دلیل اصلی کسری بودجه صندوق های بازنشستگی عمدتاً سیاست های مجلس و دخالت های دولت در این صندوق ها بوده است.
حسین راغوفر، استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا(س) در یادداشتی نوشت:
برای حل مشکلات فزاینده صندوق های بازنشستگی چه راهکارهایی باید اتخاذ شود؟ پاسخ مجلس و دولت به این سوال افزایش سن بازنشستگی و انداختن بار مشکلات بر دوش این قشر زحمتکش کشور است. اما آیا مشکل صندوق های بازنشستگی کشور با افزایش سن بازنشستگی و فشار بیشتر بر آنها حل خواهد شد؟
لازم به ذکر است که تصمیمات اخیر در خصوص افزایش سن بازنشستگی بخشی از اصلاحات به اصطلاح پارامتریک در صندوق های بازنشستگی است. البته این مشکل مختص ایران و کل جهان نیست. این صندوق ها با مشکلاتی مشابه ایران مواجه هستند، اما دلایل این مشکلات در ایران و سایر کشورها متفاوت است. در ایران دلیل اصلی کسری بودجه صندوق های بازنشستگی عمدتاً سیاست های مجلس و دخالت های دولت در این صندوق ها بود. علاوه بر این، بخشی از مشکل ناشی از اقتصاد ناکارآمد ایران است که ظرفیت ایجاد شغل را ندارد. درآمد و منابع صندوق ها در واقع از حق بیمه دریافتی از کارکنان است. سال هاست که اقتصاد ایران قادر به ایجاد شغل و اشتغال پایدار نیست و این مشکل ناشی از سیاست های بخش دولتی است که فرصت های اشتغال زایی را از بین برده است. اما همزمان بر تعداد کارگران و بازنشستگان افزوده می شود. بنابراین هزینه های صندوق ها هر ساله در قالب پرداخت های بیشتر مستمری افزایش می یابد. بر اساس این مدل اجرایی، هر ساله تعداد بیشتری از بازنشستگان عضو می شوند و هزینه ها به شدت افزایش می یابد. افزایش شدید هزینه ها و ناتوانی در دستیابی به منابع جدید از طریق مشاغل جدید دلیل اصلی ناهماهنگی صندوق های بازنشستگی در ایران است. اما باید ببینیم چرا کار درست نمی شود. هیچ شغل جدیدی ایجاد نمی شود زیرا سیاست های بخش دولتی حامی دلالی، سوداگری و سودجویی است و نه ایجاد شغل و تولید در کشور. در واقع رویکردهای سوداگرانه و واسطهگرا بر بخشهای تولیدی ارجحیت دارند. زیرا بحران تشدید شده و به مرحله فوق بحرانی رسیده است. اما اینطور نیست که این نوع مشکلات به طور ناگهانی در صندوق های بازنشستگی ظاهر شده باشد.
اساتید و حامیان سال هاست که نسبت به این بحران هشدار می دهند و هیچ کدام از دولت های قبلی به این مسائل توجه نکرده اند. البته به دلیل سیطره این اقتصاد سوداگرانه و بازرگان محور و فروش منابع طبیعی برای تامین هزینه های عمومی، دولت ها کاری جز تغییر این جهت نداشتند. البته این مسیر ذی نفعان خاص خود را دارد و به همین دلیل تا امروز ادامه داشته است. قابل ذکر است که افزایش سن بازنشستگی در واقع بخشی از فشاری است که بر کارگران کشور وارد می شود تا از یک سو بیشتر در شغل خود بمانند و از سوی دیگر سهم بیشتری از بیمه حق بیمه را بپردازند. در عین حال زندگی آنها زودتر تمام می شود و حقوق بازنشستگی کمتری دریافت می کنند.
یعنی سال هایی از عمری که باید به بازنشستگی و رسیدگی به امور خانواده اختصاص می یافت، به جای دریافت مستمری و مستمری، صرف پرداخت حق بیمه بیشتر می شود.
با این حقایق می توان گفت تصمیمات اخیر می تواند با استفاده از زمان و توان مالی قشر حقوق بگیر بحران صندوق را برای مدت کوتاهی به تعویق بیندازد. اما این تصمیمات به هیچ وجه راه حل اساسی نخواهد بود و مسکن کوتاه مدت و موقت است. راه حل اساسی، فعال سازی تولید در کشور و ایجاد مشاغل رسمی بلندمدت برای ایرانیان است تا ادامه پرداخت ها از طریق حق بیمه پرداختی توسط نیروی کار جدید انجام شود نه ادامه فشار بر نیروی کار قبلی.
بنابراین تصمیم اخیر دولت و مجلس راه حلی ضعیف و کوتاه مدت است و به زودی مشکل بازنشستگی و صندوق های بازنشستگی دوباره با ابعاد بزرگ تری ظاهر خواهد شد. مگر اینکه اقتصاد ایران به سمت اقتصاد مولد و تولید محور حرکت کند. در واقع وابسته به فروش منابع طبیعی و مبتنی بر واسطه گری و واسطه گری از این اقتصاد خارج شده و به سمت رویکردهای معقول تر حرکت کنید.