افزونه پارسی دیت را نصب کنید Tuesday, 22 October , 2024
4

کتاب «فقه اجتماعی» اثر استاد ارسطو را تقدیم شما می کنیم

  • کد خبر : 113764
کتاب «فقه اجتماعی» اثر استاد ارسطو را تقدیم شما می کنیم

با توجه “میزان«- یکی از آزمون های ظرفیت و پویایی یک علم، ظرفیت آن در همراهی با مقتضیات زمان و مکان است. علم فقه به عنوان یک علم انسانی که حاصل تلاش گروهی از بزرگترین مسلمانان بوده است. علما در طول تاریخ دین اسلام توانایی خود را در پاسخگویی به نیازهای هر زمان و مکانی […]

با توجه “میزان«- یکی از آزمون های ظرفیت و پویایی یک علم، ظرفیت آن در همراهی با مقتضیات زمان و مکان است. علم فقه به عنوان یک علم انسانی که حاصل تلاش گروهی از بزرگترین مسلمانان بوده است. علما در طول تاریخ دین اسلام توانایی خود را در پاسخگویی به نیازهای هر زمان و مکانی نشان داده اند و بدون شک این ویژگی علم فقه ناشی از وابستگی آن به منابع چهارگانه کتاب، سنت، اجماع است. و عقل که معصوم و به دور از خطا و باطل هستند.

کتاب «فقه اجتماعی» حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد اریستا، استاد خارج فقه حوزه علمیه قم و دانشیار مدارس فارابی، یکی از اولین تلاش‌ها برای استنباط وجه دیگری از فقه اسلامی بر اساس معارف است. . از مغناطیس (علیهم السلام).

در این بعد، با شروع از تعریف رایج فقه که به دنبال استخراج افعال مکلفین از منابع اربعه است، در پی استخراج احکام مربوط به اعمال گروه دیگری از مکلفان هستیم. از آنجایی که این مکلفین (که شامل شهروندان، جامعه و حکومت می شود) تنها در عرصه روابط اجتماعی مطرح می شود، می توان این موضوعات را فقه اجتماعی نامید. برای آشنایی بیشتر با این رویکرد، خلاصه موضوعی مقدمه پرفسور ارسطو بر چاپ اول کتاب «فقه اجتماعی» را می خوانیم.

تعریف معروف علم فقه این است: علمی که تصمیمات لازم الاجرا را از کتاب و سنت و عقل و اجماع استنباط می کند. اما در فضای اجتماعی کنونی، آیا مکلفان محدود به اشخاص حقیقی هستند یا برای مؤثر بودن، علاوه بر اشخاص حقیقی، باید اشخاص حقوقی از جمله شهروندان، جامعه و دولت را نیز در بر گیرند تا پاسخگوی نیازهای جامعه اسلامی باشند. جهان معاصر قوانین و وظایف خود را تعیین می کند. اینجاست که نیاز به یک فقه اجتماعی مشخص می شود که صرفاً رویکردی جدید به فقه با همان منابع چهارگانه و همان روش معتبر اجتهادی است و نه فقهی تازه تأسیس با منابع مختلف. فقه اجتماعی در واقع نوعی رویکرد به فقه است که تکمیل کننده رویکرد فقه فردی است و در کنار آن کلیتی کارآمد را ایجاد می کند که نظریه واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است.

برای تعریف دقیقتر فقه اجتماعی و تبیین بهتر نیاز آن، باید به سه ویژگی آن توجه کرد.

الف) اولین ویژگی: هدف فقه اجتماعی تنظیم منصفانه رفتار اجتماعی انسان است. چه دولت اسلامی تشکیل شود یا نه. زیرا در هر حال باید تعامل یک فرد مسلمان با حکومت اسلامی یا غیر اسلامی مشخص شود.

ب) ویژگی دوم: واجبات فقه اجتماعی عبارتند از:

یک: شخص حقیقی البته به عنوان شهروند یعنی کسی که با حکومت خاصی رابطه شهروندی دارد.

دو: جامعه به عنوان ماهیتی که وجود عرفی مستقل دارد، هرچند وجود تکوینی مستقل از افراد ندارد. البته در کنار تمامی اشخاص حقوقی غیردولتی که زیر نظر آن فعالیت می کنند.

3: دولت به عنوان یک نهاد حقوقی که امور مردم و جامعه را با کلیه اشخاص حقوقی تابع آن اداره می کند.

ج) ویژگی سوم: موضوعات فقه اجتماعی دارای سه ویژگی تکراری، تدریجی و برنامه ریزی است. یعنی این موضوعات باید به طور مکرر مورد ارزیابی قرار گیرند تا آثار اجتماعی آنها شناخته شود، بنابراین این که یک مبحث فقه اجتماعی را به صورت منزوی یا در موارد معدودی در نظر بگیریم صحیح نیست، زیرا در چنین شرایطی اثراتی که به تدریج و در نتیجه تکرار آن بیگانه خواهیم ماند.

به عنوان نمونه از این بخش می توان به ملامت امیرالمومنین علیه السلام نسبت به عثمان بن حنیف اشاره کرد که یکی از مصادیق نگرش اجتماعی در روایات است. همراهی عثمان بن حنیف (والی امیرالمومنین علیه السلام در بصره) در یک ضیافت باشکوه که از مهمانان با غذاها و نوشیدنی های رنگارنگ پذیرایی می شد و فقط ثروتمندان به آنها دسترسی داشتند و در عین حال. در آن ضیافت گناهی مرتکب نشده بود، از نظر هیچ فقیهی حرام نیست و در اكثر قضاوت می توان آن را مكروه دانست، اما همین رفتار كه برای اكثریت می تواند مكروه باشد چنین است. از نظر امیرالمؤمنین علیه السلام که فوراً قلم به دست گرفت و متعهد شد، مهم و اولویت است. که یکی از همکاران برجسته اوست، او را سرزنش و سرزنش می کند و حتی منتظر نمی ماند. تا زمانی که اگر مرتکب را دوباره مرتکب شد، آن را محکوم کند.

