ترفندهای طلایی برای تسخیر ذهن دیگران
راه های زیادی برای کنترل ذهن افراد وجود دارد، اما اولین راه ایجاد اعتماد است. اگر بتوانید اعتماد طرف مقابل را جلب کنید، حرف های شما تاثیر بسیار بیشتری روی این فرد می گذارد و می توانید با توجه به علایق و اهداف خود از آنها استفاده کنید.
موضوع دوم همدلی با طرف مقابل است، یکی از بهترین راه ها برای جلب اعتماد طرف مقابل همدلی و تایید حرف اوست، با این تکنیک طرف مقابل متوجه می شود که شما حرف های او را شنیده اید و موافق هستید. با او حالا در این صورت اگر خواسته ات را بیان کنی احتمالا مثمر ثمر خواهد بود.
سومین راه برای کنترل ذهن افراد داستان گفتن است، با این روش می توانید از وضعیت موجود و شرایط موجود داستان بگویید تا طرف مقابل ابعاد قضیه را بفهمد، البته این داستان با شما همخوانی دارد. اهداف. . وقتی طرف مقابل با داستان شما ارتباط برقرار می کند، حاضر است هر کاری برای کمک به شما انجام دهد. اگر قصد دارید ذهن اطرافیان خود را کنترل کنید، آموزش های ویژه ای را در این بخش از مهارت های داستان سرایی خود ببینید.
چهارمین نکته برای تسخیر ذهن دیگران مربوط به مبحث احساسات است، اگر بتوانید احساسات فرد را درک کنید و با خودتان همدلی کنید یا اگر بتوانید با استفاده از تکنیک قصه گویی طرف مقابل را به حرکت درآورید، قطعا می توانید به آن دست پیدا کنید. ذهن آن شخص را کنترل کنید و با تسخیر، احساسات طرف مقابل را به خواسته خود برسانید.
استفاده از روانشناسی تاریک برای کنترل و تسخیر ذهن
روانشناسی تاریکی به ترفندهایی اشاره دارد که می توان برای کنترل ذهن دیگران انجام داد. به عنوان مثال، فرض کنید یک پزشک می خواهد بیمار خود را متقاعد کند تا کاری را انجام دهد که برای سلامتی او ضروری است، در برخی موارد پزشک کنترل ذهن بیمار را به دست می گیرد و با استفاده از تکنیک های روانشناسی تاریک او را متقاعد می کند.
راز اصلی روانشناسی تاریک این است که ضعف ذهنی افراد را پیدا می کند و از طریق همین ضعف کنترل فرد مقابل را به دست می گیرد. بارها از این تکنیک برای کنترل افراد استفاده شده و حتی در مواردی برای انجام اعمال مجرمانه یا وادار کردن فرد به خرید محصول به گونه ای استفاده شده است که متوجه نمی شود چرا این کار را انجام می دهد.
یکی از تاثیرات مخرب روانشناسی تاریک بر روی انسان این است که پس از پی بردن به اتفاقی که افتاده، باورهای خود را از دست می دهد و دچار مشکلات روحی می شود و به این ترتیب احساسات فرد مورد هجوم قرار می گیرد و تا انتها می تواند اثرات مخربی داشته باشد. .