بازار؛ گروه بینالملل: منافع مشترک جمهوری آذربایجان و ایران به سبب پروژههای لجستیکی و صنعتی، تبادلات تجاری و سوآپ انرژی تا حدودی در هم تنیده شده است، اما با این حال روابط دیپلماتیک میان دو کشور در مدار سینوسی در حال حرکت است و البته انتظار میرود مناسبات سیاسی میان دو کشور مانند تعاملات اقتصادی مجددا در مسیر رشد قرار گیرد.
کشور جمهوری آذربایجان در شمال غرب ایران قرار دارد و خط مرزی دو کشور حدود ۲۶۸ مایل امتداد دارد و مرزهای مشترک پرتردد میان ایران و آذربایجان شامل جلفا، بیلهسوار و آستارا هستند. جمهوری آذربایجان به دلیل همسایگی مشترک با ایران و روسیه از بازیگران مورد توجه و حمایت غرب در منطقه قفقاز جنوبی است و بهدنبال ایجاد ارتباطات گسترده میان خود با اقتصادهای بزرگ همجوار و مناطق دورتر در آسیا و اروپاست.
احداث خطوط لوله ایمن برای صادرات انرژی، ایجاد کریدورهای آذربایجانمحور، افزایش تجارت دوجانبه و چندجانبه اقتصادی و توسعه فناوریهای داخلی نیز در راستای استراتژیهای کلان جمهوری آذربایجان ارزیابی میشوند
احداث خطوط لوله ایمن برای صادرات انرژی، ایجاد کریدورهای آذربایجانمحور، افزایش تجارت دوجانبه و چندجانبه اقتصادی و توسعه فناوریهای داخلی نیز در راستای استراتژیهای کلان جمهوری آذربایجان ارزیابی میشوند. توان آذربایجان در صادرات انرژی و دوم موقعیت ژئوپلیتیکی این کشور برای بهرهگیری از ظرفیتهای اقتصادی و تجاری کشورهای منطقه را نیز نباید نادیده گرفت.
معضلی به نام کریدور زنگزور در روابط ترانزیتی ایران و آذربایجان
هدفگذاری سهجانبه ترانزیت ایران، روسیه و آذربایجان تا سال ۲۰۳۰ برابر ۱۵ میلیون تن قرار داده شده است. مقدمات دستیابی به این میزان ترانزیت در حال فراهم شدن است و رشد جابهجایی کالا از مرزهای مشترک رقم خورده است. راهاندازی محورهای مختلف کریدور شمال – جنوب نیز نقش مهمی در افزایش ترانزیت دارد.
چندی پیش جواد هدایتی مدیرکل ترانزیت سازمان راهداری ایران اعلام کرد که سرعت پذیرش کامیونهای ترانزیتی ایران توسط جمهوری آذربایجان از روزانه ۱۹۰ به ۲۶۰ دستگاه رسیده است. همچنین به تازگی شاهین مصطفی اف معاون نخست وزیر جمهوری آذربایجان نیز اعلام کرده که ترانزیت بینالملل ایران و آذربایجان ۵۸ درصد افزایش یافته است.
این در حالی است که مقامهای ارشد باکو تاکنون مکررا اظهارات نابخردانهای در خصوص راهاندازی مسیرهای موازی با کریدور شمال – جنوب مانند کریدورهای زنگزور و میانی مطرح کردهاند که هدف آنها دور زدن ایران از دالانهای تجاری بینالمللی است. به عنوان مثال، کریدور ادعایی زنگزور موجب قطع ارتباط میان مرزهای ایران و ارمنستان خواهد شد و به باکو اجازه اتصال مستقیم به نخجوان را میدهد. ترکیه، آمریکا و اسراییل از حامیان این کریدور ادعایی هستند، چرا که آذربایجان بیش از ۴۰ درصد نفت اسراییل را تامین میکند.
اما در این میان تناقض گویی هایی نیز از جانب آذربایجان مشاهده شده است. پیشتر الهام علی اف رئیس جمهوری آذربایجان در دیدار با حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران در باکو در حاشیه اجلاس جنبش عم تعهد خاطر نشان کرده بود: دولت باکو هرگز اجازه نخواهد داد از خاک این کشور تهدیدی علیه منطقه و جمهوری اسلامی ایران صورت گیرد. وی هم چنین بر اهمیت روابط فیمابین خصوصا در بخش های اقتصادی از جمله حوزه حمل و نقل و مسیرهای مواصلاتی تاکید کرده و گفته بود: جمهوری آذربایجان به دنبال رفع انسداد کریدورهای مواصلاتی در منطقه است و به وجود مسیرهای تاریخی ایران در منطقه پایبند است.
