به گزارش رکنا، تحقیقات درباره این پرونده از اواخر دهه 1400 آغاز شد، مردی 42 ساله به نام امین با پلیس تماس گرفت. قتل همسرش گزارش داد.
وی به ماموران گفت: دیشب وقتی با همسرم درگیر شدم با مشت او را به قتل رساندم. سپس پسرم را به شهر بردم و تحویل خانواده ام دادم. حالا اومدم خودمو معرفی کنم
در پی اظهارات این مرد، ماموران به منزل وی در پاکدشت رفتند و جسد آنها با همسر 38 ساله او به نام شادی آشنا شدند.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و امین شروع به بازسازی صحنه جنایت کرد.
وی گفت: او در اوج عصبانیت همسرش را زد و به طور اتفاقی باعث مرگ او شد.
در دادگاه چه گذشت؟
امین در دومین جلسه دادگاه کیفری استان تهران پشت میز محاکمه نشست و ابراز تاسف کرد.
در ابتدای جلسه برادر شادی مقابل قضات قرار گرفت و گفت: هشت خواهر و برادر دیگر دارم که همگی در شهرستان زندگی می کنند و نتوانسته اند در دادگاه حاضر شوند. من از طرف خودم خواستار انتقام هستم و حاضر به بخشش نیستم.
زمانی که امین برای تشریح جزئیات ماجرا در جمع قضات حاضر شد، گفت: وی قبلا ازدواج کرده بود و یک دختر 13 ساله داشت. شادی از ازدواج قبلی خود یک دختر 9 ساله نیز داشت. در سال 1376 با هم آشنا شدیم و ازدواج کردیم و با فرزندانمان زندگی مشترک را آغاز کردیم و همه در یک خانه زندگی می کردیم. اما شادی همیشه با حرف هایش مرا آزار می دهد.
وی ادامه داد: همیشه در هنگام دعوا سعی می کردم از خانه بیرون بروم تا کمی آرام شود. اما آن روز چیزی گفت که کنترل اعصابم را از دست دادم و با مشت به سر و صورتش زدم. ناگهان متوجه شدم شهید بیهوش شده و روی زمین افتاده است. از ترس بلافاصله دخترم را سوار ماشین کردم و به شهر رساندم و تحویل خانواده ام دادم. سپس به پاکدشت برگشتم و به پلیس گزارش دادم.
در حالی که سرش را پایین انداخته بود گفت: باور کنید من عاشق همسرم بودم و نمی خواستم او را بکشم. با حرفاش عصبیم کرد و باعث شد کنترل اعصابمو از دست بدم. حالا پشیمانم و طلب بخشش می کنم.
در پایان جلسه قضات با اعلام درخواست سایر اولیای دم وارد دادگاه شدند تا برای امین حکم صادر کنند.