به گزارش رکنا، پدر مقتول در حالی که متهم به کودک آزاری از طریق بی توجهی نیز شده بود، اعلام بخشش کرد.
رسیدگی به این پرونده از بعدازظهر پانزدهم آذرماه سال گذشته آغاز شد، مردی هراسان با پلیس تماس گرفت و از مرگ مشکوک دختر 13 ساله خود به نام آتنا خبر داد. با این تماس عوامل 116 مولوی. کلانتری با مراجعه به منزل این مرد در خیابان اردستانی با جسد نوجوانی مواجه شد که بر روی سر و صورت وی آثار کبودی و خراش وجود داشت.
جسد در همان زمان با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و لاغری و سوءتغذیه بیش از حد این دختر شک پلیس را دوچندان کرد.
مادر آتنا در بازجویی ها گفت: دخترم چند روزی است که نه غذا می خورد و نه مشروب می خورد. او برای رسیدن به خواسته اش دست به اعتصاب غذا زده بود. برای همین می خواستم مجبورش کنم آب قند بخورد. اما او مقاومت کرد. به ملاقات شوهرم رفتم تا در این مورد با او صحبت کنم، اما وقتی به اتاق آتنا برگشتم، دیدم او نفس نمیکشد. به همین دلیل شوهرم بلافاصله با اورژانس تماس گرفت.
پدر آتنا درباره کبودی روی بدن دخترش نیز گفت: من هیچ وقت دخترم را نزدم و نمیدانم کبودی و خراش روی سر و صورت دخترم چه بوده است. فقط می دانم که دخترم دو روز نه خورد و نه آشامید و به همین دلیل همسرم خیلی نگران بود.
رسیدگی به پرونده در کمیسیون پزشکی قانونی
وقتی کارشناسان پزشکی قانونی اعلام کردند که مرگ ممکن است به دلیل ایست قلبی به دلیل سوء تغذیه یا فشار بر عناصر حیاتی گردن باشد، پرونده به کمیسیون پزشکی قانونی ارجاع شد. کمیسیون 3 نفره پزشکی قانونی نتوانست در مورد علت مرگ اظهار نظر کند. اما زمانی که کمیته پنج نفره پزشکی قانونی علت مرگ را فشار بر روی قسمت های حیاتی گردن اعلام کرد، کیفرخواستی علیه مادر آتنا به اتهام قتل و پدرش به اتهام کودک آزاری از طریق غفلت منجر به مرگ صادر شد. و این زوج به اتاق 11 دادگاه کیفری منتقل شدند. از یک استان تهران دفاع شد.
در دادگاه
در حالی که پدر آتنا از گذشت خود خبر داد و گفت که از همسرش شکایتی ندارد، در ابتدای جلسه زن جوان در برابر قضات حاضر شد و اتهام قتل دخترش را نپذیرفت.
گفت: ما در افغانستان زندگی می کردیم. من و شوهرم و فرزندانم در یک خانه زندگی می کردیم. اما چند سال پیش من و شوهرم به ایران آمدیم و یک سال و نیم پیش آتنا در 11 سال و نیم پیش ما آمد. اما او می خواست به افغانستان برگردد و علاقه ای به زندگی در ایران نداشت. . او حتی مدرسه نرفت و اینجا درس نخواند.
وی ادامه داد: قبلا در افغانستان برای رسیدن به خواسته هایش نه می خورد و نه می آشامید تا ما را بترساند. این بار برای اینکه ما را مجبور کنند او را به افغانستان برگردانیم، اعتصاب غذا کرده بود و دو روز بود که چیزی نخورده بود. من نگران او بودم، برای همین آب قند را در قوری ریختم تا آن را به زور در گلوی آتنا بریزم. . اما او مقاومت کرد. می خواستم آن را از طریق بینی اش در گلویش بگذارم اما نتوانستم. با عصبانیت به سراغ همسرم رفتم و به او گفتم که آتنا را به افغانستان برگرداند وگرنه او را طلاق خواهم داد. اما وقتی به اتاق برگشتم جسد دخترم را پیدا کردم. دخترم از نخوردن آب و غذا فوت کرده بود.
این زن درباره کبودیهای متعدد روی بدن مقتول گفت: آنقدر از رفتار دخترم عصبانی بودم که چند ضربه به او زده بودم اما برای مرگش کافی نبود.
وقتی پدر آتنا در مقابل قضات حاضر شد گفت: اتهام کودک آزاری را قبول ندارم. من و همسرم در قتل آتنا بی گناه بودیم. همسرم آتنا را دوست داشت و قبلاً دو بار از من جدا شده بود. اما به لطف آتنا او دوباره با هم زندگی کرد و من در امور خانه دخالت می کردم. اما آخرین بار همسر به شرط عدم دخالت من در امور خانه به زندگی مشترک بازگشت. به همین دلیل از مسائل خانه اطلاعی نداشتم و فقط از همسرم خواسته بودم که آب و غذا کنار آتنا بگذارد. که خودش بتواند آنها را بخورد. اصلا نفهمیدم دخترم چطور مرد. به همین دلیل از همسرم شکایتی ندارم.
در پایان دفاعیات این مرد قضات برای صدور حکم وارد دادگاه شدند.