این در حالی است که در مواردی الهام علی اف پافشاری عجیبی بر راه اندازی کریدور ادعایی زنگزور داشته است، زیرا به ادعای او این پروژه نه تنها موجب گشایش فرصتهای اقتصادی بسیاری برای آذربایجان میشود، بلکه یک صلح بلندمدت در منطقه قفقاز را ایجاد خواهد کرد. علیاف همچنین گفته بود اقدامات گستردهای برای افتتاح کریدور زنگزور با احداث راه آهن و جاده های موتوری در حال انجام است و جمهوری آذربایجان با افتتاح این کریدور تعهد قاطع خود را نشان داده و همه چیز طبق برنامه پیش میرود و ساخت آن تا سال ۲۰۲۴ به پایان می رسد.
دالان جدیدالاحداث «زنگزور» درواقع از مسیر ارمنستان ایجادشده و به آذربایجان ختم میشود. این مسیر ۳۴۰ کیلومتر نزدیکتر از مسیر دریایی از طریق باکو است و لذا ترکیه به دنبال فعالسازی این مسیر موازی با کریدور شمال – جنوب عبوری از ایران است.
بر همین اساس، طرح احداث کریدور بین جمهوری آذربایجان و منطقه نخجوان، منطقه محصور در خشکی آن در داخل ارمنستان یعنی در امتداد مرز ایران و ارمنستان، تهران را تحریک کرده است، زیرا این کریدور ایران را از ارتباط با ارمنستان و در نتیجه با اوراسیا محروم و منزوی خواهد کرد. این موضوع بدان معناست که ایران از مزایای اقتصادی و ژئوپلیتیکی محروم خواهد شد؛ در زمانی که به دنبال تبدیل شدن به یک تامین کننده انرژی جایگزین برای اروپا است و از طرفی از بنبست توافق هسته ای و مسائل تحت تحریم رنج می برد.
از طرفی، یکی از دلایل مخالفت ایران با این کریدور، تهدید مسیرهای حمل و نقل و ترانزیتی زمینی جمهوری اسلامی است. واقعیت این است که ایران، زنگزور را تلاشی برای محروم کردن کشور از درآمد حاصل از عبور کالاهای صادراتی ترکیه به کشورهای آسیای مرکزی و همچنین عوارضی که بر کامیونهای جمهوری آذربایجان عازم منطقه نخجوان واقع در داخل ارمنستان در پی توافقنامه امضا شده بین ایران و آذربایجان در مارس ۲۰۲۱ اعمال میشود، میداند.
بنابراین، در صورت تکمیل و راه اندازی این کریدور، کامیونها مجبور به استفاده از خاک ایران نخواهند بود و کامیونهای ایرانی برای سفر به جمهوری آذربایجان و استفاده از کریدور در مرز با ارمنستان باید عوارض بپردازند.
ایران بر این باور است که کریدور زنگزور اساساً به عنوان یک پروژه مشترک آذری و ترکی است که مورد حمایت ایالات متحده و اتحادیه اروپا قرار دارد و هدف آن ایجاد ارتباط ترکیه با متحد خود یعنی جمهوری آذربایجان و دسترسی آن به دریای خزر است، ضمن اینکه به ترکیه برای دسترسی به کشورهای آسیای مرکزی کمک خواهد کرد
ایران بر این باور است که کریدور زنگزور اساساً به عنوان یک پروژه مشترک آذری و ترکی است که مورد حمایت ایالات متحده و اتحادیه اروپا قرار دارد و هدف آن ایجاد ارتباط ترکیه با متحد خود یعنی جمهوری آذربایجان و دسترسی آن به دریای خزر است، ضمن اینکه به ترکیه برای دسترسی به کشورهای آسیای مرکزی کمک خواهد کرد.
نگرانی ایران از روابط رو به رشد جمهوری آذربایجان با اسرائیل، یکی دیگر از دلایل مخالفت با احداث زنگزور است. زیرا به عقیده ایران، اسرائیل سلاح و تجهیزات نظامی برای جمهوری آذربایجان را تامین میکند و این کشور آسیای مرکزی دارای انبار عظیمی از تسلیحات پیشرفته ساخت اسرائیل است که طی سالهای گذشته از اسرائیل خریداری شده است.
