به گزارش بازار، آمارهای اقتصادی از گسترده شدن چتر مالیاتی در حوزه مسکن و صدور تعداد قابلتوجهی برگه تشخیص مالیات برای خانههای لوکس و خانههای خالی حکایت دارد؛ این در حالی است که تا پیشازاین باوجود معرفی چند صد هزار واحد مسکونی مشمول مالیات، تعداد بسیار اندکی از آنها مشمول واقعی مالیات شناخته میشدند.
بیش از ۸سال از الزامیشدن شناسایی خانههای خالی و دریافت مالیات از آنها با هدف ساماندهی بازارهای مسکن و اجاره میگذرد و حدود ۲سالی نیز از ورود خانههای لوکس به زیر چتر مالیات گذشته، اما تا پیشازاین به دلایل مختلف نظیر فراهم نبودن زیرساخت و نبود بانک اطلاعاتی جامع یا کمکاری دستگاههای متولی شناسایی این واحدها و معرفی آنها به سازمان امور مالیاتی، عملاً اجرای این قوانین امکانپذیر نبود؛ حالا اما آنگونه که وزارت امور اقتصادی و دارایی اعلام کرده چتر مالیاتی برای خانههای مشمول این دو قانون گسترش پیدا کرده و حدود ۱۰۸هزار برگه تشخیص مالیاتی برای این دو حوزه صادر شده است.
البته همچنان مالیات وصولی در این دو سرفصل با آنچه باید باشد فاصله بسیاری دارد و باید منتظر رفع و رجوع مشکلاتی بود که وصول مالیات را با مانع مواجه کرده است.
حوزه مسکن ایران تاکنون فقط مشمول مالیات بر نقلوانتقال املاک بوده و همین مسئله، در بزنگاهها دست سیاستگذار را برای کنترل و ساماندهی بازار با ابزارهای مالیاتی خالی گذاشته است.
در دهه ۹۰ اما، ۲بار قوانینی برای کشاندن مسکن به زیر چتر مالیاتی تصویب شد که مورد اول در تیرماه ۱۳۹۴ برای مالیاتستانی از خانههای خالی و ساماندهی بازار اجاره بود و مورد دوم از زمان تصویب قانون بودجه ۱۴۰۰برای دریافت مالیات از خانهها و باغویلاهای گرانقیمت یا بهاصطلاح لوکس در دستور کار قرار گرفت.
البته مسیر اجرای این دو قانون هرگز هموار نبود و تقریباً همه اقدامات انجام شده برای اجرای آنها در همین ۲سال اخیر انجام شده است. تا پیشازاین، گرچه وزارت راه و شهرسازی در چندین نوبت فهرست خانههای خالی شناسایی شده مشتمل بر ۵۰۰ تا ۶۰۰هزار واحد مسکونی را به سازمان امور مالیاتی ارسال کرد، اما در عمل بهواسطه نبود زیرساختهای لازم و بانک اطلاعاتی جامع، عملاً سازمان امور مالیاتی فقط میتوانست خالی بودن یکی، دو هزار واحد از این فهرست را احراز کند؛ این در حالی است که آمارهای جدید، از پیشرفت قابلتوجه در شناسایی خانههای خالی و رسیدن آمار برگههای مالیاتی صادره به ۶۳هزار برگه حکایت دارد.
مالیات بر ثروت، یک پایه مالیاتی مهم و مترقی در کشورهای توسعهیافته است که هم به تقویت عدالت و برابری در جامعه کمک میکند و هم مانع ناکارآمدشدن بازارها میشود، اما در ایران، این پایه مالیاتی سالهای متمادی محدود بوده و از مالیات بر معاملات و ارث فراتر نرفته بود.
مالیات بر خانهها و باغویلاهای گرانقیمت و مالیات بر عایدی سرمایه، ازجمله سرفصلهایی است که هرچند در اقتصاد تورمی، انتقادات اساسی به آنها وارد است، اما باعث شده باب جدید در توسعه پایه مالیاتی بر ثروت باز شود.
مالیات بر خانههای خالی، مالیات بر خانههای گرانقیمت و مالیات بر خودروهای لوکس نیز ازجمله سرفصلهای جدیدی است که به این پایه مالیاتی اضافه شده و میتوان انتظار داشت بهمرور زمان، بهدرستی از آنها استفاده شود.
آمارهای وزارت اقتصاد نشان میدهد: درآمد دولت از مالیات بر ثروت اعم از «مالیات بر ارث»، «مالیاتهای اتفاقی»، «مالیات نقلوانتقال سرقفلی»، «مالیات نقلوانتقال سهام»، «مالیات نقلوانتقال املاک»، «حق تمبر و اوراق بهادار»، «مالیات بر واحدهای مسکونی گرانقیمت»، «مالیات بر انواع خودروهای سواری و وانت دوکابین» و «درآمد حاصل از مالیات بر واحدهای مسکونی خالی از سکنه» در کل سال ۱۴۰۱ برابر با ۱۹هزار و ۲۹۴میلیارد تومان بوده که بخش اندکی از آن به قوانین جدید اختصاص دارد، اما آمارهای بهار ۱۴۰۲حاکی از این است که در سالجاری، بهواسطه صدور برگههای مالیاتی بیشتر، این سهم بهشدت افزایش خواهد یافت.
آخرین آمارهای سازمان امور مالیاتی حاکی از این است که در فصل بهار امسال، دولت موفق شده ۱۳۷هزار و ۱۸۸میلیون تومان مالیات دریافت کند که از این رقم، ۸۰هزار و ۶۲۶میلیارد تومان مربوط به مالیاتهای مستقیم بوده است.
نکته منفی این آمارها این است که از مجموع این ارقام قابلتوجه، کمتر از ۱.۵میلیارد تومان مربوط به مالیات از خانههای خالی بوده و صادرکنندگان مواد خام نیز که براساس سیاستهای اقتصادی و پرهیز از خامفروشی باید مشمول مالیات شوند، فقط ۱۵۰میلیارد تومان مالیات پرداختهاند.
بررسی ترکیب مالیاتهای وصولی در بهار امسال نشان میدهد در بخش مالیاتهای مستقیم، مالیات وصولی از اشخاص حقوقی ۴۵هزار و ۶۴۲میلیارد تومان، مالیات بر درآمد ۲۷هزار و ۱۹۳میلیارد تومان و مالیات بر ثروت ۷هزار و ۷۹۱میلیارد تومان بوده است؛ یعنی مالیات بر ثروت، حدود یکچهارم مالیاتی است که از درآمد افراد گرفته شده است.
در این میان همچنان مالیات خانههای گرانقیمت و خانههای خالی ارقام وصولی بسیار پایینی دارد.
بر این اساس خانههای خالی تنها یکمیلیارد و ۴۸۹میلیون تومان و مالیات از خانههای گرانقیمت نیز فقط ۵میلیارد و ۸۹۰میلیون تومان را شامل میشود، اما نکته مثبت ماجرا این است که برگههای تشخیص مالیاتی برای هر دو مورد بهشدت رشد داشته و همین مسئله میتواند تضمینی برای موفقیت اجرای قوانین مربوط به مالیات بر خانههای خالی و مالیات بر خانههای لوکس باشد.