بازار؛ گروه استان ها: بیش از 10 سال است که سرمایه گذاری در بخش برق مطابق با وظایف اسناد بالادستی انجام نشده است. در واقع دولت نه منابعی برای احداث نیروگاه های جدید فراهم کرده و نه زمینه مشارکت بخش خصوصی را فراهم کرده است، بنابراین این رویه باعث عقب ماندگی بخش تولیدی شده و این بخش متناسب با رشد است. مصرف که حداقل 8 درصد در سال است که پیشرفتی نداشته است، بنابراین هر سال این فاصله افزایش می یابد.
برخی از کارشناسان حوزه انرژی بر این باورند که اگر دولت پای خود را از عرصه اقتصاد انرژی بردارد، شکاف تولید و مصرف برق را میتوان با یک برنامه دو یا سه ساله که بخش خصوصی در آن محوریت داشته باشد، جبران کرد. .
در همین راستا با سید هاشم اورعی، استاد دانشگاه صنعتی شریف، مدیر اتحادیه انجمنهای انرژی ایران و عضو آکادمی علوم نیویورک گفتوگو کردهایم.
* کمبود انرژی در کشور ما از کجا می آید؟
ما سیاست انرژی یا برنامه مدونی برای رفع کسری یا تامین انرژی نداریم، بنابراین اگر به آمار خاموشیها و کسریها در سالهای اخیر نگاه کنیم، متوجه میشویم که این رقم هر سال افزایش مییابد، یعنی متناسب با با افزایش مصرف، نتوانسته ایم انرژی تامین کنیم و به همین دلیل ساعات خاموشی افزایش یافته است.
انرژی الکتریکی ما به گاز و آب گره خورده است، در حالی که امروز نه آب داریم و نه گاز، اگرچه باید در دهه گذشته به انرژی های تجدیدپذیر روی می آوردیم، همانطور که می بینید برنامه ای برای این کار نداشتیم و نبودیم. ما حرکت کردیم!
متأسفانه بسیاری از برنامه هایی که تاکنون به آنها اشاره شد تنها روی کاغذ ماند و به ثمر نرسید. متأسفانه در چند سال گذشته تولید برق را به گاز گره زدیم و اکنون که با کمبود گاز مواجه هستیم متوجه این موضوع شدیم. که بد برنامه ریزی کردیم
انرژی الکتریکی ما به گاز و آب گره خورده است، در حالی که امروز نه آب داریم و نه گاز، اگرچه باید در دهه گذشته به انرژی های تجدیدپذیر روی می آوردیم، همانطور که می بینید برنامه ای برای این کار نداشتیم و نبودیم. ما حرکت کردیم!
* چقدر می توان از ظرفیت منطقه ای در تامین انرژی استفاده کرد؟
متأسفانه در حوزه انرژی به ظرفیت های استانی توجهی نمی شود، بلکه در برنامه ریزی های توسعه فقط استانداردهای ملی لحاظ می شود و از طرفی نمایندگان بدون توجه به امکانات منطقه ای به دنبال آثاری هستند که نظر مردم یا مشکل آن شغل باشد. حل می کند. مثلاً به دلیل کمبود آب، کشت برنج را در خوزستان ادامه داده اند یا در اصفهان و یزد تولید فولاد را ادامه داده اند و اکنون به دنبال انتقال آب از خلیج فارس و با این هزینه کلان اقتصادی هستند، هرچند می توانستند این کار را انجام دهند. بجای. این واحدها باید در مناطق دارای آب و کنار دریا ساخته شوند، بنابراین من از اشتباهات اساسی اطلاعی ندارم.
به همین دلیل است که در بحث انرژی های تجدیدپذیر در دنیا، مدل اقتصادی با توجه به اقلیم منطقه مطرح می شود، به همین دلیل در کشور ما پیش از این، استان سیستان بلوچستان به انبار غله برای داشتن آب کافی تعبیر می شد. و اگر درست نگاه کنید باید انرژی های تجدیدپذیر بادی و خورشیدی در دستور کار این منطقه قرار گیرد که باعث ایجاد اشتغال و همچنین سرمایه گذاری در صنعت و انرژی می شود.
* فکر می کنید وضعیت ما در سال های آینده چگونه خواهد بود؟
ما در حوزه انرژی وارد بن بست شده ایم، بنابراین نمی توانیم با حرف و شعار مشکل را حل کنیم. بحران انرژی با رفع مشکل حل نمی شود و باید وقوع آن را بپذیریم و صادقانه به مردم اعلام کنیم. همچنین باید برای حل بی تعادلی انرژی برنامه جامعی تدوین و اجرا کنیم زیرا آثار و اسنادی که تاکنون در این زمینه نوشته شده بیشتر شبیه مقاله است و به درد کشور نمی خورد.
