد
اگرچه خودشیفتگی گاهی می تواند به دستاوردهای بزرگی منجر شود، اما می تواند پیامدهای مخربی برای فرد و جامعه داشته باشد. این ده شخصیت ماهیت پیچیده خودشیفتگی را به ما نشان میدهند و به ما یادآوری میکنند که چگونه این ویژگی میتواند به روشهای مختلف در زمینههای مختلف ظاهر شود.
اصول و روش های عملی برای یادگیری سریع و پایدار. هر زبان جدید