بابک رحیمیان; بازار: در ایران گاهی با الفاظ عجیبی مواجه می شویم، مثلا اینکه وزیر صمت می گوید شرکت ها بروند نیروگاه بسازند.
این موضوع بسیار جالب است زیرا این سوال پیش می آید که وظیفه دولت چیست؟ آیا دولت طبق تعریف قانونی نباید نیروگاه بسازد و برق را به عنوان زیرساخت در اختیار تولیدکننده قرار دهد؟ آیا جز این است که مسئولیت تولید انرژی بر عهده دولت است که هزینه عوامل تولید را کاهش دهد و دولت ها باید از تولید، توسعه و نیازهای خود حمایت کنند؟
از آنجایی که دولت ها به دلیل بی برنامگی و ناتوانی در تدوین سیاست های بلندمدت با مشکلاتی مانند کمبود انرژی دست و پنجه نرم می کنند، رویه ها و ادبیاتی را در دستور کار قرار داده اند تا به نحوی از زیر بار وظایف خود دوری کنند و توپ را در حوزه خصوصی پرتاب کنند. رشته.
نمونه های زیادی در این زمینه وجود دارد. به عنوان مثال، اخیراً شرکتهای صنعتی با قوانین عطف به ماسبق مواجه شدهاند و بر اساس مصوبه هیئتمدیره در سال 2019 که میگوید: بنگاههایی که برق زیادی مصرف میکنند باید برای تامین انرژی به بورس انرژی مراجعه کنند و برای حل عدم تعادل گاز میگویند که صنایع مخازنی برای ذخیره گاز در کارخانه ها ایجاد خواهند کرد.” به عبارت دیگر با این قانون به هر کارخانه ای اجازه می دهیم که یک بمب بالقوه ایجاد کند!
روشن شدن مشکل
این در حالی است که دولتمردان برای خرید محبوبیت در یک سخنرانی یک طرفه در رسانه ها اعلام می کنند که برق معابر و منازل را قطع نمی کنند و برای صنایع شرط بندی می کنند.
قانونگذار در ماده 25 قانون تجارت کردستان به صراحت از تعهدات دولت در تامین زیرساخت ها صحبت کرده و دولت را موظف کرده است که در هر شرایطی انرژی لازم را برای واحدهای تولیدی تامین کند مگر در مواردی که جان مردم در خطر باشد. .
در رسانه ها قطعی برق در انبارهای صنعتی بسیار ساده است و اعلام می شود که فقط نیم روز و از ساعت 11 صبح تا 23 شب برق انبارهای صنعتی قطع شده است اما محاسبه نمی کنند که این یعنی دو شیفت کاری برای بستن یک کارخانه و از بین بردن درصد کمی از ارزش افزوده. کشوری که با این کارخانه ها ایجاد می شود!
قانونگذار در ماده 25 قانون بنگاههای کردستانی به صراحت به تکالیف دولت در تامین زیرساختها پرداخته و دولت را مکلف کرده است که در هر شرایطی انرژی لازم را برای واحدهای تولیدی تامین کند مگر در مواردی که جان مردم در خطر باشد.
قانون می گوید دولت حق دارد صنایع را حداکثر تا دو روز مجبور به تعطیلی کند، در حالی که سال گذشته شاهد تعطیلی طولانی مدت در یک بخش خاص مانند سیمان بودیم که ده ها هزار کارگر را در وضعیت نامشخص قرار داده و پیامدهای خسارت برای جمعیت شاغل سنگین است.
از دست دادن انرژی
موضوع دیگری که در کشور مغفول مانده است، بحث زباله در انتقال و توزیع برق است. با استفاده از آمار تراز انرژی وزارت نیرو در سال های مختلف می توان دریافت که تلفات انتقال و توزیع برق در کشور بالای 12 یا 13 درصد است. در حالی که این رقم برای مثال در عربستان شش درصد و در برخی دیگر از کشورها مانند کره جنوبی تنها چهار درصد است.
در ایران به ازای هر بشکه نفت استخراج شده 33 درصد آب از بین می رود و پتروشیمی ها نیز آب مصرف می کنند و بر اساس گزارش سال 2019 مرکز آمار ایران، بیش از 42 درصد آب مصرفی صنایع مشاهده می شود. کشور توسط این بخش مصرف می شود.
در مورد سایر محصولات باید اذعان داشت که مثلاً به ازای هر کیلو اتیلن تولیدی 15 لیتر آب یا به ازای هر کیلو فولاد تولیدی 8 لیتر آب مصرف می شود، اما همیشه این بخش خانگی است که کمبود آب دارد. و زمین را نجات دهید
همانطور که در سالهای اخیر صرفاً بر گسترش شبکه توزیع تمرکز کردهایم و از تقویت زیرساختهای تولید غفلت کردهایم، شرایطی را ایجاد کردهایم که امروز در تامین نیازهای مردمی که دارای ذخایر عظیم گاز هستند با مشکل مواجه هستیم.
گاز چاه اصطلاحی است که برای گاز مورد نیاز برای استخراج نفت و گاز به کار می رود و بدیهی است که با کاهش این میزان مصرف گاز، علاوه بر بهبود راندمان استخراج انرژی، می تواند از مزایای ثانویه آن نیز بهره مند شود. . . آیا در این شرایط اگر بدانیم سالانه 17 میلیارد مترمکعب گاز چاه در میادین نفت و گاز ما مصرف می شود و با صرفه جویی و استخراج برق از این میزان می توان 15000 مگاوات به ظرفیت نیروگاه های برق اضافه کرد. به نظر می رسد نمونه بارز آن، نمونه های زیادی از ضعف مدیریت و بهره وری نامناسب در کشور بوده است.
اگرچه در 12 سال گذشته سرمایهگذاریها در بخش برق و گاز پراکنده و نامنظم بوده است، اما طبق آمارهای رسمی، حدود 85 درصد سرمایهگذاریها در بخش آب بهطور کامل انجام شده است و میدانیم این موضوع این سوال را مطرح میکند که چه چیزی وجود دارد. آیا علاقه ای در این زمینه وجود دارد که دولت جدای از سایر حوزه ها بر توسعه زیرساخت های میدان آبی تمرکز داشته باشد؟
این موضوع را می توان در مدیریت وضعیت گاز کشور به وضوح مشاهده کرد. همانطور که در سالهای اخیر صرفاً بر گسترش شبکه توزیع تمرکز کردهایم و از تقویت زیرساختهای تولید غفلت کردهایم، شرایطی را ایجاد کردهایم که امروز در تامین نیازهای مردمی که دارای ذخایر عظیم گاز هستند با مشکل مواجه هستیم.
مدیریت اقتصادی در کشور ما به قدری معطوف به حمایت از بنگاه های کوچک است که به دلیل مازاد بر سازمان دهی شده، توجهی به نوسازی و بهسازی واحدهای بزرگ نمی شود.
جای این سوال نیست: با این اتلاف انرژی و خام فروشی گسترده ای که شاهد آن هستیم، این نوع تولید و نصب کارخانه های کوچک چه سودی برای ما دارد؟ ما به سادگی آب، برق و تمام انرژی آنها را با قیمت ارزان تهیه می کنیم تا محصولی تولید کنند که آنقدرها برای ما ارزشمند نیست!
در سال 2021 سهم ما در تجارت جهانی تنها 21 درصد بود که عموماً از صادرات محصولات صنایع مرتبط با منابع طبیعی و مواد اولیه این کشور به دست می آمد و به همین دلیل کشورهای پیشرفته دیگر از ما حمایت نمی کنند. دیدگاه بازرگانی!