افزونه پارسی دیت را نصب کنید Thursday, 24 October , 2024
3

فیلم گفتگو با قاتل عاشق مار و کشتن فردی با زهر مار / بابت قتل 2 هزار دلار دریافت کردم + جزئیات

  • کد خبر : 163122
فیلم گفتگو با قاتل عاشق مار و کشتن فردی با زهر مار / بابت قتل 2 هزار دلار دریافت کردم + جزئیات

به گزارش خبرنگار جنایی رکنا، 13 شهریورماه سال جاری حادثه مرگ مشکوک به گفته ماموران و بازپرس ویژه، جوان 23 ساله ای در بیمارستان فیروزگر توسط پدرش به کلانتری 107 فلسطین معرفی شد. آدم کشی در حالی که در بیمارستان بودند، آنها شروع به بررسی این مرگ مشکوک کردند. پدر مقتول در تحقیقات اولیه به […]

به گزارش خبرنگار جنایی رکنا، 13 شهریورماه سال جاری حادثه مرگ مشکوک به گفته ماموران و بازپرس ویژه، جوان 23 ساله ای در بیمارستان فیروزگر توسط پدرش به کلانتری 107 فلسطین معرفی شد. آدم کشی در حالی که در بیمارستان بودند، آنها شروع به بررسی این مرگ مشکوک کردند.

پدر مقتول در تحقیقات اولیه به بازپرس گفت: او ساعت 16 روز 12 شهریور از خانه خارج شد و پس از چند ساعت با مادرش تماس گرفت و به او گفت که کمی مریض و سرگیجه دارم، به همین دلیل به بیمارستان اما پس از بستری شدن به کما رفت و درگذشت. کرد، پسرم یک ورزشکار حرفه ای بود، به همین دلیل مطمئن بودم که او بدون دلیل نمی توانست بمیرد و حتما داستانی پشت این ماجرا وجود دارد، به همین دلیل این موضوع را به پلیس گزارش دادم و درخواست کردم که در مورد مرگ پسرم تحقیق کنند. . .

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پس از بررسی تصاویر دوربین های مداربسته از خیابان های اطراف لاله زار متوجه حرکت غیرعادی یک دستگاه موتورسیکلت شدند که برای چند ثانیه به موتور سیکلت مقتول نزدیک شد و با یک دست به کتف وی برخورد کرد و متواری شد. سرعت بالا. خانواده این جوان توسط کارآگاهان مورد بررسی قرار گرفتند و مشخص شد که پدر مقتول با برادرش 40 میلیارد اختلاف مالی داشته و همین سرنخ کافی بود تا کارآگاهان با استفاده از ردیابی رابطه عموی مقتول و دوستش در صحنه قتل، ردیابی کنند. روش های مدرن کشف جرم

در ادامه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با استفاده از روش‌های نوین کشف جرم، هویت موتورسواران را شناسایی کردند و مشخص شد متهم اخیراً توسط ماموران پلیس آگاهی شهرستان شیراز دستگیر و از شیراز در زندان به سر می‌برد.

متهم پس از طی مراحل قضایی به اداره 10 پلیس آگاهی منتقل شد و در همان زمان اعتراف کرد که توسط عموی مقتول برای کشتن برادرزاده اش به مبلغ 2000 دلار استخدام شده و همین امر برای دستگیری عمو و همدستش کافی بوده است. تبدیل شود

می خواهم بمیرم چون به ناحق به زندگی یک جوان پایان دادم

حسام جوان 23 ساله ای که با تزریق زهرآمیز جوانی را به قتل رسانده بود این جنایت را فاش کرد.

این جوان لاغر اندام که غم زیادی در چشمانش موج می زند ادعا می کند که از 15 سالگی با بیماری مادرش دست و پنجه نرم کرده و از کودکی آماج آزار شیطانی بوده است و همه این اتفاقات من را تبدیل به یک فرد کرده است. فرد پرخاشگر . .

حسام می گوید که عاشق زندگی با مارها است و از مارها به عنوان حیوان خانگی یاد می کند و بر اساس اطلاعاتی که از مارها دارد برای کشتن مرد جوان از سم استفاده کرده است.

به چه جرمی دستگیر شده اید؟

آدم کشی

وقتی کلمه قتل را به زبان می آورید چه احساسی دارید؟

من چیزی حس نمی کنم و برای من طبیعی است.

چرا برای شما عادی است؟

چنین چیزهایی برای من عادی به نظر می رسد، وقتی که زندگی شما از کودکی هرگز خوب پیش نرفته است.

از دوران کودکی خود بگویید؟

3 یا 4 ساله بودم که پلیس وارد خانه ما شد و پدرم را دستگیر کرد.

پدرت به چه جرمی دستگیر شد؟

کارش ضایع بود اما به جرم اختلاس دستگیر شد و چندین سال را در زندان گذراند.

از مادرتان بگویید، خاطره انگیزترین خاطره از او در ذهنتان چیست؟

مادرم! یادم هست وقتی بچه بودم او مریض بود و برای درمانش مجبور شدیم هزینه زیادی برای خرید دارو بخریم.

