بازار؛ گروه بین الملل: موسسه کشورهای عربی خلیج فارس در واشنگتن با انتشار مقاله ای به قلم عمر کریم و سالونی کاپور نوشت: ارتباط بیشتر با خاورمیانه به ویژه منطقه خلیج فارس و اعمال نفوذ در این منطقه از مولفه های کلیدی تلاش هند برای به رسمیت شناخته شدن است. به عنوان یک قدرت بزرگ در جهان
ترجمه متن مقاله در زیر آمده است.
در سال 2013، «سلمان خورشید» وزیر خارجه وقت هند گفت: «ما دوستان خوب ایالات متحده آمریکا باقی خواهیم ماند، اما روابط دوستانه بسیار خوبی با ایران داریم. معضل هند – حفظ روابط با ایران و همچنین خواهان تعمیق آنها با ایالات متحده و شورای همکاری خلیج فارس – در دهه گذشته ادامه داشته است. با این حال، اعلام کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا بر عزم هند برای گرایش به ایالات متحده و شورای همکاری خلیج فارس تاکید می کند و رویکردی را که ایران را مسیر اصلی هند به خاورمیانه می دانست، کنار می گذارد. آسیای مرکزی.
این پروژه از طریق یادداشت تفاهم امضا شده توسط هند، ایالات متحده، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اتحادیه اروپا، آلمان، فرانسه و ایتالیا در حاشیه اجلاس سران گروه 20 در دهلی نو آغاز شد. این شبکه یک شبکه ارتباطی ریلی، دریایی، جاده ای، انرژی و مخابراتی با هدف ایجاد یکپارچگی و رشد اقتصادی با اتصال جنوب آسیا، خاورمیانه و اروپا محسوب می شود. کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا نیز تقابل غرب و هند با ابتکار چینی یک کمربند یک جاده است.
محور عقب
ارتباط بیشتر با خاورمیانه، به ویژه منطقه خلیج فارس، و اعمال نفوذ در منطقه، مؤلفه های کلیدی تلاش های هند برای به رسمیت شناخته شدن به عنوان یک قدرت بزرگ در جهان است. خلیج فارس برای هند به عنوان یک شریک تجاری و امنیتی از اهمیت راهبردی برخوردار است.
در زمان نخست وزیری آتال بیهاری واجپایی، سیاست هند برقراری روابط با ایران بود. در دوران واجپایی، هند و ایران بیانیه تهران را در سال 2001 و اعلامیه دهلی نو را در سال 2003 امضا کردند. توافق دوم چشم انداز یک مشارکت استراتژیک را افزایش داد. اولین قرارداد توسعه بندر چابهار در سال 1382 در زمان تصدی واجپایی منعقد شد.
اما نخست وزیر «مانموهان سینگ» با سیاست نگاه به غرب و نخست وزیر پس از آن «نارندرا مودی» با گرایش بیشتر به سیاست ارتباط با غرب، تقویت روابط با قدرت های خاورمیانه از جمله در اولویت قرار گرفتند. اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی هر چند “نگاه به غرب” و “لینک غرب” ایران را به عنوان شریک اولویت دار معرفی کرده اند و مواضع رسمی هند در قبال ایران و کشورهای عربی خلیج فارس مثبت بوده است، اما فشار از سوی آمریکا آمریکا، به ویژه پس از اعلام دولت سینگ در سال 2005، تعامل هند با ایران کاهش یافته است.
بیانیههای رسمی، سخنرانیها، بیانیههای مطبوعاتی و پاسخهای پارلمانی مقامات دولت هند به رهبری سینگ و مودی نشاندهنده دور شدن هند از ایران و به سمت شورای همکاری خلیج فارس است. دولت سینگ بر روابط با کشورهای عربی خلیج فارس تاکید کرد و در عین حال به توافق خود با ایران برای توسعه بندر چابهار پایبند بود.
خورشید در سخنرانی خود در سال 2013 معمای هند با ایران را بیان کرد و اعتراف کرد که ما مجبور بوده ایم مواضعی اتخاذ کنیم که به وضوح هند را با آرمان ها یا حداقل خواسته های ایران همسو نمی کند. اشاره او به رای هند علیه ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی بود. خورشید در مصاحبه با عرب نیوز از تمایل هند برای حفظ همزمان روابط قوی با ایران، عربستان سعودی و اسرائیل خبر داد. در تجزیه و تحلیل اسناد دوران سینگ، 90 درصد حاوی اظهاراتی بود که منعکس کننده نگرش مثبت نسبت به کشورهای عربی خلیج فارس بود، در حالی که تنها 29 درصد حاوی اظهارات مثبت در مورد ایران بود.
در زمان مودی، مقامات مواضع متعادل تری اتخاذ کردند و بر روابط مثبت با ایران و کشورهای عربی خلیج فارس تاکید کردند. اما در عمل، فشارهای آمریکا باعث شده است که دولت مودی از پروژه های استراتژیک در ایران فاصله بگیرد و در عوض بر تقویت همکاری با کشورهای عرب خلیج فارس تمرکز کند. انتظار می رفت تعامل هند با ایران با امضای توافق هسته ای ایران در سال 2015 توسط دولت باراک اوباما تقویت شود. دولت ترامپ خیلی زود محاسبات هند را تغییر داد و باعث فروپاشی دو پروژه بزرگ مشترک هند و ایران شد: خط راه آهن چابهار – زاهدان و میدان گازی فرزاد – بی. گزارش ها حاکی از آن است که ایران هر دو پروژه را بدون مشارکت هند به پیش برده است.
