با پیروزی پزشکان در انتخابات ریاست جمهوری و بازگشت اصلاح طلبان و اعتدالیون به قدرت، امیدها به رفع ممنوعیت بازیگری زن در سال های اخیر به دلیل نوع پوشش آنها افزایش یافته است.
اولین چراغ سبز در این زمینه را «فاطمه مهاجرانی» سخنگوی دولت نشان داد و در مراسم یادبود «امین تارخ» در واکنش به موضع دولت در قبال هنرمندان ممنوع الکار که بخش قابل توجهی از آن ها بنا به آنچه گفته شد، تجلیل کرد. اتفاق افتاده است، او یک یا دو سال دور خواهد بود. وی با تاکید بر اینکه زنان فیلمساز هستند که این اتفاق می افتد، تاکید کرد: انشاالله در این زمینه وفاق ملی ایجاد شود.
نبض مثبتی که سخنگوی دولت داده بود با گفتگوی امروز عباس عبدی، چهره سیاسی و رونام اعتماد مبنی بر رفع ممنوعیت بازیگری و احتمال حضور هنرمندانی چون منیژه حکمت، هانیه طوسلی، تکمیل شد. کتایون ریاحی ، ترانه علیدوستی فاطمه معتمدآریا باران کوستری افشانا بایگان و پانته آ بهرام برای گرفتن مجوز برای حضور دوباره در سینما جدی هستند.
گفتگو با عباس عبدی را در این زمینه بخوانید.
اگر موافق هستید، بحث را با اصطلاح ممنوع شروع کنیم، آیا این اصطلاح عمدتاً در مورد هنرمندان صدق می کند یا در مورد مشاغل دیگر نیز صدق می کند؟
طبق قانون اساسی، هر شهروندی حق دارد هر شغلی را انتخاب کند که مغایر با قانون نباشد و هیچکس نمی تواند مانع آن شود مگر به حکم دادگاه که امر جدایی است. دادگاه می تواند فردی را برای مدت محدودی از کار منع کند، بنابراین هیچ راهی برای محرومیت هنرمندان از وزارت ارشاد و جاهای دیگر وجود ندارد، اما آنها از راه های دیگری استفاده می کنند که قانون را دور می زند.
روش هایی مانند دادن پروانه فیلم و اگر فردی در آن فیلم حضور داشته باشد، مجوز نمی دهد و مشروط می کند، همه دخالت هایی است که در حقوق شهروندی رخ می دهد و در وزارت ارشاد به وفور یافت می شود. در دوران مسئولیت آقای رئیسی هزینه های زیادی را برای کشور به همراه داشته است.
در ادامه صحبت هایتان بگویید بر چه اساسی می توان بازیگران و هنرمندان را منع کار کرد؟ می خواهم بدانم اگر چنین اتفاقی بیفتد و آیا هنرمندان را به دلیل بی حجابی می توان از کار منع کرد، جرم چقدر باید جدی باشد؟
ممنوعیت باید قضایی باشد، تجدیدنظر شود، به دیوان عالی کشور می رود، دوباره محاکمه می شود، انواع راه ها برای نقض حکم وجود دارد، حکم باید موجه باشد، در سیستم اداری که کارمند نمی تواند بنشیند. برای خودش این برخلاف حقوق مسلم شهروندان است که در قانون اساسی تعیین شده است. بنابراین هیچ ضابطه ای در این مورد از سوی اینجانب قابل قبول نیست، قوانینی که خود ادارات و وزارتخانه ها وضع می کنند مبنای قانونی ندارد و نمی توان به این دلیل هیچ کس را از شغل خود محروم کرد.
می گویند به خاطر حجاب نبودن است؟ آنها باید به دادگاه مراجعه کنند و دادگاه ها رویه قانونی خود را دارند. آیا حجاب نداشتن از کمترین جرایم است، زیرا کمترین جرایمی است که بالاترین مجازات تکمیلی را در پی ندارد؟
کسی که عمداً یا غیرعمداً مرتکب قتل شود مجازات می شود و کسی نمی تواند او را از شغلش محروم کند. چطور ممکن است یک نفر از نظر اداری و نه قضایی تحریم شود تا جایی که برای چیزی مثل بی حجابی ممنوع الکار شود که خیلی ساده است. و پیش پا افتاده در قانون؟
توقیف هنرمندان لطمات زیادی به سینمای ایران وارد کرده است، به خصوص در سال گذشته که فیلم ها فاقد هنرمندان مشهور و محبوب بودند، این مشکل بیشتر خود را نشان داد، در حالی که خود هنرمند نیز به دلیل دوری، آسیب روحی زیادی را متحمل می شود. از حرفه اش، نظر شما چیست؟
بله، وضعیتی است که متأسفانه وجود دارد و اساساً ممنوعیت کار یکی از شدیدترین مجازات هاست.
به نظر من، این افراد که تصمیم می گیرند آنها را از کار منع کنند، بعد می فهمند که در دنیا چه خبر است، بنابراین نمی توانند یک نفر را از کار خود محروم کنند.
آیا هنرمندان می توانند این موضوع را دنبال کنند؟
بله، هنرمندان می توانند شکایت کنند و باید به شکایات آنها رسیدگی شود.
