به گزارش رکنا، 12 سال پیش با معرفی یکی از اعضای خانواده به خواستگاری دختر جوانی رفتیم، در اولین ملاقات بود که عاشق او شدم و دیری نگذشت که مقدمات ازدواج آغاز شد. “ما زندگی خوبی را شروع کردیم و با تولد بهترین پسرمان، لحظاتی را با هم زندگی کردیم، زندگی ما آنقدر خوب بود که با هم ارتباط داشتیم. همسرم زنی مهربان بود و من عاشقانه او را دوست داشتم. این روزهای خوب گذشت تا اینکه ” اتفاقی افتاد که رفتار همسرم را تغییر داد. این موضوع تمام ذهن من را به خود مشغول کرده است. دو ماه می گذشت که الناز دیگر الناز قدیم نبود، درگیری ها و اختلافات بین ما بیشتر می شد تا اینکه اردیبهشت 1398، در یکی از شب های ماه رمضان در نیمه شب که سحر از خواب بیدار شدم، بحث ما شروع شد. دوباره تا فهمیدم الناز چاقوی آشپزخونه رو به دست گرفته، شوکه شدم، دعوامون بیشتر و بیشتر شد، دعوای من بود. چاقو تا آن را از دست الناز بگیرم اما آنقدر عصبانی بودم که نمی دانم چه اتفاقی افتاد و ناگهان الناز روی زمین افتاد، چاقو با دستانم به بدن الناز اصابت کرده بود. الناز خون زیادی ریخته بود و صورتش رفته بود. رنگ پریده. تیم پزشکی رسید و خیلی زود الناز را به بیمارستان منتقل کردند. علیرغم تلاش کادر درمانی، الناز در همان دقایق اولیه جان باخت.
وقتی خبر مرگ الناز را دریافت کردم، شوکه شدم و خود را به پلیس تحویل دادم. آدم کشی الناز اعتراف کرد.
بزرگترین اشتباه زندگیم را مرتکب شده بودم، عذاب وجدانم اسیرم کرده بود. او می آید و من را قضاوت می کند.
3 سال از این ماجرا می گذرد و من پشت میله های زندان هستم. زندان بدترین دوران زندگی ام را می گذرانم.
تنها امید من در زندگی پسرم است که منتظر آزادی من است. او اکنون 11 سال دارد و از شاگردان ممتاز مدرسه خود است. نمی دانم بعد از من چه اتفاقی برای او می افتد. با فوت پدرم -سیاستمداری که جانم را مدیون او هستم، مرا از انتقام نجات داد.
اما مادر همسرم تنها شرط نجات من از قلدر را پرداخت 5 میلیارد تومان اعلام کرده است.
تاکنون با تلاش خانواده ۲ میلیارد از هزینه درخواستی مادر همسرم تامین شده و ۳ میلیارد دیگر برای رضایت مادر همسرم نیاز است.
پسرم کم حوصله است، در این مدت نزد اقوام نزدیکش به تحصیل ادامه داد و از شاگردان ممتاز مدرسه بود.
آرتین از مردم خواسته است تا با پرداخت مابقی جهیزیه درخواستی مادربزرگش با کمک مردم پدرش به او کمک کنند. انتقام گرفتن خیر
پدر آرتین هرگز سابقه کیفری نداشته و از زندانیان تحصیل کرده زندان بوده است. او بارها از اتهامات خود پشیمان شده و از رفتار خود پشیمان است.