برنامه هفتم با در نظر گرفتن برنامه های قبلی انجام شده است و مرکز پژوهش های مجلس اذعان دارد که برنامه هفتم به دنبال افزایش قدرت دولت به جای فعال سازی بخش مرکزی ثروت آفرینی است و برنامه هفتم جایی برای این برنامه ندارد. بخش خصوصی توسط افرادی که از دولت و در فضای دولتی بوده اند و اطلاعات به روزی ندارد و برنامه هفتم غیرواقعی و غیرعملی است که طرح بخش خصوصی برای آن دیده نشده است.
بحران انرژی موضوعی است که کشور به زودی بیشتر درگیر آن خواهد شد و نشانه های آن را می توان در تعطیلی صنایع در تابستان و قطع گاز این واحدها در زمستان مشاهده کرد، بنابراین وضعیت در آینده بحرانی تر خواهد شد. آینده با ادامه روند فعلی.
این مشکلات قطعا هر روز بدتر می شود و راه حل این است که دولت کار را به بخش خصوصی بسپارد.
متاسفانه بحران انرژی در ایران به مرحله بحرانی رسیده است زیرا با سرد شدن هوا و افزایش مصرف گاز در منازل، پتروشیمی ها در تامین مواد غذایی با مشکل جدی مواجه شده و نیروگاه ها نیز با آلودگی هوا به دلیل سوختن مواجه هستند. سوخت دیزلی.
مصرف بالای گاز خانگی نیز رکود بیسابقهای را در ایران ایجاد کرده است، به گونهای که در ایران روزانه معادل هفت میلیون بشکه گاز مصرف میکنیم و باید اذعان داشت که بحران انرژی در ایران به همین شکل رخ نداده است. شب تا صبح و بخشی از آن به دلیل عدم وجود یک برنامه مدون درازمدت است: سیاست مصرف انرژی و تامین انرژی باز خواهد گشت.
* برنامه هفتم توسعه تا چه اندازه در این زمینه کمک می کند؟
ببرنامه هفتم با در نظر گرفتن برنامه های قبلی انجام شد و مرکز پژوهش های مجلس اذعان داشت که در برنامه هفتم به جای فعال سازی بخش مرکزی تولید ثروت به دنبال افزایش قدرت دولت است و در برنامه هفتم جایی برای بخش خصوصی توسط افرادی که از دولت و در فضای دولتی بودند و اطلاعات به روزی ندارد و برنامه هفتم غیرواقعی و غیرعملی است که طرح بخش خصوصی برای آن دیده نشده است.
* برای دستیابی به توسعه اقتصادی چه پیش نیازهایی لازم است؟
اولاً بپذیریم که از نظر آماری در توسعه اقتصادی عملکرد خوبی نداشتیم و معتقدم برای رسیدن به رشد اقتصادی باید دو گام برداشته شود. اولین قدم این است که برنامه ریزی را به افراد صاحب نظر فناوری بسپاریم، یعنی آنها مشکل را بشناسند و همچنین تجربه، دانش و تجربه لازم را داشته باشند و به همین دلیل برنامه های توسعه توسط متخصص ترین افراد تدوین می شود.
دوم ایمان و اعتماد به کارشناسان و بخش خصوصی و پرهیز از اقدامات حاشیهای و از این حیث توسعه برنامههای توسعه قابل اجرا بدون محدودیت زمانی است.
* دولت در این زمینه چه نقشی باید ایفا کند؟
در شرایط فعلی وقتی صحبت از دولت می شود منظور دولت نیست، بلکه دولت های دوره ای صحبت می کنیم که متأسفانه همه چیز در دست آنها بوده است، به طوری که دولت بخش خصوصی را شاخ خود می داند و وزارت انرژی در دولت با بخش خصوصی رقابت می کند، در حالی که در دنیا کار دولت تسهیلگری است، باید شرایط را فراهم کند، نه اینکه بیاید در همه موارد دخالت کند.
از این حیث لازم است دولت در تاریخ برجسته شود و اگر توسعه کشوری لازم است، نیازمند سرمایه گذاری هایی هستیم که پیش نیازهای آن ثبات ملکی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است. ، و حالا باید دید ثبات ملک در کجاست.
* چه کار کنیم؟
متاسفانه همه دستگاه های دولتی سعی کرده اند مانعی برای سرمایه گذاری خصوصی باشند. در این شرایط نمی توان انتظار توسعه اقتصادی داشت. دولت باید کنار برود و تسهیل کند و شرایطی را فراهم کند تا سرمایه گذاری بخش خصوصی صورت بگیرد و درآمد خود را از کار به دست آورد. مالیات انجام می شود
حداقل کاری که باید انجام دهیم این است که در مدت پنج سال حداقل 20 درصد از برق کشور را از نفت و گاز مستقل کنیم و در پنج سال دوم 20 درصد دیگر تولید برق را به انرژی های تجدیدپذیر منتقل کنیم. در برنامه ده ساله 40 درصد برق مورد نیاز از انرژی های تجدیدپذیر تامین می شود و در عوض از نفت و گاز در صنعت پتروشیمی استفاده می کنند و تولیدات خود را می فروشند، این استفاده بهینه از منابع انرژی است.