به گزارش صبح؛ سینمای ما باید تعدادی قربانی داشته باشد تا به دنیا معرفی شود. بعد از بیست سال قیصر ساخته شد و او توانست جایزه ای را از آن خود کند.
به گزارش خبرآنلاین، پاییز سال 56 بهروز وثوقی بازیگر سرشناس سینمای ایران در اولین فیلم تولید مشترک ایران و آمریکا به نام «کاروانها» بازی می کرد. این اولین تجربه حضور او در یک فیلم مشترک بود و مصادف با دوره غیبت بهروز و ثوقی در سینمای فارسی بود. خبرنگار مجله «جوانان امروز» در نخستین روزهای آبان ماه (56) برای فیلمبرداری «کاروان ها» در کوه خواجه سیستان به لوکیشین رفت تا با بهروز درباره این نوع کار جدید و همچنین حضور محدودش به گفت و گو بپردازد. در سینمای فارسی
مشروح این گفتگو را که در ۱۸ آبان ۱۳۵۶ در «جوانان امروز» منتشر شده است در زیر می خوانید:
با توجه به اینکه گروهی از سینماگران مخالف ساخت فیلم های مشترک هستند و آن را برای سینمای ایران و بازیگران زن ایرانی مفید نمی دانند، در فیلم مشترک «کاروان ها» چگونه بازی می کنید؟
فیلم «کاروان ها» قرار بود دو سال پیش ساخته شود که از سوی المو ویلیامز تهیه کننده آن برای بازی در نقش سرهنگ نصرالله نامزد شدم. ساخت این فیلم به دلیل مشکلاتی به تعویق افتاد و چندی پیش زمانی که در آمریکا مشغول بازی در فیلم «گربه در قفس» بودم، به محض اطلاع از آن به ایران آمدم و مشغول بازی بودم. مدتی است در این فیلم در واقع «کاروان ها» اولین فیلم مشترک من است. خوشحالم که در این مدت توانسته ام نظر تولیدکنندگان خارجی را جلب کنم و از نتیجه کارم بسیار راضی هستم.
در ساخت فیلم های مشترک یک نکته قابل توجه است و آن اینکه دانستن زبان انگلیسی با بازیگری به زبان انگلیسی متفاوت است و کسانی که فکر می کنند دانستن زبان انگلیسی می تواند در فیلم های مشترک موفق باشد اشتباه می کنند.
برخی می گویند نقش ایرانی ها در فیلم های مشترک کمرنگ است و بهروز ووشقی در این فیلم کلیدی نیست و برخی از بازیگران نیز مدعی هستند به دلیل کوتاه بودن نقششان از بازی در این فیلم خودداری کرده اند. با شنیدن این جملات خنده ام می گیرد. مقاله یکی از بازیگران زن را در مجله ای خواندم که می گفت در سینما نقش کوچک و بزرگ وجود ندارد اما در پایان همان مصاحبه اشاره کرد که به دلیل کوتاه بودن نقشش در فیلم کاروان ها از بازی کردن خودداری کرده است. در آن اگر نقش کوچک و بزرگی وجود ندارد پس این حرف ها چیست؟!
اما در مورد خودم؛ هیچ وقت توقع ندارم در یک فیلم مشترک نقش اول را بازی کنم و از نقشم در این فیلم کاملا راضی هستم چون در طول فیلم کار دارم و یکی از قطعات اصلی داستان به حساب می آیم، مثلا همین آقا جوزف. پنبه با شهرت جهانی فقط یک روز در این فیلم کار کرد و به همین دلیل به ایران آمد و بلافاصله برگشت. حالا آقای کاتن می گوید من بازی نمی کنم چون نقشم کم است.