در همین حال، روابط هند با عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اسرائیل شکوفا شده است، به طوری که هند در سال 2010 با عربستان سعودی و در سال 2015 با امارات متحده عربی شراکت راهبردی برقرار کرد. اعلام کریدور اقتصادی هند – خاورمیانه – اروپا نشان می دهد که هند در حال تقویت روابط خود با این کشورها است. با این حال، برخی از تحلیلگران استدلال می کنند که با ایران و روسیه تحت تحریم های گسترده بین المللی، روابط با هند برای تهران و مسکو حیاتی است.
اگرچه ایران نگران تقویت روابط هند و اسرائیل و گنجاندن هند در ابتکار منطقهای دیگر تحت حمایت آمریکا، یعنی مشارکت I2U2 با اسرائیل، امارات متحده عربی و ایالات متحده است، روابط با دهلی نو همچنان از نظر سیاسی و اقتصادی پایدار است. . سوال بزرگتر این است که هند تا چه حد این روابط اقتصادی با روسیه و ایران را در اولویت قرار می دهد.
دگرگونی چشم انداز امنیت منطقه ای در جنوب غربی آسیا
چشم انداز امنیت منطقه ای در جنوب غربی آسیا دستخوش دگرگونی قابل توجهی است. چارچوب امنیتی سنتی آسیای جنوب غربی حول یک مشارکت امنیتی بین کشورهای عرب خلیج فارس و پاکستان می چرخید. در این دوره از سال 1967 تا 2008، هند به عنوان یک خارجی با نفوذ محدود بر امنیت منطقه تلقی شد. با این حال، کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا شروع به نهادینه کردن مشارکت شورای همکاری خلیج فارس و هند کرده است و هند به طور فزاینده ای به شریک اصلی سیاسی، اقتصادی و امنیتی کشورهای خلیج فارس تبدیل می شود.
در این معادله، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، پاکستان را که با بحران اقتصادی رو به وخامت خود دست و پنجه نرم می کند و به شدت به حمایت مالی کشورهای عربی خلیج فارس وابسته است، کشوری استراتژیک می دانند. علاوه بر این، همکاری امنیتی بین شورای همکاری خلیج فارس و پاکستان در رسیدگی به چالش های امنیتی کشورهای عربی خلیج فارس و رسیدگی به بی ثباتی منطقه ای بی اثر بوده است. این تغییر پیامدهایی برای رقابت قدرت های بزرگ در سراسر جنوب غربی آسیا دارد. از آنجایی که پاکستان و ایران از این پروژه جدید مستثنی شده اند، ممکن است تمایل داشته باشند که مشارکت های موجود خود را با چین در قالب یک کمربند یک جاده تقویت کنند. از سوی دیگر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی روابط قوی و عمیقی با چین دارند که به سطح مشارکت راهبردی همه جانبه رسیده و بخشی از این طرح باقی مانده است.
این دو کشور خلیج فارس با پیوستن به پروژه کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا، خود را به عنوان هاب بین هند و اروپا قرار می دهند. این امر ریاض و ابوظبی را در تلاش های غرب برای ایجاد یک کریدور اتصال جایگزین بین آسیا و اروپا حیاتی می کند. علاوه بر این، مشارکت آنها در این کریدور می تواند شکل جدیدی از نفوذ را در تعامل با شرکای غربی و تا حدودی با چین به آنها بدهد.
چالش های کریدور اقتصادی هندوستان-خاورمیانه-اروپا
کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا با چالش های زیادی مواجه است. اولاً، بندر پیرئوس در یونان، که آخرین بندر در مسیر برنامه ریزی شده است، توسط یک شرکت دولتی چینی به نام COSCO کنترل می شود. بر اساس گزارش ها، گروه هندی آدانی در حال مناقصه برای تسهیلات لجستیکی در بندر پیرئوس است و به دنبال کنترل سایر بنادر یونان در کاوالا، ولوس و الکساندروپولی است. اگر یک شرکت بزرگ هندی نزدیک به دولت هند کنترل بنادر یونان را به دست بیاورد، می تواند به عنوان یک ترمز در برابر هرگونه تلاش چینی برای جلوگیری از راه اندازی کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا عمل کند.
ثانیاً، پیامدهای درگیری بین اسرائیل و حماس بر پایداری این پروژه تأثیر می گذارد. از زمان آغاز درگیری، عربستان سعودی مذاکرات با میانجیگری ایالات متحده در مورد توافقی برای عادی سازی روابط با اسرائیل را رها کرده است و کشورهای خاورمیانه روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل به حالت تعلیق درآورده اند. و غزه توسط اسرائیل محکوم شده و تحت فشار شدید داخلی برای کاهش سطح تعامل خود با اسرائیل قرار گرفته است.
سوم، رهبران ترکیه از ابتکار جدید برای پیوند آسیا و اروپا به دلیل دور زدن ترکیه انتقاد کرده اند. علاوه بر این، مسیر دریایی که بنادر حیفا و پیرئوس را به هم متصل می کند از آب های مورد ادعای ترکیه و یونان می گذرد. این می تواند چارچوب اتصال بین آسیا و اروپا را پیچیده کند و پروژه را به باتلاق ژئوپلیتیک پیچیده منطقه ای بکشاند.
کریدور اقتصادی هندوستان-خاورمیانه-اروپا هنوز روی کاغذ است و مانند طرح کمربند و جاده، ممکن است زمانی که به واقعیت تبدیل شود بسیار متفاوت به نظر برسد. با این حال، جریانهای ژئوپلیتیکی که پروژه را هدایت میکنند، به امنیت و اتصال منطقهای در سراسر آسیای جنوب غربی و فراتر از آن مرتبط هستند.