موج های انتخاباتی هنوز شکل نگرفته است.» این پاسخی است که این روزها بسیاری از تحلیلگران سیاسی درباره چشم انداز انتخابات 1403 می دهند. اگر فرض کنیم افزایش مشارکت در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مهم ترین برنامه سیاسی و راهبردی کشور است. باید به دنبال راهحلهایی باشیم که از طریق آن بتوانیم این امواج انتخاباتی را شکل دهیم. به همین مناسبت «اعتماد» به سراغ 4 چهره مطرح عرصه ارتباطات و رسانه رفت تا درباره راهکارهای ایجاد موج های انتخاباتی و افزایش «اعتماد» به گفتگو و تبادل نظر بپردازد و آنها در قالب مصاحبه و یادداشتی به این شبهات پاسخ دادند الله، روزنامهنگار اصلاحطلب و تحلیلگر مسائل سیاسی و منطقهای، شمس الواعظین در این گفتوگو میکوشد تا با اشاره به تجربیات پیشین انتخاباتی ایران توضیح دهد که چرا امواج انتخاباتی تا این مرحله از انتخابات شکل نگرفت. این فعال رسانه ای معتقد است که انتخابات نیز مانند هر رویداد رقابتی دیگری مستلزم تشکیل قطب های مخالف است که مشارکت در انتخابات را افزایش می دهد. شمس الواعظین با اشاره به تجربه دوم خرداد 76 خاطرنشان کرد: افزایش امواج انتخاباتی و دوقطبی شدن نه تنها امنیت کشور را مختل می کند، بلکه امنیت اقتصادی، سیاسی و استراتژیک کشور را در سطوح بالاتر تحت تاثیر قرار می دهد. .
چگونه می توان امواج انتخاباتی مانند تجربیات سال های 76، 92 و 96 در کشور ایجاد کرد؟
این روزها بسیاری از ایرانیان تعجب می کنند که چرا فضای انتخابات سرد و فاقد شور و نشاط است. من معتقدم انتخابات 1403 نیازمند عوامل انگیزشی است که برخی نهادها مانع از ظهور آن شده اند. حتی برخی افراد و برخی نهادها نامزدها و پیروانشان را تهدید می کنند که این و آن حرف را نزنند، سیاه نمایی نکنند، سفید نکنند و… حتی کاندیداها هم مطلع می شوند، تیغ تیز آن رد صلاحیت ها همچنان بر سر نامزدها مطرح است. ! طبیعی است که این فضا باعث می شود کاندیداها با احتیاط بیشتری در انتخابات شرکت کنند.
برای ایجاد موج و افزایش شور و نشاط انتخاباتی به چه عواملی نیاز است؟
برای ایجاد موج، انتخابات باید دو قطبی یا چند قطبی باشد. بر خلاف برخی تصورات، دوقطبی شدن جامعه نه تنها ضرری ندارد و مشکلی ایجاد نمی کند، بلکه اساساً ایجاد شور و نشاط برای انتخابات، مانند انتخابات در آمریکا، اروپا و هر جای دیگر کره زمین، ضرورتی انکارناپذیر است. البته این رویکرد ضدقطبیسازی ممکن است بسیاری از مردم، جنبشها و نهادها را خشنود، راضی و خشنود کند، اما به ایجاد شور و نشاط انتخاباتی کمکی نمیکند.
برخی افراد و گروه ها می گویند که دو قطبی شدن سیاسی به کشور آسیب می زند. اینجوری نیست؟
قطبی شدن جامعه از ویژگی های منفی انتخابات نیست. بخش مهمی از اشتیاق مردم برای تصمیم گیری های مهم از طریق قطبی شدن انتخابات شکل می گیرد. جامعه باید قطبی شود. جامعه با انتخاب بین دو نامزدی که متفاوت فکر می کنند، متفاوت عمل می کنند و رویکردهای متفاوتی دارند، رشد را تجربه می کند. از ته دل است که پیشرفت حاصل می شود. من معتقد نیستم مردم و جریاناتی که مخالف دوقطبی شدن در انتخابات هستند نیت خالص داشته باشند. من از این نظر بدبین هستم. کاهش مشارکت، انتخاب جریان خاصی را تضمین کرده است. این جریان ها به این عدم مشارکت افتخار می کنند، اما آقایان فراموش می کنند که این کاهش مشارکت از نظر امنیت ملی بسیار خطرناک است. زمانی مقامات ارشد کشور از مشارکت 30 تا 35 درصدی کشورهای دیگر انتقاد می کردند و آن را نشانه انحطاط کشورها ارزیابی می کردند، اما باید دید چه شد که امروز برخی از مردم و گروه ها در ایران نسبت به کاهش بی تفاوت شده اند. مشارکت. افزایش مشارکت که موزاییک گزینه های مردم و رویکرد کثرت گرایانه آنها را تضمین می کرد، برخی از مردم کشور را ناراحت کرد. بنابراین، برای اطمینان از انتخاب یک جریان خاص، اقداماتی را برای حذف رقبا و کاهش مشارکت انجام دادند.
کاهش مشارکت چه ضرری برای کشور دارد؟
گویی مردم فراموش کرده اند که این وضعیت کاهش مشارکت، منافع ملی ایران را در درازمدت تهدید می کند. رئیس جمهوری که با رای کم به پاستور می رود یا با مشارکت کم مردم در انتخابات مجلس به بهارستان می رود نمی تواند دغدغه مردم را منعکس کند. بلکه فقط نشان دهنده دغدغه های افراد و گروه های خاصی است. این افراد برای نشان دادن یک حوزه خاص مورد علاقه وارد ساختارها می شوند.
مسئولانی که با مشارکت کم مسئولیتی را بر عهده می گیرند نماینده ملت نیستند. در این شرایط شکاف ها و گفتگوها بین بدنه سیاسی و بدنه عمومی جامعه فعال شده و مشکلات زیادی ایجاد می شود. در این صورت خطاها شکل گرفته و در قالب ناهنجاری های ارتباطی و استراتژیک ظاهر می شوند. انجمن حذف شده و چندین نقص فعال می شود. فراموش نکنید روز دوم خرداد 76 علاوه بر ویژگی های مثبت، علائم منفی نیز داشت. و اینکه دولت شخص خاصی را رئیس جمهور می دانست، چیزی که جامعه با آن مخالف بود. بالاخره مردم می گفتند ناطق نوری و خاتمی می نوشتند و خودشان انتخاب می کردند. اتفاقاً انتخابات مردم بود که امنیت ملی کشور را بهبود بخشید، روابط ایران را با کشورهای دیگر بهبود بخشید و تورم را مهار کرد. به طور کلی بهترین دستاوردهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و …. ایران در دهه های اخیر در این دوره از دولت اصلاحات ثبت شده است. با چنین کارنامه ای نباید در این خط قرار بگیریم که برخی از مسئولان اعلام کنند که حجم کم مشارکت تضمین کننده پیروزی جریان خاصی است! در مدتی که از ما باقی مانده است، همه باید تلاش کنیم تا امواج تبلیغاتی و انتخاباتی را گسترش دهیم تا جامعه به تعیین سرنوشت خود علاقمند شود.