در مورد من بهتره دوستان نظر ندهن چون میدونم چیکار میکنم و کجا هستم. این آقای آنتونی کوئین چقدر کار دارد؟! او دو ماه پس از فیلمبرداری به تازگی وارد ایران شده است. افراد زیادی را می شناسیم که با نقش های کوچک جوایز سینمایی را دزدیده اند. به هر حال همانطور که گفتم «کاروان ها» اولین فیلم مشترک من است و اگر قرار باشد جهانی شوم در کنار این فیلم خواهم بود. به ایران می آییم، او از خانه فرار می کند و به کاروانی که در راس آن «آنتونی کوئین» است پناه می برد و بقیه مواردی که باید در فیلم دیده شود.
بهروز ووشوقی: می دانم دارم چه کار می کنم، لطفا دوستان نظر ندهید / هیچ تهیه کننده ای حاضر نیست به بازیگر ایرانی نقش بدهد ///
به سوی جهانی شدن
برخی اعتراض دارند که [در]فیلمهای مشترک قبلی (که نقش کوتاهی در «قهرمانان» هم داشتم، هیچوقت باعث جهانی نشدن سینمای ایران و بازیگر زن ایرانی نشد و فیلم «کاروانها» هم همین ماهیت را دارد. در حالی که باید گفت به هر حال بازیگر ایرانی برای جهانی شدن باید از یک نقطه شروع کند و راهی جز بازی در فیلم های مشترک وجود ندارد چرا که بازیگر ایرانی شناخته شده نیست و هیچ تهیه کننده ای حاضر نیست به او بدهد. نقشی دارد و سرمایه خود را به خطر نمی اندازد. و البته وقتی بازیگرانی مثل آنتونی کوئین در فیلمی نقش دارند، فیلم در همه کشورها خریده می شود. عمر شریف با ایفای نقش کوچک در «لورنس عربستان» جهانی نشد؟ سینمای ما باید تعدادی قربانی داشته باشد تا به دنیا معرفی شود. بعد از بیست سال قیصر ساخته شد و او توانست جایزه ای را از آن خود کند. اکنون زمان زیادی برای جهانی شدن می خواهد که با فیلم «کاروان ها» امکان پذیر است.
من به این فیلم امید زیادی دارم و باید بگویم که با وجود اینکه این فیلم تمام نشده است، چند پیشنهاد دیگر برای بازی در این فیلم دریافت کرده ام که اولین آنها فیلمی به کارگردانی الیا کازان است که در مکزیک در حال ساخت است. . هزینه ای بالغ بر بیست میلیون دلار برای این فیلم در نظر گرفته شده است و بازیگرانی چون رابرت ردفورد، پل نیومن، تلی ساوالاس، رابرت واگنر و راکل ولش در آن حضور دارند و این برای من موفقیت بزرگی محسوب می شود.
چرا سینمای ایران را فراموش کرده اید و تنها یکی از فیلم هایتان به نام «سوته دلان» در جشنواره تهران اکران می شود؟
با کیفیت فیلم های فارسی ترجیح می دهم مدتی از بازی در فیلم های فارسی خودداری کنم.
البته «سوتدلان» را یکی از بهترین کارهایم می دانم و تا 80 درصد موفقیت را برای این فیلم در جشنواره پیش بینی می کنم. من به تنهایی نمی توانم کاری برای سینمای ایران انجام دهم، البته نمی گویم بین المللی شده ام، اما ترجیح می دهم مدتی با سینمای ایران کاری نداشته باشم تا بتوانم این کار را انجام دهم. سینما شناخته خواهد شد.
بعد از «کاروان ها» بلافاصله برای بازی در فیلم «گربه در قفس» به کارگردانی زرین دست به آمریکا می روم و بعد از آن فیلم «شب زر» را دارم که احتمالا در آمریکا ساخته خواهد شد. تنها فیلم ایرانی که برای بازی در آن قرارداد دارم «بی نفس» به کارگردانی فریدون ژورک است.
زندگی خصوصی من الان کار من است و تا زمانی که بازیگر هستم زندگی خصوصی ام معنایی ندارد.
منبع: فرارو