افزونه پارسی دیت را نصب کنید Monday, 14 October , 2024
0

چگونه افراطیون جامعه را ویران می کنند؟

  • کد خبر : 395687
چگونه افراطیون جامعه را ویران می کنند؟

هدف امروز: کیومرث اشتریان، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، نوشت: رفتار افراطی آنها که غالباً متأثر از ویژگی های روانی و شخصیتی آنهاست، به طرق مختلف به جنبش های سیاسی-اجتماعی آسیب می رساند. نمونه ای از این رفتارها را در جوانان 20 ساله پرشور و بی سواد دیده ایم که در زمان رژیم شاه دست […]

هدف امروز: کیومرث اشتریان، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، نوشت: رفتار افراطی آنها که غالباً متأثر از ویژگی های روانی و شخصیتی آنهاست، به طرق مختلف به جنبش های سیاسی-اجتماعی آسیب می رساند. نمونه ای از این رفتارها را در جوانان 20 ساله پرشور و بی سواد دیده ایم که در زمان رژیم شاه دست به کارزارهای چریکی زده بودند.
این داستان همچنان ادامه دارد و این رفتارها هنوز هم از جنبه های دیگر در میان برخی از بخش های جوانان رایج است. مثل شوریده که برنامه سیاسی مبهمی دارد همیشه در انکار و انکار هستند. آنها در ظاهر «ایدئالیست» به نظر می رسند، اما در ماهیت و عمل ستیزه جویانه خود، کوتاه مزاج و بد دهن هستند. کمال آن این است که چوبه دار و میله دیگران را با خون دیگران آراسته کند تا در برابر چشم جهانیان دیده شود و توجیهی انسان دوستانه برای حمله بیگانگان به کشور ارائه دهد. از حاشیه تبرج هزار شهر سیاسی را به آشوب می اندازند و دویست نظام سیاسی را ویران می کنند.
فعالان افراطی با حرکات انفجاری، آگاهانه یا ناآگاهانه نقش قربانیان را در جامعه بازی می کنند. آنها عرصه سیاسی را به صحنه تئاتر برای نمایش های شخصی خود تبدیل می کنند و خود را با «قربانی شدن» توجیه می کنند. آنها حقیقت، عدالت، آزادی و دموکراسی را تنها بر اساس رفتار انفجاری خود و با معیارها و معیارهای خود می سنجند.
برخی دیگر از نظر آنها همه خودفروش و واسطه یا سازشکار و دلال هستند; یا بازنده غربی و فراماسون و متاهل هستند یا رفاه طلب و کارگزار رژیم ها هستند. قهرمانی آنها جنبش های اجتماعی اسیر را به سمت افراط گرایی سوق می دهد و از قضا نه تنها کمکی به جامعه نمی کند، بلکه چرخه خشونت را افزایش می دهد.
آنها به دنبال آزادی و دموکراسی نیستند، بلکه به دنبال “خودکامگان” هستند که ظرفیت زیادی برای فاشیسم و ​​استبداد دارند. کافی است یک نفر از آنها انتقاد کند، به زودی با هزار انگ و تهمت از میدان بیرون رانده می شوند، تبدیل به افترا می شوند و عملا مقدمه قتل های فیزیکی می شوند. آرمان‌گرایی و ارزش‌های جوانی با برخی ناملایمات روحی و نیازهای فردی تندروها آمیخته است و دیگر نمی‌توان آرمان‌گرایی را از فخرفروشی، سلامتی را از فساد، ریاکاری را از شجاعت، طنز را از شرافت و در یک کلام تشخیص داد. حقیقت از دروغ
البته این امر مختص جوانان نیست، بلکه در بسیاری از ما، سالمندان، معلمان، نویسندگان و روشنفکران نیز مشاهده می شود. این یک بیماری شایع است که پیر و جوان از آن بی اطلاع هستند. همه ما در معرض خطر هستیم.
در چنین فضایی دیگر معلوم نیست فعالیت سیاسی ناشی از بطالت است یا اندیشه; به خاطر نفاق و میل به دیده شدن یا به خاطر آرزوهای بزرگوار و بزرگوار. معلوم نیست این ندای آزادی از حلقوم یک «فاشیست لیبرال ظاهر» می آید یا حاصل تفکر شرافتمندانه و انسان دوستانه یک مصلح اجتماعی است.
دغدغه «فاشیست هایی با ظاهر لیبرال» جستجوی شهرت است و از این رو دشمن اصلی آن ها کسانی هستند که به دلیل گرایش های اصلاح طلبانه و منش مدارا از محبوبیت عمومی برخوردارند. محبوبیت میانه روها نفرت و حسادت تندروها را برمی انگیزد. آنها در رسانه ها بیشترین نفرت خود را نسبت به اصلاح طلبان نشان می دهند و نه از خودکامگان. زیرا اصلاح طلبان را رقیب اصلی آبروی خود می دانند.
برخی از این رفتارها نشان دهنده نوعی اختلال روانی است. در درون هسته سختی از رفتار ضد دموکراتیک وجود دارد، حتی اگر آنها خواهان دموکراسی و آزادی هستند. و حتی اگر در زندان سیاسی گرفتار شوند.
دیگران باید به آنها بپیوندند و آنها را تأیید کنند. وگرنه مصالحه گر، خائن، مستبد، غیردموکراتیک و ایدئولوژیک هستند.
گفتیم که جوانان بیش از هر قشر دیگری در معرض آسیب های آنها هستند. زیرا به راحتی تحریک می شوند. کوچکترین برخورد در خیابان بین مقامات دولتی می تواند احساس همدلی و همذات پنداری با این تندروها را در آنها ایجاد کند. بنابراین صحبت با جوانان در این زمینه باید واضح و مستقیم باشد. افراط گرایی با ترویج گفتگوهای آزاد و شفاف رنگ می بازد. اقدامات قضایی در خدمت هدف نیستند، اما گسترش انتقادات مدنی می تواند کارآمد باشد. آزادی ادعاهای خود را در مورد پالایش طبیعی نقض می کند و سطحی بودن آن را آشکار می کند.
این انتقاد متمدنانه گروه های مختلف می تواند «قربانی شدن» آنها را تضعیف کند. گاهی اوقات رها کردن چنین افراطی‌هایی ممکن است نمایانگر جنبه‌های روانی رفتار آنها باشد. زیرا کم کم در دام خلأهای روانی خود می افتند. بیماری های روانی سیاسی گاهی ویژگی خودآگاهی دارند، یعنی فرد مبتلا به بیماری روانی سیاسی آنقدر بر رفتار خود پافشاری می کند که کم کم همه می فهمند که «مشکل شخصی دارد» و دغدغه اجتماعی ندارد. مضمون کارتون پرویز شاپور را به خاطر می آورم که می گفت: جاه طلبی بعضی ها طوری است که می خواهند همیشه از دیگران بلندتر باشند، حتی اگر در سرشان باشد.

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=395687

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.