با این حال، ایران معتقد است که با احداث زنگزور، مسیر جایگزین خود به سمت اروپا را از دست می دهد، به جمهوری آذربایجان و ترکیه وابسته می شود و اهمیت ترانزیتی خود را در مقابل این دو کشور از دست خواهد داد، در حالی که البته ارمنستان نیز مسیر مطمئنی برای جمهوری اسلامی قلمداد می شود و درنتیجه تنها راهکار ایران برای مقابله با این کریدور اتصال خطوط ریلی به بنادر، توسعه شبکه های جاده ای و افتتاح حلقه های مفقوده کریدور شمال – جنوب از جمله خطوط ریلی رشت – آستارا و چابهار – زاهدان است که دسترسی کشورهای آسیای میانه به آبهای آزاد را از طریق بنادر جنوبی ممکن میسازد.
نمودار روابط تجاری تهران و باکو
بیشترین حجم روابط میان دو کشور مربوط به دوره دولتهای یازدهم و دوازدهم (دوره زمامداری حسن روحانی) بوده است. از سال ۱۳۹۲ با روی کار آمدن حسن روحانی در تهران و احتمال بهبود روابط ایران و غرب، در روابط تجاری و اقتصادی دوجانبه نیز تحولاتی صورت گرفت و از آن زمان تا سال ۲۰۲۲، همکاریها و روابط اقتصادی دو کشور افزایش یافت، بهطوریکه حجم مبادلات تجاری دو کشور در سال ۲۰۱۹ به رقم بیش از ۴۹۳میلیون دلار (سهم صادرات ایران به جمهوریآذربایجان ۴۵۲میلیون دلار و سهم صادرات آنها به ایران ۴۱میلیون دلار) رسید.
اما از سال۲۰۱۹، شیوع بیماری کرونا و متعاقب آن کاهش قیمت جهانی نفت که منجر به کاهش درآمدهای نفتی جمهوریآذربایجان شد و بروز درگیریهای نظامی این کشور با ارمنستان بر سر منطقه قرهباغ، اثرات منفی بر حجم روابط تجاری جمهوریآذربایجان با سایر کشورهای جهان از جمله با ایران داشت.
متعاقبا در سال ۲۰۲۰ حجم تجارت دو کشور به رقم ۳۳۹میلیون دلار (۳۰۱میلیون دلار سهم صادرات ایران به جمهوریآذربایجان و ۳۸میلیون دلار نیز سهم صادرات آذربایجان به ایران) کاهش یافت. با بهبود نسبی شرایط پاندمی حجم مبادلات تجاری در سال۲۰۲۱ به استناد گمرک ایران از مرز ۶۰۰میلیون دلار عبور کرد که ۵۶۵میلیون دلار آن سهم صادرات ایران بودهاست و ایران بعد از کشورهای چین و روسیه در رتبه سوم شرکای برتر تجاری جمهوریآذربایجان از لحاظ تراز تجاری مثبت قرار گرفت.
بر اساس آمار گمرک ایران حجم تجارت ایران و جمهوریآذربایجان در سال۱۴۰۰ حدود ۶۰۷میلیون دلار با تراز تجاری مثبت ۵۶۰میلیون دلار به نفع ایران بودهاست. این آمار درآمد ناشی از سوآپ گازی (توافق ایران، ترکمنستان و آذربایجان بر سر سواپ گاز ترکمنستان به آذربایجان از مسیر ایران) را شامل نمیشود. حجم تجاری دو کشور در سال۱۴۰۱ به ۶۸۸ میلیون دلار رسید.
صادرات ایران به آذربایجان عمدتا شامل سیمان، شیشه، لوله، کاشی و سرامیک و سنگ ساختمانی، مواد غذایی، پوشاک و کفش، چینیآلات و محصولات کشاورزی بوده و ایران در مقابل اقلامی چون سوختهای معدنی، روغنهای معدنی و محصولات حاصل از تقطیر آنها، مواد قیری، مومهای معدنی، پنبه، دانه، بذر و نباتات دارویی را وارد کرده است.
افزون بر این، دو طرح ترانزیتی مشترک میان تهران و باکو در آستارا در حال اتمام و بهرهبرداری است و خودروسازی ایران در جمهوریآذربایجان نیز مشغول به فعالیت و همچنین طرحهای سدسازی مشترک نیز در حال تکمیل است.
