به گزارش رکنا، مرگ یک کارگر کلاه سبز در میدان تره بار مرکزی تهران در محله خانی آباد. خودکشی کردن موضوعی که توجه بخشی از افکار عمومی را به وضعیت کارگران این نقطه از تهران جلب کرد. بنابراین بازدید میدانی کارگران این حوزه پس از این اتفاق قطعا خالی از لطف نبود.
مرگی تلخ و آغاز مراقبت.
شاید در پی حضور مدیرکل امنیتی و انتظامی استانداری تهران به همراه مدیرعامل سازمان مدیریت میدان شهرداری تهران در میدان مرکزی تهران تره بار در خانی آباد درست دو روز پس از خودکشی کلاه سبز. کارگری در میدان مرکزی تره بار این سوال مطرح می شود که آیا توجه به جمعیت شاغل در این نقطه از تهران مورد توجه قرار گرفته است؟
هادی اسدی (کارگر کشیک کلاه سبز در میدان تره بار تهران مرکزی مشگین شهر) شنبه هفته جاری آویزان شدن در منطقه خانی آباد؛ او در دهه سوم زندگی خود به زندگی خود پایان داد و همین امر باعث شد توجه بیشتر به شرایط این کارگران جلب شود.
وی که یکی از نگهبانان قطعه c3 فاز یک میدان تره بار بوده و اخیراً به عنوان نگهبان قطعه b11 کلاه سبز (سلول دو) این میدان مشغول به کار بوده است، به گفته همکارانش فردی آرام بوده است. شخص و یک کارگر امنیتی عادی برای مدت طولانی.
سایر کارگران و صاحبان تلفن همراه در آن منطقه اطلاعات زیادی از زندگی شخصی او ندارند و دلیل اقدام او برای پایان دادن به زندگی اش را نمی دانند و فقط برخی از نزدیکترین همکارانش که بیشترین ارتباط را با او داشتند می گویند اخیراً او دائماً در ارتباط بوده است. او از دیگران برای کمک و پول درخواست کرد ، او عصبی تر شد و خود را حتی از همسالان خود دور کرد.
میدانی متفاوت با تمام میدان های شهر
جو میدان مرکزی Tarebar کمی با سایر مربع های میوه ای و Tarebar در شهرهایی که مردم دیده اند متفاوت است. محیطی بسیار بزرگ و وسیع (شاید به وسعت مسجد جامع تهران) که با بسیاری از کارگران کلاه سبز، نگهبانان و رفتگران و نیروهای خدماتی شهرداری، کارگران عوارض و رانندگان بسیار فعال به نظر می رسد.
وقتی وارد میدان شدیم؛ تنها خریداران، صاحبان سبزی فروشی های بزرگ، صاحبان مشاغل و مشاغل خانگی هستند که فضا را پر می کنند. انبوه کامیون ها و وانت ها (شاید صدها وسیله نقلیه سنگین) و عملیات بارگیری میوه و تره بار، محیط را از نظر میزان آلودگی چنان آلوده کرده است که هوا نسبت به سایر محله های تهران سنگین تر به نظر می رسد. در این فضاست که کارگران کلاه سبز، نگهبانان و نیروهای شهرداری ساعاتی از روز خود را در آن سپری می کنند.
اوج فعالیت در این میدان در ساعات اولیه روز و بامداد رخ می دهد، البته کارگران تا پاسی از شب و در شیفت بعد از ظهر با خستگی زیاد بارها را تخلیه می کنند و نگهبانان نیز ورودی و خروجی بار را زیر نظر دارند. .
صاحبان سلول های بزرگ و صاحبان امتیاز، که به عنوان واسطه یا دلال شناخته می شوند، معمولاً درآمد بسیار خوبی دارند. قطعا وضعیت اشتغال و درآمد آنها با کارگرانی که از صبح تا شب در این زمینه زحمت می کشند، تناسبی ندارد. حتی می توان گفت که درآمد کارگران رشته تره بار تناسب درستی با سایر کارگران کشور ندارد، زیرا ساعات کاری ناپایدار، دستمزد و حقوق ناپایدار، در پایان ماه 7 تا 7 پس انداز کرده اند. 10 میلیون تومان. ، که مصداق هیچ است.