البته امیدوارم وزیر جدید ارشاد جناب آقای سید عباس صالحی که شخص بسیار شریف و محترمی هستند هم با درایت و هم با گفت و گو با ساختار سیاسی ایران این مسائل را حل و فصل کنند زیرا این موضوع خیر اصلاً به نفع جامعه ایران نیست.
آقای عبدی! هنرمند محصول سال ها کار است و هنرمند را نمی توان در یک یا دو شب خلق کرد. مثلا ترانه علیدوستی محصول سال ها تلاش است یا هانیه طوسلی یا باران کوثری و …. متاسفانه در دولت قبل. تلقی می شد که هنرمند می شود چه بازیگر و چه فیلمساز) یک شبه انجام شد و به همین دلیل تعداد زیادی از هنرمندان با سابقه طولانی از سینمای ایران و افراد بدون اعتبار و صلاحیت حذف شدند. در دنیای سینما تحلیل شما در این مورد چیست؟
کسی که شروع کننده حذف هنرمندان است، کاری به این مسائل ندارد، هر چه بازیگر بهتر باشد، علاقه بیشتری به حذف آنها دارد، اگر می توانست یک شبه یا دو شبه هنرمندان خلق کند، هزاران هنرمند را جایگزین می کرد. اینها مردم، و این کاری بود که او کرده بود، مهم این است که نمی توانند هنرمند بسازند. به نظر من مشکل اصلی آنها تخریب هنرمند نیست، مشکل اصلی آنها تخریب هنر است، می خواستند با فشار آوردن به هنرمندان هنر ایران را از بین ببرند، اما به هر حال امیدواریم وضعیت بهتر شود.
به نظر شما در این دوره چگونه می توان سازوکار حضور هنرمندان را احیا کرد؟ آیا این امکان پذیر است؟
مهمترین چیز برای بازگرداندن وضعیت هنرمندان به گذشته اجرای قانون است، باید بدانیم که همه این مقررات و کارهایی که انجام دادند بدون استثنا غیرقانونی بوده است. اگر طبق مقررات این کار را کردند باید بدانند که مقررات غیرقانونی بوده و باید لغو شود. حتی اگر بدون ضابطه این رفتارها را انجام دادند، همه این افراد باید به زندان بروند و مجازات شوند. اما در این بین ممکن است مشکل دیگری به وجود بیاید که بحث پوشش سر و حجاب است. به نظر من این موضوع با حقوق موجود حل نمی شود، اگر شرعی باشد باید قانون موجود اجرا شود. .
آن وقت بیش از 70 درصد مردم دچار مشکل می شوند، یعنی از نظر حقوقی، کوتاه کردن یک تار مو اشکال دارد، فرقی نمی کند کل سر داشته باشند یا یک مو. . مو، پس این قانون نمی تواند مشکل را حل کند، باید قانونی تصویب شود که مطابق عرف و نظر اکثریت جامعه باشد. این بازگشت به قانون از نظر ممنوعیت است، از نظر پوشش به نظر من بازنگری در رویه های غیرقانونی است. مگر اینکه در حال حاضر قانون جدیدی می نویسند، این نشان می دهد که قانون قدیم کار نمی کرد، پس این قانون هم کار نمی کند، باید قانون جدید نوشته شود. مردم را نمی توان به زور مجبور به انجام کاری کرد، پس باید آن را بپذیرند، در حالی که عده کمی را باید مجرم شناخت نه تعداد زیادی. بنابراین اگر این دو مورد حل شود مشکل خاصی باقی نمی ماند.
آیا حضور دوباره هنرمندان می تواند به بهبود فضای سیاسی کشور کمک کند؟
در حال حاضر مشکل ما فضای سیاسی نیست، مشکل ما کاهش شکاف بین دولت و ملت است، مردم در جامعه زندگی می کنند، حکومت وجود دارد و مردم باید احساس کنند که دولت از مردم حمایت می کند. دولت می تواند از حقوق افراد این مردم دفاع کند، حقوق برای خدمت به این مردم است نه تحقیر عده ای، حقوق باید انعکاسی از اراده اجتماعی باشد. پلیس و نظام اداری قضایی باید در خدمت حقوقی باشد که مورد تایید اکثریت قاطع جامعه است و این اکثریت قاطع باید از این حقوق دفاع کنند. در صورت رعایت این نکات، فضای سیاسی به بهترین نحو احیا و احیا می شود.
آیا توافقنامه ملی با شعار مدنظر دولت چهاردهم شامل همه حوزه های فرهنگ و هنر می شود و این توافقنامه که باید دوجانبه باشد در خصوص آثار ممنوعه و محدودیت در حوزه فرهنگ و هنر چیست؟
از ابتدا که بحث انتصاب وزرا برای این دولت مطرح شد، در رابطه با وزیر ارشاد، معتقد بودم که آقای صالحی بهترین و شایسته ترین فرد برای این کار است، چرا که توان حل و فصل دارد. اجرای این سیاست به بهترین نحو، بدون چالش و اختلاف، اگر این اتفاق بیفتد، می توانید در گفتگو با مقامات ارشد و مراجع قضایی به تفاهم قابل قبولی با جامعه هنرمندان برسید.
امیدوارم آقای صالحی این چالش را بپذیرد و معتقدم بتواند از پس آن بربیاید. امیدواریم در آینده نزدیک به بهترین نحو حل شود.