آفتاب یزد: راستش هنوز اصرار بسیار زیادی دارم که جزء آن دسته از مردمی هستم که حتی اگر هیچ سرگرمی خاصی برای گذراندن اوقات زندگی نداشته باشند باز هم به تماشای تلویزیون نخواهند نشست، این هم که میگویم مهران رجبی را در تلویزیون دیدم دلیلش این است که اولا مهران رجبی آنقدر تلویزیونی است که حتی اگر این وسیله خاموش هم باشد باز میتوان او را درون آن مشاهده کرد، دوما قرار نیست که چون من تلویزیون تماشا نمیکنم بقیه افراد خانواده هم پای گیرندههای دیجیتال ننشینند و برنامههای رسانه ملی را نبینند، اتفاقا پدر پیر من یکی از بینندگان پروپاقرص برنامههای صداوسیماست و سریالهای تکراریاش را هم هر چندبار که پخش شوند، میبیند، مهران رجبی را هم زمانی که پدرم در حال تماشای تلویزیون بود در جعبه جادویی دیدم. رجبی که به زعم خیلیها این روزها نبض برنامههای صداوسیما را در دست گرفته، این بار با یک برنامه جدید با نام «خودمونی» در قاب تلویزیون حاضر شده بود. در همین ابتدای کار این مطلب را بیان میکنم که در این گزارش اصلا بنا نداریم درباره اجرای این هنرمند در برنامه «خودمونی» قلمفرسایی کنیم و بگوییم که رجبی با آن سابقه طولانی در زمینه بازیگری چرا به پیشنهاد تلویزیون برای اجرای چنین برنامهای «بله» گفته است، ما در این مقال بیشتر به کیفیت برنامهای که رجبی اجرای آن را بر عهده گرفته، خواهیم پرداخت و خوب بودن یا بد بودن «خودمونی» را مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهیم داد.
راستش پیشتر در فضای مجازی مطالبی را درباره «خودمونی» خوانده بودم، اما تا آن شب، این برنامه را در قاب تلویزیون ندیده بودم، مثلا یکی از مطالب این بود که خیلیها معتقدند که پس از سخنانی که مهران مدیری با انتشار آن ویدئو در صفحه شخصیاش بیان کرد و گفت: «تلویزیون دیگر حق ندارد تصویر مرا روی آنتن بفرستد»، صداوسیما «خودمونی» را با اجرای مهران رجبی تولید کرد که به جای «دورهمی» مهران مدیری روی آنتن بفرستد، شایعهای که البته مهران رجبی آن را رد کرد و گفت «خودمونی» مسیری جدا از «دورهمی» را در پیش گرفته و اصلا قرار نیست جای برنامه دیگری را بگیرد، حتی اگر «دورهمی» دیگر روی آنتن نرود، نباید «خودمونی» را جایگزین «دورهمی» بدانیم. حال ما با وام گرفتن از همین سخن مهران رجبی میخواهیم تحلیلی بر کیفیت برنامه «خودمونی» داشته باشیم تا معلوممان شود که آیا سخن آن عدهای که «خودمونی» را جایگزین «دورهمی» تلقی میکردند درست بوده یا نه؟
بر هیچکس پوشیده نیست که کیفیت برنامهسازی در صداوسیما تنزل پیدا کرده و این ماجرا مدت زمان تقریبا درازی است که رخ داده است، البته در میان برنامههای تولیدی رسانه ملی، کم و بیش برنامههایی هم وجود دارند که از کیفیت متوسط رو به بالایی برخوردارند، مانند همین برنامه «دورهمی» که با اینکه پیشتر چند سری از آن ساخته شده بود اما این توانایی را داشت که مخاطب را پای گیرندههای تلویزیونی بنشاند. با این تفسیر میتوان بیان کرد که در عین حال که رسانه ملی در تولید بسیاری از برنامه هایش ضعیف عمل میکند، اما بعضی از برنامه هایش نیز مخاطب پسند هستند و مردم آنها را دوست دارند و این دوست داشتن نشانگر آن است که در صورت ادامه پخش چنین برنامههایی مردم به تماشای آنها مینشینند؟ اما در واقعیت چه اتفاقی رخ میدهد؟ تجربه نشان داده که تلویزیون بر اساس میل و رغبت خودش برنامه تولید کرده و روی آنتن میفرستد بعد هم بر اساس میل و رغبت خودش همان برنامهها را توقیف کرده و ادامهاش را به مردم نشان نمیدهد، بعد هم در بوق و کرنا میکند که توقف پخش چنین برنامههایی یا به درخواست خود مردم صورت گرفته یا ما تشخیص دادهایم که ادامه پخش این برنامهها به صلاح مردم نیست، این دقیقا همان اتفاقی است که برای «دورهمی» و البته «خندوانه» افتاد. ابتدا آمدند و گفتند تصمیمی برای عدم ادامه برنامههای مورد پسند مردم نداریم، اما بعد کاشف به عمل آمد که از همان ابتدا تصمیم پایان دادن به یکسری برنامهها گرفته شده است. حال «دورهمی» تمام شده و دیگر قرار نیست سری جدید آن تولید شود، با این حال نمیشود که آنتن را خالی گذاشت، تلویزیون باید برنامهای بسازد که هم شبیه «دورهمی» نباشد و هم مخاطب را شگفت زده کند. با این هدف رسانه ملی با انجام یک حرکت خارق العاده و شگفت انگیز، کارت «آسَ»ش را رو کرده و برنامهای تحت عنوان «خودمونی» را تولید و روی آنتن فرستاده است. نمیدانم آن عزیزانی که گمان کردند «خودمونی» در ادامه «دورهمی» ساخته شده و بر اساس همین گمان، مهران رجبی را زیر هجمههای فراوان خود گرفتند که آمده و جای مهران مدیری را گرفته، بر اساس کدام منطق به این نتیجه رسیدند، اما نگارنده با دیدن بخشهایی از یک قسمت «خودمونی» متوجه شد که مهران رجبی حق داشته که بگوید ما نیامدهایم جای «دورهمی» را بگیریم، «خودمونی» شخصیتی مستقل برای خودش دارد و ادامه هیچ برنامه دیگری نیست.
جانم برایتان بگوید آن شب هنگامی که مهران رجبی را در حال اجرای یکی از قسمتهای «خودمونی» دیدم با خود گفتم: «بذار ببینیم تلویزیون با ساخت «خودمونی» چی میخواد به مردم ارائه کنه و بر اساس همین پرسش پای تماشای این برنامه نشستم. چشمتان روز بد نبیند، برنامه آغاز شد و آقای مجری رودرروی مردمی که در استودیو بودند، ایستاد و با آنها خوش و بش کرد، کمی که گذشت دریافتم که «خودمونی» یک برنامه مسابقه محور است، چیزی شبیه برنامه «مسابقه بزرگ» که سالها پیش از تلویزیون پخش میشد. نکته جالبی که «خودمونی» در درون خود دارد این است که سازندگان این برنامه پیش از آنکه بخواهند یک مسابقه را برای مردم اجرا کنند، تصمیمشان این است که مردم را شاد کرده و بخندانند، یعنی «خودمونی» در ابتدا میخواهد لحظات شاد و مفرحی را برای حاضران در استودیو و بینندگان تلویزیونی رقم بزند، این مسئله را میشود حتی از انتخاب مجری این برنامه نیز حدس زد، خود همین مهران رجبی با سبقهای که در سریالهای طنز تلویزیونی دارد یکی از دلایل این ادعاست، جدا از این مسئله، او حتی در طول برنامه بارها به مسئله «خنده» اشاره میکند و سعی دارد طوری را برنامه را اجرا کند که کفه شاد بودنش سنگینتر از کفه مسابقه بودنش باشد، سر خوردن شرکتکنندگان روی سطح لیز تعبیه شده در استودیو، نحوه تست کردن مزه خوراکیها توسط شرکتکنندگان و قیافه آنها پس از چشیدن و راهنمایی مجری مسابقه به کسی که میخواهد نام خوراکیها را حدس بزند، موضوع چشم بندهایی که به چشم شرکتکنندگان بسته میشود و… حکایت از این مسئله دارد که مهمترین هدف سازندگان این برنامه نشاندن خنده روی لبان مردم است، اما سوال اینجاست که آیا آنها در رسیدن به این هدف موفق عمل میکنند یا نه؟ راستش زمانی که مشغول تماشای برنامه «خودمونی» بودم، قهقهه حاضران در سالن بالا رفته بود، آنها میخندیدند، اما من از خودم میپرسیدم: «اینا برای چی دارن میخندن؟ به چی میخندن؟ مگه حدس زدن مزه یه خوراکی توسط یک نفر که در موقعیتی عجیب و غریب از پشت به نفر دیگهای که داره اون رو راهنمایی میکنه بسته شده، خنده داره؟» ماری که سرش را از سوراخها بیرون میآورد و زنی که با چشمان بسته قرار بود آن مار را لمس کند و بگوید به چه حیوانی دست میزند کجایش خنده دار است؟ آن زن نزدیک بود از ترس قبض روح شود؟ یک جوجه تیغی را در یک محفظه شیشهای قرار دادهاند و از شرکتکننده میخواهند با چشمان بسته و لمس آن حیوان حدس بزند که مشغول لمس چه حیوانی است، جالب نیست؟ نگارنده به سازندگان مسابقه «خودمونی» بابت هدف و نیتی که همانا خنداندن مردم است، آفرین میگوید و آرزو میکند که آنان در کارشان موفق باشند، اما در کنار این آفرین گفتن، از این بزرگواران سوال میکند که به نظر خودتان آیا توانستهاید به هدفی که مد نظرتان بوده دست پیدا کنید؟ آیا توانستهاید مردم را شاد کنید؟ به احتمال فراوان پاسخ این عزیزان مثبت خواهد بود و آنها از عملکردشان دفاع خواهند کرد، با این حالای کاش فرصتی مهیا میشد تا مردمی هم که در خانه نشسته و مثل من حداقل یکبار این برنامه را تماشا کرده اند، میتوانستند پاسخ این پرسشها را بدهند، آنگاه معلوم میشد تلویزیون در تولید برنامهای مانند «خودمونی» با مخاطبی که در منزل نشسته و این برنامه را نگاه میکند چند چند است؟ مسلما مردم در مواجه شدن با برنامههای جدید رسانه ملی، چند فاکتور مهم را در نظر میگیرند تا بر اساس آنها به موفقیت یا عدم موفقیت آن برنامهها نمره بدهند، مثلا آن برنامهها را با برنامههای دیگر مقایسه میکنند، با فاکتورهایی که خودشان در ذهن دارند، مطابقت میدهند، با حس رضایتمندی که آن برنامهها نصیبشان میکند، سبک سنگین میکنند و… پس از همه این مسائل تصمیم میگیرند به یک برنامه نمره عالی، خوب، متوسط، ضعیف و بد بدهند و تجربه نشان داده که مخاطب رسانه ملی در مواجه شدن با برنامههای شبکههای مختلف تلویزیون، میزان رضایتمندیاش را به وسیله کنترل تلویزیون حداقل به خودش نشان میدهد، اگر این برنامهها باب میلش باشند، کنترل را کنار دستش میگذارد و به تماشای آنها مینشیند، اگر هم باب میلش نباشند کنترل را به دست میگیرد و یا مدام شبکههای تلویزیون را عوض میکند و یا گیرنده را خاموش میکند و میرود پی انجام کارهای مهم زندگی اش. شما جزء کدام دسته از مخاطبان تلویزیون هستید؟ آنانی که پای تماشای برنامهها مینشینند و آنها را دنبال میکنند یا آنهایی که با خودشان میگویند: «ای بابا این تلویزیون هیچ وقت هیچی نشون نمیده»