اتحادیه دستان کارگران کوچک و کارگران بزرگ
یکی دیگر از پدیده های بازار کار که در این فضاها رایج است، پدیده کار کودکان است که یکی از مذموم ترین اشکال استثمار است و البته در اکثر کشورهای جهان رایج است. هم قانون کار ایران و هم کنوانسیون های سازمان بین المللی کار به شدت این پدیده را محکوم می کنند، اما استفاده از کارگران زیر 16 سال در کمپ های تره بار رایج است.
در شرایطی که شهرداری به عنوان یک نهاد متولی باید بر این امر نظارت داشته باشد اما اتفاقا بیشترین رفتگر و نظافتچی این میدان که فضای وسیعی را نیز نظافت می کنند به مردان بالای 65 سال سپرده شده است. یا پسران زیر 16 و 17 سال. سال. به نظر میرسد بیشتر آنها خارجیهایی هستند که گاهی در نزدیکی برجهای مراقبت ساکن میشوند. لباس آنها تقریباً سبز با کلاه سبز فسفری است، اما بر خلاف کلاه سبزهای میوه و تره بار که کلاه یا لباس سبز ندارند، می توانید آنها و تعداد آنها را تشخیص دهید. در عوض کارگران کلاه سبز که اکثراً جوانان و نوجوانانی با شلوار کردی و اندام متناسب هستند، از استان های دیگر به ویژه آذربایجان وارد تهران شده اند. این گروه در ساعات استراحت در همان سلول ها، برج های مراقبت، استراحت می کنند و چند ساعت می خوابند.
نزدیک هر سلول دو یا سه کلبه خالی پر از چوب و مقوا وجود دارد، در فصل سرد کارگران با آتشی که در آن تعبیه شده است خود را گرم می کنند، اگرچه هوای سرد بیرون سلول ها با آتش کلبه ها گرم می شود، اما به نظر می رسد. و روابط بین مردم سرد و سنگین است.
من به دیدن برخی از کارگران رفتم و از آنها در مورد گذشته هادی اسادی پرسیدم. آیا هیچ شماره یا اطلاعاتی در مورد خانواده خود دارید؟ … ابتدا آنها به یکدیگر نگاه می کنند و سپس می گویند که آنها نمی دانند. برخی نیز جزییات محدودی ارائه میکنند که وقتی زیرروایتهایشان را کنار میگذارم، به داستان ناقص کارگری ناشناس میرسم که به مرگ خود راضی بود.
این کارگران دوست ندارند در مورد حقوق و شرایط کاری خود صحبت کنند. آنها اغلب با اکراه کوتاهی به سوالات من پاسخ می دهند. سازمان میادین علیرغم استقلال نسبی این کارگران از مدیریت شهرداری، وظایفی در قبال آنها دارد و یا می تواند از فعالان حاضر در میدان مرکزی که شامل کارگران می شود، بخواهد که شرایط مناسبی برای امرار معاش، اسکان و مهیا کنند. کار نیروهای آنها
آیا کمیته کار کاری انجام می دهد؟
بازدید من از میدان تره بار به اطلاعات بیشتر ختم نمی شود به همین دلیل به سراغ اعضای شورای شهر تهران رفته و با سید رحیم میرعبدالله (رئیس شورای اسلامی کار اداره مرکزی واحد اتوبوسرانی تهران) تماس می گیرم.
از ماجرای خودکشی کارگری با کلاه سبز که در حال نگهبانی از میدان تره بار خانی آباد بود می پرسم و پاسخ می دهد: متاسفانه در شهرداری جدید نهادی نداریم که به وضعیت صنفی کارگران بپردازد. به هر نحوی که مربوط به شهرداری تهران باشد. شورای شهر تهران در دوره گذشته (در دو دوره گذشته) فراکسیون صنفی داشت که مانند شورای اسلامی زیر نظر آقای سرخو تشکیل شد. حدود 5 نماینده شورای شهر در دوره قبل در این فراکسیون عضویت داشتند اما اکنون در شورای شهر جدید چنین چیزی نداریم و بسیاری از مسائل صنفی نیروها کنار گذاشته شده است.
