به گزارش رکنا، آذرماه سال 1402 هنگامی که پسر 15 ساله ای از مدرسه به خانه باز می گشت، با جسد مادرش به پلیس اطلاع داد.
در جریان تحقیقات، برادر به قتل رسیده است وی به ماموران گفت: پس از فوت خواهر شوهرم با مردی میانسال به نام خسرو که از اقوام دور ما بود رابطه داشت و اخیرا شنیدم خسرو در بیمارستان بستری است. فکر می کنم او در مرگ خواهرم نقش داشته است.
ماموران با استفاده از اظهارات برادر مقتول به تحقیق از خسرو پرداختند و یک روز پس از گزارش او را پیدا کردند. قتل فریبا با مصرف قرص های فراوان خودکشی کرد و در بیمارستان بستری شد.
به این ترتیب خسرو 62 ساله به عنوان تنها مظنون پرونده مورد بازجویی قرار گرفت و ابتدا به قتل فریبا اعتراف کرد و در توضیح ماجرا گفت: پس از مرگ همسر فریبا چندین بار به خانه رفتم. بارها برای کمک به او و در نهایت او و همسرم متوجه شدند و رابطه من با فریبا کم شد.
با این حال او مدام به من فشار می آورد که با او ازدواج کنم، اما من موافقت نکردم تا اینکه به من گفت باید با من ازدواج کنی یا مرا بکشی، به همین دلیل شال او را دور گردنش انداختم تا او را بترسانم، اما او خفه شد. شب که به خانه برگشتم به خاطر وجدانم مقداری قرص خوردم تا به زندگی ام پایان دهم اما پزشکان نجاتم دادند.
در پایان تحقیقات، کیفرخواست خسرو به اتهام قتل عمد صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
در دادگاه چه گذشت؟
در این جلسه متهم بار دیگر به توضیح ماجرا پرداخت و گفت: قصد کشتن او را نداشتم و اکنون شرمنده پسرش هستم و با پرداخت دیه توانستم رضایت والدین را جلب کنم. از قضات هم می خواهم که مجازاتم را تخفیف دهند.
در پایان جلسه قضات برای صدور حکم به شور آمدند و با رضایت اولیای دم خسرو را به چهار سال حبس با احتساب روزهای بازداشت محکوم کردند.