چندی پیش تصاویری از دوربین های امنیتی در فضای مجازی منتشر شد که در آن گروهی از سارقان مسلح به خانه ها حمله کردند. سارقانی که فعالیتشان با اکثر سارقان تفاوت محسوسی داشت و این گروه با حضور صاحب خانه و منتظر خالی شدن خانه ها شروع به سرقت کردند.
باند سرقت منزل متلاشی شد
از اولین سرقت، تیم ویژه ای از ماموران پلیس آگاهی، رسیدگی به این پرونده را در دستور کار خود قرار دادند و سرانجام پس از هفته ها تحقیقات، کارآگاهان پلیس آگاهی موفق به دستگیری این افراد شدند. سردار عباسعلی محمدیان فرمانده انتظامی تهران بزرگ روز گذشته در حاشیه دستگیری این افراد اظهار داشت: این گروه از سارقان پیش از این اقدام به شناسایی منازل تحت تعقیب کرده و سپس شبانه با تخریب یا پریدن از روی دیوارها و برخورد یا تهدید وارد آنها شده بودند. صاحبخانه قصد سرقت از او را داشتند و متواری شدند.
وی گفته بود: شش نفر از اعضای اصلی این باند سارقان مسلح که در سه استان دست به سرقت زدند; آنها دستگیر شدند هر یک از اعضای این باند تجربه خاصی دارند. مثلا یک نفر پلاک ماشینش را جعل می کرد، دیگری خانه ها را از قبل شناسایی می کرد و در واقع هر کدام یک دزد حرفه ای بودند و در سرقت ها نقش داشتند. از آنجایی که این سارقان حرفه ای بودند و سرقت های آنها عوارض خاصی داشت و می دانستند چگونه باید مراحل خود را بپوشانند، شناسایی و دستگیری این افراد مدتی طول کشید که از شهروندان عذرخواهی می کنم، اما مجرمان باید بدانند که هر چقدر هم که حرفه ای باشند. . در نهایت گرفتار اطلاعات کارآگاهان ما خواهند شد.
حتی تمام النگوهای همسرم را شکستند و درآوردند.
همسرم هنوز شب ها نمی خوابد و از ترس نمی تواند زندگی کند.
در همین راستا خبرنگار ایسنا با مالباختگان و متهمان این پرونده نیز گفت و گو کرده است. یکی از قربانیان ساکن کرج؛ وی در گفت وگو با ایسنا درباره شب سرقت گفت: ساعت 23 30 اردیبهشت امسال بود که من و همسرم در خانه نشسته بودیم و منتظر آمدن پسر 21 ساله ام بودیم. پسرم هر شب با ماشین میکشید توی پارکینگ و ما منتظر آمدنش بودیم. چند دقیقه بعد زنگ خانه به صدا درآمد و همسرم فکر کرد پسر ماست. در را باز کرد.
وی ادامه داد: در همین لحظه چند جوان قد بلند را دیدم که بلوز مشکی پوشیده و صورت خود را پوشانده بودند، وارد خانه شدند و از همان ابتدا مرا کتک زدند. دزد دیگری نزد همسرم رفت و تمام طلاهایش را گرفت و حتی دستبندهایش را شکست. دزد دیگری در خانه پرسه می زد و دنبال اشیاء قیمتی می گشت. بعد از چند دقیقه تمام طلاها و پول تاسمان را پیدا کردند و بعد از اینکه ما را در اتاقی زندانی کردند، فرار کردند.
این مالباخته گفت: پس از خروج سارقان از خانه، درب اتاق را شکستیم و با پلیس تماس گرفتیم. حدود 500 میلیون تومان طلا و پول نقد از خانه ما به سرقت رفت و علاوه بر آن لطمات روحی زیادی به روح و روان ما وارد کرد تا پس از گذشت ماه ها همسرم هنوز حال خوبی ندارد و ممکن است او به طور کامل بهبود نیافته، به حالت عادی برگردد و به زندگی خود ادامه دهد.
می خواستم یک شبه زندگی ام تغییر کند.
یکی از اعضای این باند سرقت مسلحانه نیز در گفت وگو با ایسنا اظهار کرد: مدتی بود که بیکار بودم و یک سال و نیم پول کافی برای پرداخت حقوق همسر و پسرم نداشتم. من همیشه قرض میگرفتم و کسی نبود که به من قرض بدهد. یک روز یکی از آشنایان که شرایط من را می دانست به سراغم آمد و به من گفت که می خواهد کاری کند که یک شبه وضعیت ما را تغییر دهد. بعدها در صحبت هایش فهمیدم که می خواهد خانه ها را غارت کنیم. او به من توضیح داد که تیمش کامل است و بدون من می توانند سرقت کنند، اما من در شرایط بدی قرار گرفتم، بنابراین تصمیم گرفتم با او و همدستانش سرقت کنم.
این متهم اظهار داشت: در ابتدای کار چند خانه خالی را غارت کردیم و پول خوبی به جیب زدیم اما پس از مدتی اعضای تیم تصمیم گرفتند کار جدیدی انجام دهند. متوجه شدم که آنها به دنبال کسی هستند که بتواند اسلحه حمل کند و بدنی مانند من داشته باشد. از آنجایی که در این مدت پول زیادی به دست آورده بودم، تصمیم گرفتم با اعضای این گروه که اکثر آنها از اقوام ما بودند همکاری کنم.
او گفت ما درها را نشکستیم و گفت: یکی از ما می توانست از دیوارها و حتی نگهبان ها بالا برود. بیرون ساختمان ها منتظر باز شدن درها بودیم و سپس وارد واحدها شدیم و با ترساندن مالکان اموال را سرقت کردیم. سعی کردم به کسی صدمه نزنم، اما چندین بار مجبور شدم صاحبخانه هایی را که با اسلحه دست و پنجه نرم می کردند، بزنم و تهدید کنم.
این متهم درباره نقش خود در این سرقت ها نیز گفت: قسمت های ما در هر سرقت متفاوت بود، اما در این چند ماه توانستم بیش از 300 میلیون از فروش طلاهای مسروقه درآمد کسب کنم و زندگیم را سر و سامان بدهم. بالاخره دستگیر شد و اولین رکورد در پرونده من ثبت شد.