به گزارش رکنا، تابستان سال 98 مرد میانسالی با پلیس شهرستان گنبدکاووس تماس گرفت و مدعی شد دخترش قتل بعداً مأموران پلیس در محل حاضر شدند. تصادف رفتند و با بررسی های اولیه مشخص شد زن 27 ساله ای به نام مریم هنگام خواب با ضربات چاقو کشته شده است.
پدر مریم در تشریح این ماجرا به ماموران گفت: دخترم 7 سال پیش با مردی به نام هاشم ازدواج کرد و 4 سال در شهرستان گنبدکاووس زندگی کردند اما بعد به تهران رفتند تا اینکه روزی دیگر دخترم از خانه برگشت. تهران. با نوه کوچکم در حالت عصبانی. مامان به شهر گنبد آمد و گفت که قصد دارد از همسرش طلاق بگیرد.
نیمه های شب در خانه بودیم که ناگهان دامادم آمد. من و همسرم ابتدا اجازه ندادیم او وارد خانه شود، اما وقتی او التماس کرد و گفت متاسفم و می خواهم به مریم دلداری بدهم، موافقت کردیم و به هم گفتیم شاید او می خواهد آشتی کند و برایش بهتر است. برای دیدن دخترمان
ساعتی از حضورش نگذشته بود که متوجه شدیم صدای مشکوکی از اتاقش می آید.
اول فکر کردیم شاید با هم دعوا می کنند اما چند دقیقه بعد در باز شد و هاشم از اتاق بیرون دوید و سریع از خانه ما فرار کرد. وقتی من و همسرم وارد اتاق شدیم دیدیم که دخترمان را به طرز فجیعی قصابی کرده و او را کشته است. کاش بهش اعتماد نمیکردیم
مادر مریم نیز در تحقیقات به ماموران گفت: دخترم چند هفته بعد از ازدواج متوجه شد که شوهرش معتاد است. دامادم از اول دخترم را اذیت می کرد و حتی یک روز هم آرامش نداشت. دخترم بارها سعی کرد به او کمک کند تا اعتیادش را ترک کند، اما هاشم نمی خواست مواد مخدر را ترک کند و تا 3 سال پیش کار نمی کرد. هاشم به مریم گفت که در تهران شغل مناسبی پیدا کرده و به محض رفتن به تهران مواد مخدر را نیز کنار می گذارد.
دخترم قبول کرد و به تهران رفتند و در باغی در شمال تهران به سرایداری مشغول شدند و دختر و نوه ام نیز در اتاق سرایداری زندگی می کردند.
در این مدت دخترم هم کار می کرد و حقوق می گرفت. ماشین و زمینی داشت که هاشم برای اعتیادش فروخت. کار به جایی رسید که مریم کاسه بی تاب شد و تصمیم به جدایی گرفت.
وی افزود: دخترم زمانی که در آن خانه سرایدار بود با دختر صاحب خانه دوست شد. او از مشکلات زندگی دخترم آگاه بود. زمانی که به آمریکا مهاجرت کرد به دخترم هم گفت که اگر قصد طلاق از همسرت را داری می توانم امور مهاجرتی را برای تو و دخترت ترتیب دهم.
مریم که از قبل تصمیمش را گرفته بود بحث طلاق را مطرح کرد اما شوهرش حاضر به طلاق نشد. روز حادثه مریم و نوه ام به خانه ما آمدند. قصدش جدی بود که از هم جدا شوند اما هاشم شب آمد و التماس کرد که یک فرصت دیگر به او بدهیم و بگذاریم برای آخرین بار با مریم صحبت کند، اما اشتباه کردیم، اجازه دادیم چون برای انتقام آمد و دخترم را کشت. نیمه های شب و فرار کرد.
پس از اظهارات والدین مقتول، پلیس ردیابی هاشم را آغاز کرد، اما نتوانست او را پیدا کند.
محاکمه غیابی متهم پس از 5 سال
با پایان یافتن تحقیقات و گذشت 5 سال از این جنایت در حالی که پلیس هنوز اثری از هاشم پیدا نکرده و پدر مقتول به دلیل کهولت سن فوت کرده بود، مادر و برادران مقتول به عنوان قیم خواستار قصاص شدند و همچنین خواستار رسیدگی به پرونده شدند. او قرار است در دادسرای جنایی تهران که خواهرش در آن زندگی میکرد، حاضر شود.
به این ترتیب پرونده برای محاکمه غیابی متهم به شعبه ۲ دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.