به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از زمستان 1401 با شکایت خانواده چند نوجوان از یک مربی فوتبال در شرق تهران در دستور کار پلیس قرار گرفت.
مادر یکی از دانش آموزان در شکایت خود عنوان کرد: چندی پیش پسرم را در مدرسه فوتبال شرق تهران ثبت نام کردم. مربی جوانی بود که ادعا می کرد می تواند شاگردان را برای بازی در تیم های معروف آماده کند.
او طوری رفتار کرد که ما اعتمادمان را به او جلب کردیم. دو روز پیش پسرم با حال بد و ترسیده از تمرین برگشت.
بعد از صحبت با او متوجه شدیم که مربی چه قصدی دارد آزار و اذیت او آن را داشت اما وقتی پسرم مریض شد آن را ترک کرد.
وقتی متوجه نیت بد آقای مربی شدم با والدین بازیکنان دیگر صحبت کردم و از آنها خواستم با فرزندانشان صحبت کنند، شاید آنها هم در دام این مرد گرفتار شده باشند.
وقتی راز مربی شیطان فاش شد، بچه ها سکوت خود را شکستند و رازی را که در تمام این مدت پنهان کرده بودند فاش کردند.
حالا قرار است از مربی فوتبال به خاطر آزار فرزندانمان شکایت کنیم.»
با آغاز تحقیقات، شکایت از مرد جوان افزایش یافت و خانواده 9 فرزند حدود 12 ساله خواستار رسیدگی به متهم شدند.
پس از آن حکم بازداشت این مربی فوتبال صادر شد، اما زمانی که رازش فاش شد، او فرار کرد. با بازرسی های پلیسی سرانجام این مرد در قهوه خانه ای در شمال کشور شناسایی شد دستگیر شد و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.
وی در پایان سال گذشته در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد. اعدام محکوم شد
در ادامه با اعتراض متهم و وکیل مدافع وی به تصمیم دادگاه به دیوان عالی کشور ارجاع شد و با توجه به دفاعیات متهم و عدم ارائه گزارش پزشکی قانونی مبنی بر اثبات تعرض به کودکان، حکم تجاوز به عنف و پرونده برای بررسی بیشتر به شعبه سامراد ارسال شد.
به این ترتیب مربی جوان روز گذشته در سالن پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی بابایی پشت میز محاکمه نشست. در این جلسه که به صورت غیرعلنی برگزار شد وکیل شکات با طرح شکایت خواستار اشد مجازات برای متهم شد.
مرد جوان سپس اتهام آزار و اذیت بازیکنانش را رد کرد و گفت: ادعای حمله شاکیان به آنها را قبول ندارم.
وکیل متهم در دفاعیات خود اتهام موکلش را رد کرد.
پس از آخرین دفاع متهم، قضات برای تصمیم گیری وارد هرج و مرج شدند.