به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از یک سال پیش با شکایت زن جوانی به نام مریم آغاز شد.
وی که به پلیس مراجعه کرده بود، گفت: سال هاست که از بیماری ناشناخته ای رنج می برم. ضعف عضلانی و نمیتونم خوب راه برم من سالها تحت معالجه پزشکان بودم. بعد از مدتی بیماری برمی گشت و قدرت حرکت را از دست می دادم. تا همین چند وقت پیش یکی از نزدیکانم می گفت مردی از رمالی را می شناسد که با فرمول جادویی اش می تواند بیماری مرا درمان کند. من که از دکترها سرخورده بودم قبول کردم و به خانه مرد رمال در جنوب تهران رفتم. مرد رمان که نعیم نام داشت گفت که می تواند بیماری مرا درمان کند. چندین بار به او سر زدم، اما آخرین بار او به من گفت که برای درمان باید لباس هایم را در بیاورم و به بدنم انرژی بدهم، اما به من آسیب زد. او با سخنانش مرا فریب داد و در دام شیطانی انداخت. برای همین از او شکایت می کنم.
شکایات مشابه
با این شکایت ماموران به رسیدگی پرداختند و در این بین دومین شکایت مشابه به پلیس رسید.
این بار زن جوانی در دام مرد سیاهپوست افتاد و مورد آزار قرار گرفت.
در حالی که ماموران برای یافتن فرد متقلب تحقیق می کردند، تعداد شکایات به 5 مورد رسید و ماموران این افغان را بازداشت کردند.
وی اظهار داشت که این پنج شاکی را نمی شناسم. اما او در برابر شاکیان سکوت کرد.
در دادگاه
متقلب در بند 13 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه بود.
در ابتدای جلسه 5 شاکی درخواست اشد مجازات شدند.
شاکی اول گفت: این مرد به بهانه درمان بیماری من را مورد آزار و اذیت قرار داد. این داستان باعث شده است بیماری روانی من هم مبتلا شدم و حالم خوب نیست.
شاکی دوم که دختری 39 ساله است گفت: پیر بودم و خواستگاری نداشتم. از زخم زبان اطرافیانم خسته شده بودم. به همین دلیل به رامال من رفتم تا برای من حدس بزند. او قول داد که به زودی با نسخه جادویی ازدواج خواهم کرد. اما او مرا در دام شیطانی انداخت و به من صدمه زد.
شاکیان دیگر نیز گفتند: متهمان به بهانه فرمول جادویی برای جلب محبت و رفع مشکلات مالی آنها را در دام سیاه انداختند.
پنج زن و دختر حاضر در دادگاه خواستار مجازات اعدام برای نعیم شدند و گفتند که حاضر به رفتن نیستند.
متهم 48 ساله با حضور در مقابل قضات اظهارنظر عجیبی کرد.
گفت: قبول دارم که با پنج زن و دختر جوان رابطه داشتم. اما خودشان برای گرفتن نسخه های جادویی به من مراجعه کردند. بعد از چند جلسه پیشنهاد کردند که رابطه دوستانه داشته باشیم و آنها هم موافقت کردند. هیچ تجاوزی در کار نبوده و من با آنها رابطه برقرار کرده ام.
وی ادامه داد: دو همسر دارم که یکی مریض و دیگری در افغانستان زندگی می کند. من به همسرم دسترسی نداشتم و به همین دلیل با زنان جوان رابطه داشتم.
قضات دادگاه با این استناد، ادامه جلسه را به پایان رسیدگی به شکایت متهم و صدور رأی از سوی قضات موکول کردند.