بیماری مادرت چیست؟

او سرطان دارد

از دوران نوجوانی خود بگویید؟

زندگی من خیلی جنبه عاطفی خاصی نداشت، مثل بقیه بازی می کردم، از 15 سالگی به بعد درس می خواندم و کار می کردم.

تحصیلات شما چیست

دیپلم البته در رشته IT دانشگاه شیراز قبول شدم ولی چون هزینه زیاد بود انصراف دادم.

بعد از آن چه کردید؟

چند سالی در شهرمان با یکی از دوستانمان دامداری داشتیم، اما ورشکست شدم، سپس گل فروشی باز کردم و 2 سال گل فروشی داشتم، اما حتی آنجا هم کفاف خانواده ام را نمی داد. و دوباره ورشکست شدم تا اینکه برای این کار انتخاب شدم.

آیا این بدان معناست که او به این راحتی حاضر بود برای پول دست به قتل بزند؟

پول! وقتی قرار بود برای یک کار ساده 2000 دلار بگیرم، چرا باید آن را سخت می کردم؟

یعنی از کاری که کردی پشیمون نیستی؟

متاسفم، اما برای من عادی شده است و فرقی نمی کند به من بگویند گلفروش یا قاتل بزرگ، پول زیادی بود که به دست آورده بودم.

با پول چه کردی؟

در شمال و شیراز گذراندم.

یعنی هیچ کاری برای مادرت نکردی؟

اولین بار بود که آن پول را دریافت می کردم، بنابراین تا آنجا که می توانستم برای خودم خرج کردم.

چطور به ذهنت رسید که با زمار بکشی؟

من از بچگی عاشق مار بودم.

زیرا؟

چون همه از مارها می ترسند، اما من آنها را دوست دارم.

از مار نمی ترسی؟

نه، برای من مار حیوان خانگی است، بنابراین دریافت سم آن آسان بود.

چگونه با عموی آن مرحوم آشنا شدید؟

یکی از دوستانم که در شهر ما بود و عموی مقتول را می شناخت، وقتی متوجه شد که من بیکار هستم و به پول نیاز دارم، به من پیشنهاد داد که برادرزاده اش را با 2 هزار دلار بترسانم.

یعنی قصد کشتن نداشتی؟

نه، او می خواست با چاقو و گاز اشک آور به او آسیب برساند.

پس چرا زهر مار را با خود حمل کردی؟

نمی دانم

پس چرا به او زهر مار تزریق کردی؟

وقتی به او نزدیک شدیم دیدم دور موتورش کم است و ترسیدم نتوانم با چاقو به او ضربه بزنم.

بعد از این چه کردی؟

فکر نمی کردم مرده باشد، به شهرمان برگشتم، تقریباً یک ماه خانه بودم، بعد برای کار به تهران آمدم، به خیابان لاله زار رفتم که با چهره اش روبرو شدم و به دوستم زنگ زدم و گفتم: چرا به من نگفتی که مرده، رفیق؟ من هم ادامه ندادم

جریان خروجی شیراز شما چقدر است؟

همین دوستم به من پیشنهاد داد که برای گرفتن ادعای شخصی به شیراز بروم. برای من عادی شده بود. من هم برای انجام کار دومی به شیراز رفتم، اما وقتی در خیابان منتظر بودم، پلیس به من مشکوک شد و دستگیرم کرد و اجازه داد بروم.

آیا اعتیاد دارید؟

الان نه، اما چند سال پیش کوکائین مصرف کردم.

وقتی می دانید چه جمله ای در انتظار شماست چه احساسی نسبت به زندگی دارید؟

وقتی فهمیدم ممکن است هیچ احساسی ندارم. اجرا متأسفانه خیلی خوشحال شدم، من عاشق مرگ هستم، به همین دلیل از 15 سالگی به بعد 8 بار خودکشی کردم، اما خدا هر بار به من یک زندگی جدید داد.

آیا توقع ندارید خانواده پسری که شما کشته اید شما را ببخشند؟

نه، من پسرت را کشته ام، من حق مجازات اعدام را می دهم.

گفتگو با همدست متهم.

شما چند سال دارید؟

28 سال

تحصیلات شما چیست

دیپلم

شغل شما چیست؟

من مربی بدنسازی هستم و با موتور سیکلت هم کار می کنم.

از کجا قاتل را شناختی؟

از طریق یک دوست مشترک

آیا می دانستید که قرار است در یک قتل نقش داشته باشید؟

نه، من فقط قرار بود حسام را با موتورم به عنوان راننده ببرم و او فقط می خواست با چاقو به مقتول آسیب برساند، نمی دانست او را کشته است.

چگونه دستگیر شدی؟

ماجرای قتل را برای مادرم گفته بودم و وقتی پلیس به دنبال من آمد در خانه نبودم و وقتی فهمیدم پلیس به دنبال من است تصمیم گرفتم خود را به پلیس تحویل دهم و رفت به اداره پلیس، بهترین کاری بود که می توانستم انجام دهم تا وجدانم را راحت کنم.

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=163122

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.