افزونه پارسی دیت را نصب کنید Saturday, 5 October , 2024
1

چند راز کوچک در مورد مترو تهران

  • کد خبر : 386432
چند راز کوچک در مورد مترو تهران

آفتاب نیوز: وارد فضای تاریک و شلوغ مترو تهران می‌شوم، جایی که هر روز هزاران نفر در هم می‌آیند و سپس از هم جدا می‌شوند، جایی که هویت مردم از بین می‌رود. این مسیر روزانه من و بسیاری از افراد دیگر است. هر روز هویت خود را بیرون از ایستگاه به این غول خوابیده زیرزمینی […]

آفتاب نیوز:

وارد فضای تاریک و شلوغ مترو تهران می‌شوم، جایی که هر روز هزاران نفر در هم می‌آیند و سپس از هم جدا می‌شوند، جایی که هویت مردم از بین می‌رود. این مسیر روزانه من و بسیاری از افراد دیگر است. هر روز هویت خود را بیرون از ایستگاه به این غول خوابیده زیرزمینی می سپاریم.

راه می‌رویم، می‌دویم، داخل ایستگاه با هم برخورد می‌کنیم، گاهی رد می‌شویم و گاهی بی‌تفاوت. در ازدحام این مکان شلوغ و بی رحم که هیچکس را نمی توان از دیگری جدا کرد، کسانی هستند که داستانشان بیشتر از دیگران به آن مکان مرتبط است. کسانی هستند که بیشتر از دیگران در آنجا گیر کرده اند. گویی در آنجا به دنیا آمده اند و از ابتدا در آنجا زندگی کرده اند. «بولکسو» مامور جوان مترو است که در این دنیای خاکستری به دنبال چیزی فراتر از کارهای روزمره خود است. او گذشته خود را بیرون از ایستگاه مترو رها کرد که گویی هرگز وجود نداشته است. اکنون بخشی از ایستگاه شده است. آنجا می ماند، زندگی می کند، کار می کند، می خوابد، به چهره هر مسافر نگاه می کند، هر کدام از آنها داستانی ناگفته دارد و به دنبال معنای زندگی و هویت خود می گردد. گاهی پیش می آید که چند سطری از داستان را از زبان یکی از همراهانم می شنوم. داستان هایی که بیشتر از دل دردشان بیرون می آمد و گوش شنوایی در میان این جماعت برای گفتن پیدا می کرد. حالا کمی از درد او هم در جسم و روح من تاثیر می گذارد و کیلومترها دورتر از مترو با من می آید.

متروهای صبح زود وحشیانه تر از همیشه هستند. مردم بیشتر و بیشتر درگیر می شوند و همه برای شروع یک روز تکراری عجله می کنند. شب‌ها قدم‌ها کم می‌شود، انگار کسی در خانه منتظر ما نیست.

در فیلم مجارستانی «کنترل»، بولکسو جوان و کم تجربه خود را در مسابقه ای با یک کنترل کننده باتجربه مترو مانند او می بیند. اولین قطار می آید، آن دو بعد از قطار شروع به دویدن می کنند، باید فاصله بین دو ایستگاه را قبل از رسیدن قطار بعدی طی کنند. این داستان زندگی و مرگ است، قطار بعدی آنها را دنبال می کند. آیا آنها به ایستگاه بعدی خواهند رسید یا توسط این غول زیرزمینی بلعیده می شوند؟ انگار هرگز نبوده اند؛ و به این فکر می کنم که از یکی بخواهم این مسابقه را در مترو تهران انجام دهد. در دو خط که رنگ های زنده تری دارند. دو خط صورتی و بنفش؛ و من قول می دهم که نیازی به دویدن دنبال قطار نداریم. می‌توانیم آهسته راه برویم، حتی کمی بنشینیم و درباره تاریخ بیشتر بدانیم. من به شما قول می دهم که فاصله بین دو ایستگاه را با خیال راحت طی کنیم و مطمئن شویم که قطار بعدی قبل از ما نمی رسد.

متروی تهران برای معلولان، بیماران و سالمندان ساخته نشده است. آسانسورها به ایستگاه های خاصی محدود می شوند و در بسیاری از ایستگاه ها برای رسیدن به پله برقی باید از پله ها بالا بروید. علاوه بر این، اگر روزی با یک پله برقی شکسته مواجه شدید، دقیقاً مشخص نیست که چند روز یا چند هفته باید منتظر بمانید تا آن را تعمیر کنید و به روال قبلی خود بازگردید.

سایر افرادی که بیشتر از دیگران در آنجا گیر کرده اند فروشنده هستند. همان هایی که هر روز لباس هایشان را می پوشند و با بیشتر مردم حرف می زنند، اما آنجا از دیگران تنهاترند. ما ایستگاه را ترک می کنیم و آنها می مانند.

هر واگن مترو دنیای کوچکی است که سر و صدای زیادی دارد. آدم هایی که با موسیقی در گوششان به دنیایی دیگر پناه می برند، آن هایی که در فکر فرو رفته اند و نسبت به اطراف خود غافل هستند و آن هایی که کوچک ترین ارتباطی را با چشمانشان دنبال می کنند.

همه اینها با هم تصویری از تنهایی جمعی ماست.

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=386432

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.