به گزارش مانیبان به نقل از شرق; وقتی مردی متوجه شد که همسر ثروتمندش با مرد جوانی رابطه دارد و برای او ماشین خرید، زن را با چاقو کشت و از عابران خواست پلیس را در جریان بگذارند. این متهم با رضایت اولیای دم در دادگاه کیفری استان تهران حاضر شد و تقاضای بخشش کرد.
یک سال پیش این مرد میانسال پس از کشتن همسرش در مقابل چشمان عابران روی نیمکت نشست و از آنها خواست پلیس را در جریان بگذارند. دقایقی پس از این حادثه ماموران با حضور در محل با جسد خون آلود زن جوان به پزشکی قانونی منتقل و مرد را دستگیر کردند.
متهم در بازجویی اولیه اتهام قتل همسرش را پذیرفت و گفت: وقتی متوجه شدم او با جوان دیگری رابطه دارد دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم و خودم او را کشتم.
وی درباره اینکه اختلافش با همسرش از کجا شروع شد و چرا او را کشت، گفت: وقتی خانه ام را به نام همسرم گذاشتم بزرگترین اشتباه زندگی ام را مرتکب شدم. خانه ای در غرب تهران به متراژ 450 متر داشتم که به نام همسرم نامش را گذاشتم و با هم آن را به آپارتمان تبدیل کردیم. هفت واحد به همسرم رفت، او هم از پدرش ارثیه گرفت و ناگهان خیلی پولدار شد و ماهانه 12 میلیون تومان از آپارتمان ها اجاره کرد. از آن به بعد رابطه او با من و بچه ها خراب شد. به او گفتم زمین این خانه مال من است، نصفش را به من بدهی، قبول نکرد، هر بار بهانه می آورد که خانه ها را به من نده. گفتم این خانه ها حق بچه های ماست، اگر به نام من نکنی، به نام بچه ها هم کاری ندارد.
این مرد گفت: مدت ها بود که گمان می کردم همسرم کارهای خطرناکی انجام می دهد و گوشی های مشکوکی دارد. متوجه شده بودم که با فلانی رابطه دارد اما خودش را رها نکرد و گفت این رابطه کاملاً کاری است. من هم آن لحظه حرفش را قبول نکردم تا اینکه فهمیدم علاوه بر من بچه هایم و خانواده همسرم هم فهمیدند. آنها هم می دانستند که همسرم کار بدی می کند، می خواست خانه ها را بفروشد و به پسر کوچک بدهد. پسر ساکن تهران نبود، شهرستان بود. من به همسرم پیشنهادهایی می دادم که بسیار وسوسه انگیز بود، اما این یک کلاهبرداری بزرگ بود، زیرا اخیراً متوجه شدم همسرم برای او یک ماشین گران قیمت خریده است.
متهم گفت: روز حادثه به همسرم گفتم اگر نمی خواهی با من زندگی کنی و دلت برای دیگری باشد، فورا طلاقت می دهم اما خانه را به نام من صدا کن، خانه مال من من به تو اعتماد کردم و خانه ام را به تو دادم، اما تو می خواهی آن را که سهم فرزندانم است به یک بچه غریب بدهی. همسرم نگاهی به من کرد و گفت: من به صورت غیابی درخواست طلاق داده ام و نیازی به زحمت و اقدام نیست. خانه و پول مال من است و می دانم چه کار کنم و به تو ربطی ندارد. این من را بسیار ناراحت کرد و به خودم اطمینان دادم که او هر چه داریم را به مرد جوان خواهد داد. کنترلم را از دست دادم و آنقدر عصبانی شدم که دیگر متوجه نشدم چه کار می کنم. من او را زدم و همسرم در دم جان باخت و من نیز روی نیمکتی نشستم و از شهروندان خواستم با پلیس تماس بگیرند و مرا معرفی کنند.
پس از اظهارات این مرد، فرزندان وی برای ارائه درخواست به دادسرا احضار شدند. آنها با بیان اینکه از پدرشان شکایتی ندارند، ادامه دادند: مادر ما با فردی رابطه داشت و ما می دانستیم اما حاضر نبود او را رها کند. مادرمان میخواست داراییهایش را به نام آن شخص بگذارد و سر این موضوع با او دعوای زیادی داشتیم. اگرچه ما مادرمان را دوست داشتیم و پدرمان نباید او را می کشت، اما آنچه پدرمان در مورد او گفت درست است. او از خانه ای که نام پدر ماست و از ارث پدرش ثروتمند شد و می خواست مال خود را هر طور که می خواهد خرج کند و ما را به دردسر می انداخت. این که از پسر غریبه ای ماشین خریده بود همه را خیلی ناراحت کرد. با توجه به اینکه او قاتل پدر ماست، او را می بخشیم.
پرونده پس از بازجویی ها با صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. با توجه به اینکه اولیای دم اعلام گذشت کرده بودند، پرونده از نظر جنبه عمومی جرم مورد بررسی قرار گرفت. متهم با حضور در دادگاه کیفری استان تهران بار دیگر اتهام قتل را پذیرفت و گفت: همانطور که قبلا هم گفته بودم همسرم به من خیانت کرده و می خواست به نام فرزند غریبه اموال فرزندانم را بگیرد. . بهانه اش این بود که با آن پسر کار می کند و می خواهند ساختمان سازی کنند و به همین دلیل می خواهد آپارتمان ها را بفروشد و با پول کار کند، می خواست من را طلاق دهد. خانواده او و فرزندانم از کار همسرم آگاه بودند. با توجه به اینکه رضایت خود را اعلام کرده اید از دادگاه تقاضای عفو دارم.
در پایان جلسه قضات برای تصمیم گیری در این زمینه عجله کردند.