افزونه پارسی دیت را نصب کنید Saturday, 19 October , 2024
0

گفتگو با دزدی که اعدام می شود! + عکس اختصاصی

  • کد خبر : 401633
گفتگو با دزدی که اعدام می شود! + عکس اختصاصی

به گزارش رکنا، این مرد که با ابراز پشیمانی اظهار داشت هرگز در زندگی خود هیچ حمایت و راهنمایی نداشته است، به سوالاتی درباره داستان خود و سابقه اخاذی به جنایت پاسخ داد. آنچه می خوانید حاصل گفت و گوی یک ساعته با این دزد خطرناک است که مدام با مخفی کردن برخی از حقایق […]

به گزارش رکنا، این مرد که با ابراز پشیمانی اظهار داشت هرگز در زندگی خود هیچ حمایت و راهنمایی نداشته است، به سوالاتی درباره داستان خود و سابقه اخاذی به جنایت پاسخ داد. آنچه می خوانید حاصل گفت و گوی یک ساعته با این دزد خطرناک است که مدام با مخفی کردن برخی از حقایق زندگی خود و گفتن “یادم نیست!” من راهی برای اجتناب از پاسخ می گذارم.

من متولد 1356 هستم؟

درس خوانده ای؟ تا چند کلاس ابتدایی درس خواندم.

چرا به مدرسه علاقه ای نداشتم

شغل پدرت چیست؟ کارمند (یکی از ادارات دولتی) و مادرم هم خانه دار بود.

چند تا برادر داری؟ من 2 خواهر و 3 برادر دارم.

آیا آنها مانند شما زندگی آشفته ای دارند؟ نه! پدرم از نظر مالی به آنها رسید. همه آنها خوب زندگی می کنند و وضعیت مالی خوبی دارند.

متاهل؟ من یک پسر نوجوان دارم که دبیرستان را رها کرد زیرا به فوتبال علاقه زیادی داشت. یک دختر کوچک هم دارم که چند ماه پیش ازدواج کرد.

آیا شما معتاد هستید؟ قبلا داشتم ولی یکساله استفاده نکردم!

چه شد که معتاد شدم؟ پدرم به آب میوه و تریاک معتاد بود، یعنی در خانواده با مواد بیگانه نبودم، از طرفی فشارهای زندگی من را به سمت اعتیاد کشاند.

اولین بار چه کسی و کجا مواد مصرف کردید؟ با یکی از اقوام همسرم آب میوه مصرف کردم. من آن روز سرما خورده بودم، بنابراین او به من پیشنهاد داد که آب آن را بنوشم تا زودتر خوب شوم.

چرا بعدش ادامه دادی؟ چون احساس لذت کردم و بعد به صورت تفریحی مواد مصرف کردم. فکر می کردم مثل دیگران نیستم و اراده قوی دارم. از طرفی هیچ وقت تصور نمی کردم با این استفاده تفریحی معتاد شوم، اما به قول معروف دیگر دیر شده بود!

گفتی به خاطر فشارهای زندگی معتاد شدی؟ من نمی دانم! در نهایت، فشارهای زندگی و اختلافاتی که پدرم بین فرزندانش می دید، آسیب زیادی به همراه داشت.

از چه زمانی در اثر مصرف داروهای صنعتی (شیشه) آلوده شدید؟ من نمی دانم! یادم نیست!

چند سال پیش ازدواج کردی؟ حدود 30 سال پیش!

چطور با همسرت آشنا شدی؟ با جوانی به نام مجتبی دوست بودم که یک روز پسر عمویش را که دختر خوبی است به من معرفی کرد. من هم به خواستگاری او رفتم.

چه مدت نامزد بودی؟ حدود 2 سال بود که ازدواج کردیم، بعد ازدواج کردیم و زندگی مشترکمان را شروع کردیم.

شغل شما در آن زمان چه بود؟ بعد از اتمام مدرسه شاگرد آرایشگاه شدم و در واقع آرایشگر بودم.

الان هم همین کار را داری؟ بعد از ازدواج به قهوه خانه نقل مکان کردم و 5 سال قهوه فروختم اما چون کرایه خانه را پرداخت نکردم پدر شوهرم مرا از مغازه اش بیرون کرد اما بیشتر عمرم بیکار بودم.

پس چگونه گذران زندگی می کردید؟ همسرم در خانه های مردم کار می کرد. خانه را تمیز کرد و هزینه های زندگی را پرداخت کرد.

