خبرگزاری مهر یادداشت مهمان; حجت الاسلام عربی مجتبی: که ما می کدام دو شمشیر از افغانستان و پاکستان تا ایران و عراق و سوریه و لبنان و یمن ادامه دارد؟
1. راه تاریکی زنگزور در شمال با عمل بزرگترین شر یعنی آمریکا و مرکزیت ترکیه و جمهوری آذربایجان.
2. راه تاریکی آی مک (IMEC) در جنوب دوباره به اقدام شر بزرگ آمریکا و مرکزیت امارات، عربستان، اردن و اساسا اسرائیل.
وقوع این حوادث برای ما یک پدیده گذرا یا حداکثری اقتصادی است، اما حقیقت ماجرا یک رویداد بزرگ سیاسی، فرهنگی، امنیتی و اقتصادی است!
یک «محور سلطه» بسازید و البته یک رویداد ارباب-بنده جدید را بر ملت های همان محور سلطه تحمیل کنید!
و نابودی ملت های مقاومت جهانی!
در کنار او البته بحث تنگنای چین، رونق اروپا و منافع بازیگرانی مانند روسیه در شمال نیز مطرح است. به تعدد سیاسی پیچیده چرایی موافق و مخالف دیگران با این دو «محور تاریکی» ایجاد شده است.
هر چه که باشد، تقویت این دو لبه قیچی برای رونق آن تنها به یک رویداد ترانزیت یا اقتصادی بین چندین کشور در شمال و جنوب بستگی ندارد.
بلکه نیازمند پیوند کشورهای شمالی و پیوند کشورهای جنوبی در بستر سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی در برابر کشورهای بین این دو شمشیر است! و این رونق مستلزم نابودی کشورهای «محور روشنگری» در میانه و قطع ارتباط ملت ها و دولت های رقیب است!
اصطلاح نور و تاریکی در این مقاله برخلاف ادعای نتانیاهو در سازمان ملل است.*
حال سوال این است که در مقابل این نظم جدید شیطانی با محوریت دو دشمن بشریت آمریکا و اسرائیل و بازیگرانی مانند دولت ترکیه، امارات و اردن چه باید کرد؟
اینگونه است مشکل این فراتر از یک نگرانی ترافیکی یا در نهایت اقتصادی است:
که ما شکلی از حمل و نقل ابری هستیم بین المللی بین همسایگان و دولت ها محور روشنایی را دنبال کنید.
که زنجیره ارزش اقتصادی مشترک بین این کشورها طراحی شده و وابستگی های متعددی وجود دارد کرنش ایجاد کنید
جبهه و محور مقاومت نظامی و امنیتی بین این کشورها را که ایجاد کرده ایم توسعه دهید و بدانید که بخشی از اهداف این جبهه های نظامی اخیر، ایجاد نظم سیاسی شیطانی در برابر جبهه مقاومت و تضعیف اقتصاد و سیاست ملت ها است. بر نور متمرکز شده است.
که حادثه نظامی و امنیتی در تمامی عوامل تهدید کننده کشورها رخ داده است آی مک و شیطون زنگزور توسعه دهد
همه زیرمجموعه های یک رویداد اساسی تر و یک درک کلان دیگر از جهان معنا، زندگی، فرهنگ و توسعه صورت می گیرد.
ما به اینجا رسیدیم که همه آن نیازهای ترانزیتی، اقتصادی و نظامی زیرمجموعه ای از یک رویداد اساسی تر و یک درک کلان متفاوت از جهان معنا، زندگی، فرهنگ و توسعه است:
اصل اساسی پیشرفت دینی در برابر توسعه غربی، زیستن در سایه نظم مبتنی بر ولایت است.
نظمی که از پیوند و پیوند مردم می گوید، با محبت و عشق واقعی نسبت به دیگران آغاز می شود و به روابط برادرانه می رسد و به پیوند فولادی مانند خطی که مانند سد است ختم می شود. قلعه روکش و سرب، سرپناهی غیر قابل نفوذ می سازد، اینجا هم مثل دنیای اربعین، هیچکس دیگری را مصرف کننده، آسیب پذیر، فرصت بازار، نیروی خدمتگزار و نیابتی، برده و شهروند درجه دو نمی بیند. ولایت و محور است. ارتباط متقابل و برادرانه بین اقوام و ملل، عنصر «خدمت» و آرمان مشترک الهی و پرستش انحصاری یگانه خدای عالم و عدم وجود شریک زمینی یا آسمانی در ربوبیت برای اوست. این قواعد پیوند مردم در روابط نزدیک – ملت – دولت باقی نمی ماند و دولت به جای اطاعت از قوانین دولت های رنگارنگ ناسیونالیست لعاب به نام دموکراسی مثل اسرائیل! * از عالم ولایت و رابطه امامت با امت و اهل آن و نظم مردم سالارانه پیروی می کند. *
اینگونه است مؤمنان و زنان مؤمن برخی از آنها پدر و مادر برخی! و سایه رحمت الهی بر سر اهل ولایت گسترده است.
در مواجهه با این دستور، دستور دهید دیگری وجود دارد که از دنیای توسعه می آید و بر اساس قواعد سلطه است! تسلط بر منابع ملت ها بر اساس قواعد زور، سلاح، حاکمان وابسته و دست نشانده، مردم در هویت و در خود مخدوش شده اند. فراموش شده! فرهنگی که میخواهد همه رویاها را به بهشت غرب ببرد، مستعمره بودن را توجیه نمیکند، ملتهای بد شکل را میپذیرد، آنها خلق شدهاند تا شهروند درجه دو باشند، سرکوب شوند و سعی کنند از غربیها تقلید کنند. ..
«جاده رعد و برق» نه از طریق کریدور، ترانزیت، حمایت اقتصادی و نظامی-امنیتی دولت، بلکه از ایجاد همبستگی واقعی فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی بین ملت های راه روشن و کامل ساخته خواهد شد. تحقق مفهوم ولایتی زندگی بدین ترتیب نظم جهانی بد و قیچی متولد شد. آی مک و زنگزور و توطئه های رهبران شیطانی ایالات متحده و اسرائیل پیروز خواهد شد.