اصلاً دلیل این سرعت عمل و اولویت بندی و انتشار چنین نامه مفصل و توبیخ آمیزی از امیرالمومنین علیه السلام چیست؟ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در جایی دیگر بر رعایت اولویت ها تاکید کرده و می فرماید که دو عامل از چهار عامل زوال حکومت ها، تخریب ارزش های اولیه و چسبیدن به ارزش های فرعی (یعنی رعایت نکردن اولویت ها) است. . .

به نظر می رسد از نظر فقه فردی، حداکثر باید گفت که عثمان بن حنیف مرتکب عمل زشتی شده است، اما نمی توان تحلیل جامعی از برخورد امیرالمومنین علیه السلام با او ارائه کرد. در واقع پاسخ را باید در رویکرد فقه اجتماعی جستجو کرد. بر اساس همین رویکرد است که امیرالمؤمنین علیه السلام شرکت عثمان بن حنیف در آن ضیافت مجلل را با وصف تکرار دانسته و به درستی تشخیص داده است که تکرار این عمل توسط عثمان یا هر والی دیگری حکومت علوی با نظر منفی مواجه خواهد شد و تداوم این نظر در نهایت باعث دوری مردم از حکومت و تضعیف اقتدار آن و سایر پیامدهای نامطلوب خواهد شد.

از سوی دیگر، امیرالمومنین علیه السلام به خوبی می داند که اگر در مقابله با رفتار عثمان بن حنیف تأخیر ایجاد شود، ممکن است سایر کارگزاران نیز همین کار را انجام دهند و سپس برخورد عمیق تر شود. دشوار است، لذا به طور جدی برای حل این مشکل تلاش کرد و نامه معروف 45 نهج البلاغه را نوشت و در آن آدرسی را برای عثمان می فرستد. به این ترتیب سه عنصر در اینجا به وضوح دیده می شود: تکرار، تدریجی و برنامه ریزی.

در عین حال، پرداختن نکردن به مسائل اجتماعی در ابتدای شکل گیری، بلکه حتی پیش از بروز آن، موجب بروز ترس عقلانی از خسارات قابل توجهی می شود که قطعاً نمی توان منتظر آسیب های جامعه اسلامی بود و سپس به فکر چاره بود. بلکه قبل از وقوع ضرر باید تدبیری برای جلوگیری از وقوع آن اندیشید. به همین دلیل است که فقها ترس عقلی از ضرر را جزء وجوب اقتدا به قرآن می دانند (بقره: 229 و 239، نساء: 3 و 35).

از ثمرات مهم سومین ویژگی فقه اجتماعی، عدم واگذاری تشخیص مسائل اجتماعی و اجرای آن به افراد و لزوم تصدی امور اجتماعی و یا تحت اختیار بودن حکومت است. از آنجایی که مسائل اجتماعی نیاز به برنامه ریزی دارد و برنامه ریزی این مسائل باید به صورت متمرکز و منسجم توسط حکومت اسلامی یا زیر نظر نخبگان حکومتی انجام شود، در بسیاری از موارد نمی توان مدیریت یک موضوع اجتماعی را به افراد واگذار کرد. زیرا در این صورت تمرکز، وحدت عمل و انسجام لازم در انجام این امور از بین رفته و منجر به اختلال در سیستم می شود. حتی اگر فردی در شهر معتقد باشد که قانون اجتماعی اشتباه است. زیرا تعلیق معتبر در اجرای امور اجتماعی، تعلیق رویه ای نیست که به هر طریقی برای تحقق آن کافی باشد، بلکه تعلیق موضوعی است و شرایط اعتبار آن را قانونگذار تعیین می کند. در نتیجه، اصولاً تعلیق شخصی هر شهروندی بدون توجه به سمتی که دارد، در اموری که دولت اسلامی اداره آن را بر عهده گرفته است، در صورتی که مخالف نظر متولیان ذیصلاح امور باشد، معتبر و نافذ نخواهد بود. چه در مورد مسائل جزئی مانند مقررات، رانندگی، شهرداری ها و توسعه شهری و همچنین در مورد مسائل عمده مانند روابط خارجی، جنگ و صلح.

در پایان تأکید می کند که فقه اجتماعی رویکردی است برای فهم و استنباط احکام شرعی که در راستای تکمیل رویکرد فردی و عدم مغایرت با آن، مبانی این رویکرد و معیارها و قواعد حاکم بر آن، مانند فقه فردی است. . برگرفته از منابع چهارگانه فقه امامیه است و اگر فقها توجه جدی و گسترده به آن نداشته اند، عمدتاً به این دلیل است که فقهای شیعه در عصر شکل گیری حکومت، از اداره امور کشور دور بوده اند. دولت مدرن (پس از انعقاد معاهده وستفالیا در سال 1648 میلادی).

لازم به یادآوری است که کتاب «فقه اجتماعی» اثر استاد محمدجواد اریستا (عضو کمیسیون عالی تطبیق قانون اساسی) با تحقیق و تصحیح محمد مهدی فر در 180 صفحه توسط انتشارات مکست اندیشه وابسته به چاپ رسیده است. با مرکز تحقیقات مابانا

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=113764

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.