به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از پاییز 1401 ادامه دارد. قتل معمای مرد 70 ساله ای به نام اسماعیل در گلخانه اش در شهر ری آغاز شد. بررسی ها نشان داد مرد میانسال در گلخانه اش زیر گرفته و کشته شده است. جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران برای روشن شدن راز جنایت تلاش کردند. آزمایشات نشان داد که از گلخانه به سرقت رفته است.
در حالی که فرضیه جرم چون دزدی ماموران دوربین های نظارتی اطراف گلخانه را بررسی کردند و مردی را سوار بر موتورسیکلت در حال پرسه زدن پیدا کردند.
ردیابی موتورسوار مشکوک
با استعلام شماره پلاک موتورسیکلت مشکوک، مرد موتورسیکلت به نام کیومرث شناسایی و دستگیر شد و جنایت پنهان را فاش کرد. او گفت که توسط دوستش افشین 24 ساله که داماد مقتول بوده استخدام شده است. با اعترافات این مرد، داماد 24 ساله شناسایی و دستگیر شد که با همدستی دو دوستش کیومرث و امید به قتل پدرشوهرش اعتراف کرد.
اعتراف دوست پسر جدید
این دوست پسر جدید گفت: یک سال بود که با دختر اسماعیل ازدواج کردم. اسماعیل وضع مالی خوبی داشت اما بین فرزندانش تبعیض قائل بود. از نظر مالی از دو دختر و پسرش مراقبت می کرد اما به همسرم توجهی نمی کرد. از این بابت ناراحت شدم. به همین دلیل کینه پدر همسرم را جدی گرفتم و خواستم با او مودب رفتار کنم. به همین دلیل شبانه با دو دوستم به گلخانه پدر همسرم رفتیم و او را با ضربات چاقو کشتیم. گلخانه را دزدیدیم تا پلیس را فریب دهیم و همه فکر کنند پدرشوهرم قربانی سرقت شده است.
کیومرث و امید نیز با اعترافات افشین همدستی خود را در این جنایت پذیرفتند و در دهمین جلسه دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.
در دادگاه
در این دیدار چهار دختر و پسر قربانی این درخواست هستند انتقام گرفتن دختر بزرگ خدمتکار اسماعیل در جلسه دادگاه به شوهر خواهرش حمله کرد و به افشین سیلی زد. گفت: من به هیچ قیمتی از خون پدرم دریغ نمی کنم و باید انتقام افشین را گرفت.
وقتی دوست پسر در یک مکان خاص بود، اتهام قتل را نپذیرفت و اظهارات جدیدی کرد.
وی گفت: اعتراف می کنم از رفتار پدرشوهرم ناراحت شدم اما هرگز نخواستم او را بکشند. من و دو دوستم به گلخانه او رفتیم و می خواستیم آنجا سرقت کنیم تا او و همسایه ها به فکر امنیت منطقه باشند. بعد از سرقت شبانه از گلخانه خارج شدیم. نمی دانم بعد از رفتن ما چه کسانی وارد گلخانه شدند و پدر همسرم را کشتند.
وی ادامه داد: در پلیس آگاهی تحت فشار روحی بودم. به دروغ به من گفتند همسرم باردار است و به دلیل استرس و ناراحتی روحی سقط جنین کرده است. من نگران وضعیت همسرم بودم، بنابراین به دروغ مسئولیت قتل را به عهده گرفتم، اما اکنون می گویم بی گناه هستم.
سپس کیومرث مقابل داوران ایستاد و گفت: افشین از من خواست که با او به گلخانه پدرشوهرش بروم. در خیابان منتظر ماندم و او و امید وارد گلخانه شدند. نمی دانم آنجا چه اتفاقی افتاد. من با این حادثه کاری نداشتم و بی گناهم.
سپس امید در دفاع از خود گفت: وقتی افشین پیشنهاد داد به گلخانه پدرشوهرش برویم قبول نکردم اما به خاطر اصرار او با او رفتم. یک دستکش و یک چاقو جلوی در به من داد و گفت می خواهد پدرشوهرش را بکشد. ترسیدم و گفتم با او نمی روم اما تحت تاثیر حرف هایش حاضر شدم با او وارد گلخانه شوم. اسماعیل را با هم زدیم و از گلخانه خارج شدیم. چاقو و دستکش را داخل رودخانه انداختیم و با موتور سیکلت کیومرث فرار کردیم.
پس از دفاعیات سه متهم، قضات برای صدور رأی وارد دادگاه شدند.