می افزاید: این فراکسیون دغدغه های مسئولان، نیروهای قراردادی و مرتبط با پیمانکاران همکار شهرداری را رصد و پیگیری کرد. در این مدت ، بازتاب این نگرانی ها نیز خوب بود و دستاوردهای زیادی برای نیروهای مختلف مربوط به شهرداری داشت. این مشاهده و پیگیری و نظارت نیز با توجه به کارگران پیمانکار مرتبط با شهرداری وجود داشته است. جناح در تماس مداوم با نمایندگان کارگران بود. نمایندگان همواره مطالبات و مشکلات خود را با مدیران شهرداری در میان می گذاشتند و در صورت عدم مشاهده نتایج ملموس، این نمایندگان از طریق شورای شهر اقدام می کردند. حتی اگر قوانین و مقررات برای دفاع از حقوق مردم دست و پای شهرداری را بسته بود، شورای شهر وارد این حوزه شد و قوانین و مقررات مربوطه را تصویب کرد.
میرعبدالله می افزاید: معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری باید بهبود وضعیت زندگی و وضعیت نیروهای مرتبط با شهرداری و پرسنل آن را مورد توجه قرار دهد و اگر این کار را انجام ندهد از وظایف خود کوتاهی کرده است. انتظار می رود شهردار و شورای شهر فعلی تهران تلاش کنند تا این جناح را با تمامی کارگرانی که مرتبط با فضاهای کاری شهرداری هستند ارتباط داده و صدای کارگران را بشنوند و حتی اگر کارگری مشکل شخصی دارد می توانید به آنها اعتماد کنید. ، خود را بشناسید و از رویارویی با مدیران و نمایندگان نترسید.
او می گوید: در چنین شرایطی طبیعی است که اتفاقی بیفتد و مسئولان ندانند کارگری گرفتار شده است تا از او مراقبت کنند. حتی اگر کارگران قراردادی با شهرداری نداشته باشند و در محیط فعالیت شهرداری حضور داشته باشند، معمولا شهرداری می تواند به آنها کمک کند یا برای بهبود وضعیت آنها دخالت کند. این مشارکت ها هم اکنون امکان پذیر است.
رئیس شورای اسلامی کار شرکت واحد تهران می افزاید: کارگری در شرایطی که مشکلات زیادی دارد ممکن است نیاز به مشاوره در زمینه مغز و اعصاب نیز داشته باشد و در چنین شرایطی خود فرد یا دوستانش باید بتوانند او را به او معرفی کنند. این مراکز . . اگرچه ریشه بسیاری از مشکلات کارگرانی که احساس خودکشی می کنند مالی است، اما شهرداری در زمینه خدمات درمانی و مشاوره ای امکاناتی دارد و از شرایط مالی لازم برای کمک رسانی به مردم برخوردار است.
میرعبدالله تاکید می کند: یکی از اقداماتی که نمایندگان کارگری در دوره قبل انجام دادند این بود که با تعامل با شورای شهر و شهرداری توانستیم برای عده ای که دچار مشکل شده بودند وام و کمک بگیریم و این ممکن است به خوبی کمک کند. وضعیت یک کارگر .
این عضو شورای شهرداری می گوید: اگر کارگران مزرعه خودشان تشکل صنفی و محیط خاصی داشتند مشکلات زیادی از این قبیل پیش نمی آمد یا حداقل امکان داشت همکاران چنین جوانی بیاورند. مشکل به توجه یک مدیر به عنوان مثال یادم می آید که برخی از پیمانکاران شهرداری کارگران خود را بیمه نکردند و با مشارکت فراکسیون کارگری شورای شهر قبلی و کمک سازمان های دیگر موفق به تصویب قانونی شدیم که طبق آن پیمانکاران باید کارگران خود را بیمه کنند. کارگران و قبل از رد لیست بیمه، حقوق کارگران، پیمانکاران پرداخت نشده و یا به تعهدات شهرداری عمل نشده است. بنابراین لازم است شورای شهر در بحث این آسیب ها ورود کند و اجازه دهد مطالبات کارگران خاموشی چون کلاه سبزها بیان و پیگیری شود.
مرگ «هادی» کارگر ساده اردوگاه تره بار خانی آباد به زودی از ذهن همکارانش پاک می شود و نامش از لیست کارگران شاغل در این حوزه حذف می شود که نوبت به استراحت یا مراجعه به آنها می رسد. پایان ماه، زمانی که آنها باید فیش حقوقی خود را به زودی تحویل دهند. «هادی» را حتی نزدیک ترین دوستانش به یاد نمی آورند، اما خانواده این کارگر در غیاب رئیسشان چگونه به زندگی خود ادامه می دهند؟
منبع: ایلانا