افزونه پارسی دیت را نصب کنید Monday, 28 October , 2024
0

کشف جسد رقیب عشقی در اعماق چاه

  • کد خبر : 413007
کشف جسد رقیب عشقی در اعماق چاه

به گزارش صبح، مرد جوانی که با همکاری دو دوستش دست به قتل زده بود در دادگاه اتهام خود را رد کرد. مرد جوانی که در دادگاه متهم به ارتکاب جنایت عشقی بود، اتهام را نپذیرفت و عنوان کرد که همدستانش مقتول را مورد ضرب و شتم قرار داده اند. رسیدگی به این پرونده از […]

به گزارش صبح، مرد جوانی که با همکاری دو دوستش دست به قتل زده بود در دادگاه اتهام خود را رد کرد.

مرد جوانی که در دادگاه متهم به ارتکاب جنایت عشقی بود، اتهام را نپذیرفت و عنوان کرد که همدستانش مقتول را مورد ضرب و شتم قرار داده اند. رسیدگی به این پرونده از یک سال پیش پس از ناپدید شدن جوانی به نام پیام آغاز شد.

پدرش که به پلیس مراجعه کرده بود، گفت: دیروز دختری به نام نازی که در پرند کافه ای دارد و مدتی است با پسرم دوست بوده با او تماس گرفت که پس از این تماس پیام از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. تلفن همراهش خاموش است و می ترسم برایش اتفاقی افتاده باشد با این شکایت تلاش برای فاش شدن راز ناپدید شدن مرد جوان آغاز شد و ماموران شروع به بازجویی کردند.

اعتراف به جنایت عشقی

شش روز از این ماجرا می گذشت که یکی از دوستان پیام به نام میشم به پلیس آگاهی رفت و به جنایت عشقی خود اعتراف کرد. متهم گفت: پیام به دلیل دردسری که برای دختر مورد علاقه اش به نام نازی ایجاد کرده بود، او را کشت. و بدنش را تکه تکه کرد. او پرنده ای را به چاه نزدیک پرتاب کرد.

با اظهارات این مرد بقایای جسد کشف و به پزشکی قانونی منتقل شد. میثم نیز در بازجویی ها گفت: دو تن از دوستانش به نام های یاسر و احمد نیز او را در قتل همراهی کردند. در پایان تحقیقات برای میثم به اتهام قتل و یاسر، احمد و نازی به اتهام همدستی در قتل کیفرخواست صادر شد و در بند 13 دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند.

در دادگاه

در ابتدای برخورد پدر مقتول خواستار قصاص شد و گفت: نازی پسرم را صدا زد و او را به قربانگاه کشاند. من هم برای او مجازات سنگین می خواهم. وی ادامه داد: شش روز و شش شب به دنبال پسرم بودیم تا اینکه میشم به قتل اعتراف کرد.

احمد سپس در مقابل قضات قرار گرفت و جزئیات ماجرا را توضیح داد و گفت: با میثم دوست بودم و می دانستم که او به دختری به نام نازی علاقه دارد. چند وقت پیش به دیدن من آمد و به من گفت که با نازی ها ارتباط برقرار کرده و در نزدیکی پرند غذاخوری باز کرده است. از من خواست که برایش کار کنم. من در کافه تریا آنها کار می کردم تا اینکه متوجه شدم پسری به نام پیام نیز به نازی ها ابراز علاقه می کند.

متهم ردیف دوم ادامه داد: آخرین بار میثم از من خواست که برای تفریح ​​با او بروم. توی راه یاسر هم سوار ماشین شد و با هم رفتیم پیام رو بگیریم. اما میشم پیام را در بیابان های نزدیک پرند از ماشین بیرون آورد و با آن دعوا کرد. وقتی از ماشین پیاده شدم متوجه شدم که میثم با چاقو به گردنم زده است. او عصبانی بود و من و یاسر را تهدید کرد که برویم. ما ترسیدیم و به سمت نازی ها رفتیم.

وقتی با نازی به صحنه برگشتیم، میشم گفت جسد پیام را در چاه انداخته اند. او گفت پیام مستحق مرگ است و به قتل او راضی است. وی ادامه داد: چند روز بعد میثم گفت که می خواهد یاسر را بکشد. چون می ترسد حقیقت را به پلیس بگوید. آنجا متوجه شدم که جانم در خطر است زیرا شاهد قتلی بودم.

برای همین با یاسر به شهر فرار کردم. اما میثم به دنبال ما آمد و در شهر بزرگان خانواده با او صحبت کردند تا اینکه حاضر شد به پلیس برود و خودش را معرفی کند. من اتهام قتل را قبول ندارم. چون نمی دانستم میثم چنین تصمیمی دارد.

زمانی که یاسر مقابل قضات قرار گرفت، سخنان احمد را تایید کرد و گفت: میثم دیدم با چاقو گردن پیام را برید، اما ندیدم چگونه جسد را در چاه انداخت. سپس نازی جلوی داوران ایستاد و گفت. : پیام همیشه من را اذیت می کرد و از سال 1400 شاکی بود. اما او متوقف نشد. چند روز قبل از این ماجرا او به سفره خانه ما آمد و من با دیدن او عصبانی شدم و از او خواستم که سفره خانه را ترک کند.

اما فردای آن روز به کافه تریا برگشت و میشم او را از سفره خانه بیرون کرد. سپس به همراه دوستانش او را سوار ماشین کردند و به کویر پرند بردند. از نحوه قتل اطلاعی ندارم. فقط وقتی یاسر و احمد پشت سرم آمدند و گفتند جسد پیام در چاه است، چراغ قوه موبایلم را روشن کردم و کلاه سفید پیام را در عمق چاه دیدم. او مطلقاً هیچ اطلاعی از نقشه ترور میثام نداشت.

وقتی متهم ردیف اول مقابل قضات حاضر شد، اتهام قتل را نپذیرفت، میثم گفت: پیام را فقط با چاقو زدم. یک قدم عقب رفت و در آغوش یاسر افتاد. در همان زمان یاسر او را با چاقو زد. با کمک خود جسد را به عمیق ترین قسمت چاه انداختیم و احمد با سنگ به سر مقتول اصابت کرد. اما بعد از چند دقیقه پشیمان شدیم. قرار بود یاسر و احمد طناب بیاورند تا جسد را از چاه بیرون بیاورند، اما ناگهان با نازی برگشتند.

متهم با قتل عمد ادامه داد: پزشکی قانونی نیز دو بریدگی چاقو بر جسد را تایید کرد و باید مشخص شود ضربه دوم را چه کسی وارد کرده است. من قاتل تو نیستم سپس وکیل وی به دفاع از خود پرداخت و گفت: میشم تنها قاتل نیست. او در اولین بازجویی‌ها مسئولیت قتل را بر عهده گرفت، اما اظهارات نامعلومی داشت. شایان توضیح است که چرا احمد چند روز پس از این حادثه خودکشی کرد.

در همین حال احمد برخاست و این حرف را نپذیرفت و گفت: من هرگز خودکشی نکرده ام. این وکیل دادگستری ادامه داد: موکلم اعتراف می کند که یک بار به مقتول ضربه زده است اما پزشکی قانونی وجود دو ضربه چاقو را تایید کرده است. و لازم است تحقیقاتی در این زمینه انجام شود.

در پایان جلسه قضات برای صدور حکم وارد دادگاه شدند.

منبع: ایران




لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=413007

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.