حدود 20 سال پیش وقتی دخترم 3 ماهه بود یک شب بعد از مصرف شیشه به منطقه گلشهر مشهد نقل مکان کردم. چون واقعا برای پرداخت هزینه اعتیادم سختی می کشیدم. مرد جوانی را در کنار جاده دیدم و او را مجبور کردم گوشی اش را بردارد.

چاقو داشتی؟ یادم نیست!

چند سال زندان بودی؟ به خاطر همین اجبار به 10 سال حبس محکوم شدم اما بعد از 5 سال موقتا آزاد شدم که شامل 3 سال عفو شد.

امسال که در زندان بودید درس نگرفتید؟ بعد از انتشار دوباره به دنبال شیشه رفتم و تا 2 سال پیش از شیشه استفاده کردم. از طرفی بیکاری و فشار زندگی دوباره مرا به سمت مخالف سوق داد.

همسرت در این مدت درخواست طلاق نکرد؟ نه! اوپا من ایستاد و سخت جنگید.

قتل چگونه رخ داد؟

من بیکار بودم! من پول نداشتم! وقتی نور لباس طلایی پیرزن توجهم را جلب کرد وسوسه شیطانی دیگری بر من وارد شد. نمی توانستم از این طلاها چشم پوشی کنم! برای همین تصمیم گرفتم طلاهای پیرزن را بدزدم. خانه اش اغلب باز بود. وارد خانه که شدم نترسید شاید تصورش را هم نمی کرد که در ذهنم باشد اما یک دفعه او را روی زمین انداختم و گلویش را فشار دادم. وقتی بی حرکت بود، اول قیچی خیاط را گرفتم تا دستبند را یک تکه کنم، اما وقتی دیدم به راحتی از دستش جدا شد، قیچی را کنار بدن انداختم و از خانه بیرون رفتم!

با طلا چه کردی؟ آنها را به پسر خواهرزاده ام دادم که آنها را فروخت و با پول طلاهای سرقتی یک دستگاه پراید خریدم.

آیا همسرت شک نکرد که این همه پول را از کجا آورده ای؟ چرا او انقدر احمق بود و مدام سوال می پرسید، اما من جواب می دادم؟

پراید را از کجا خریدی؟ من از یک نمایندگی ماشین در خیابان بنزین خریدم و چند روزی با آن رفت و آمد کردم.

پشیمانی؟ خیلی متاسفم! من نفهمیدم چگونه قتل را انجام دادم. او قصد کشتن پیرزن را نداشت، فقط می خواست طلاها را بدزدد!

از ریشه جنایت و تباهی زندگی خود چه می دانید؟ اولین مقصر پدرم است، چون دستم را نگرفت و پولی به من نداد تا از فشار زندگی ام بکاهم! از طرفی اعتیاد باعث این زندگی اسفبار شد.

اما اگر پدرت به تو پول می داد آن را خرج اعتیاد می کردی؟ آره به هر حال عوامل زیادی در این داستان تلخ تاثیرگذار هستند.

به افرادی که در موقعیت شما هستند چه توصیه ای می کنید؟ مصرف تفریحی مواد مخدر فقط یک عبارت بی معنی است، من هم نباش! راه درست زندگی را در پیش بگیرید و از یک کیلومتر مواد عبور نکنید. پایانی جز یک زندگی نکبت بار وجود ندارد.

با بقیه اجناس سرقتی چه کردید؟ کالای دیگری از خانه پیرزن نگرفتم!

اما حتی دستگاه فشار خون او نیز در خانه شما کشف شد. آره

آیا این بدان معناست که شما سکه های طلا و مابقی اموال ادعایی پدر و مادر را دزدیده اید؟

آیا در این سال ها به ترک اعتیاد فکر کرده اید؟ آره همسرم یک بار مرا به یک مرکز ترک اعتیاد برد، اما ۲۸ روز بعد دوباره مصرف کردم چون مادرم فوت کرده بود.

آیا این بدان معناست که هرکسی که مادرش فوت می کند باید “شیشه” مصرف کند؟ من نمی دانم! وسوسه شدم

با پدر و مادرت کاری نداری؟ من فقط می خواهم بخشیده شوم! من تحت فشار مالی بودم، ببخشید!

حرف آخر؟ ای کاش روزی که به من مواد مخدر پیشنهاد دادند قدرت “نه” گفتن داشتم. هنوزم میترسم زنم طلاقم بده! اگرچه می دانم فرزندانم چقدر شرمنده و شرمنده هستند. من با دزدی طلا زندگی ام را تباه کردم.

سیدهلیل سجادپور / خراسان

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=401633

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.