پروژه هایی چون اتصال ریلی ایران و آذربایجان، سد و نیروگاههای برقابی خداآفرین و قیزقلعهسی، قرارداد سوآپ گازی ترکمنستان از طریق ایران به جمهوری آذربایجان تولید محصولات ایرانخودرو در سایت نفتچالای آذربایجان، اتصال شبکههای برق ایران- جمهوری آذربایجان-روسیه به یکدیگر (سنکرونکردن – یکسانسازی) که میان تهران و باکو در دست اقدام است گامی مهم در توسعه تعاملات اقتصادی دوجانبه به شمار میروند
توافق تجارت ترجیحی، اتصال ریلی ایران به جمهوریآذربایجان (پارسآباد اردبیل – ایمیشلی جمهوری آذربایجان)، ساخت دو پل جدید ریلی و جادهای بههمراه خطوط انتقال انرژیبر روی رودخانه ارس در منطقه آغبند – خداآفرین (زنگزورشرقی جمهوریآذربایجان) جهت ایجاد مسیر اتصالی جدید میان جمهوریآذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان از طریق قلمرو ایران، ساخت پل اتومبیلرو روی رودخانه آستاراچای در شهر آستارا، ترمینال و بارانداز بینالمللی ریلی آستارا، سد و نیروگاههای برقابی خداآفرین و قیزقلعهسی، قرارداد سوآپ گازی ترکمنستان از طریق ایران به جمهوری آذربایجان و افزایش آن به سهمیلیارد مترمکعب در سال، تولید محصولات ایرانخودرو در سایت نفتچالای آذربایجان (خودروهای سمند، دنا معمولی و دناپلاس و دنا پلاس اتومات، تارا معمولی و تارا اتومات)، اتصال شبکههای برق ایران- جمهوری آذربایجان-روسیه به یکدیگر (سنکرونکردن – یکسانسازی)، بلوکهای نفتی الوند و البرز دریای خزر و مشارکت شرکت ملی نفت ایران (Nico) در کنسرسیوم استخراج نفت از میدان نفتی شاهدنیز نیز برخی پروژههای در دست اقدام میان تهران و باکو است.
اخیرا نیز در گفت و گوی تلفنی میان امیرعبداللهیان و همتای آذربایجانی وی جیحون بایراماف، امیرعبداللهیان دیدار اخیر رؤسای کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و آذربایجان در آستارا را موفقیت آمیز خواند و افزود، توافقات خوبی بویژه در عرصه ریلی و جادهای میان طرفین انجام شده است.
نتیجه
اما با اینحال همسایگی و همجواری ایران و آذربایجان متضمن فرصتهای اقتصادی فراوانی برای تهران است که در صورت به کارگیری صحیح میتواند علاوه بر گشایشهای مالی برای ایران تقویت روابط دیپلماتیک میان دو کشور را به همراه داشته باشد که تحقق این امر مستلزم تسهیل تردد تجار و سرمایه گذاران در شرایط کنونی، حمایت از شرکتهای ایرانی، امضای موافقتنامه تجارت ترجیحی و شهرک صنعتی مشترک و ترانسشیپمنت کالاهای ایرانی در آذربایجان است.
اما شوربختانه غفلت ایران از بازایابی و بازارسازی تجاری برای محصولات خود در کشور آذربایجان موجب شده که این کشور عمده کالاهای خود را از ترکیه و روسیه خریداری کرده و کویت، عربستان و امارات را بهعنوان شرکای تجاری اصلی برگزیند.
آذربایجان با وجود درآمد سالانه روزه رشد بسیاری از کالاها را از کشورهای دیگر تهیه میکند و عمده واردات آن از ایران شامل مشتقات پلاستیکی، مواد پتروشیمی و خرما بوده است، اما ظرفیت صادراتی ایران برای آذربایجان بسیار فراتر از این میزان است و اقلامی چون محصولات کشاورزی و صنعتی، سیمان، شیمیایی و فرش و محصولات دارویی نیز میتواند به سهولت در سبد صادراتی ایران گنجانده شود.افزون بر این حل مشکلات بانکی ناشی از تحریمها و استفاده از ارزهای جایگزین دلار، افتتاح دفتر تجاری در باکو و اعزام رایزن بازرگانی به این کشور نیز میتواند در توسعه تبادلات تجاری میان دو طرف موثر واقع شود.