گفته می شود این سریال بر اساس زندگی عبدالحسین سرداری ساخته شده است، اما هیچ نشانه خاصی در این سریال وجود ندارد. (نه نام شخصیت ها و نه سرنوشت آنها شبیه عبدالحسین سرداری نیست.)

این سریال اگرچه از نظر اسمی شبیه به رمان مادر صفر احمد محمود است، اما از نظر اتفاقات، شخصیت ها، مضامین و… هیچ ربطی به رمان ندارد.

سریال سفر یک دانشجوی ایرانی به نام حبیب پارسا شهاب حسینی ) به فرانسه برای تحصیل در رشته فلسفه در دانشگاه پاریس. داستان در پس زمینه جنگ جهانی دوم و شکل گیری صهیونیسم و ​​تسلط تدریجی بر فلسطین اتفاق می افتد که طبیعتاً تحت تأثیر این رویداد مهم تاریخی است. در زمان اعزام دانشجویان ایرانی به فرانسه و تحصیل در دانشگاه پاریس، جنگ جهانی دوم نیز آغاز شد. حبیب پارسا در دانشگاه با دختری یهودی به نام سارا استروک (ناتالی متی) متوجه می شود که در ابتدا در کلاس به توافق نمی رسند که کم کم بین این دو نفر تبدیل به عشق و میل می شود. قتل یهودیان توسط صهیونیست ها در ایران و اروپا و سرنوشت یک دانشجوی ایرانی در فرانسه و رابطه عاطفی او با یک دانشجوی یهودی به مجموعه ای از وقایع مربوط می شود. پس از فتح پاریس توسط آلمان نازی، زندگی سارا آستروک و خانواده اش نیز در خطر است زیرا دولت آلمان علیه یهودیان است. و پس از این اتفاقات مشکلات زیادی برای حبیب پیش آمد که پس از مدتی به ایران بازگشت و سارا آستروک و مادرش نیز به درخواست او به تهران آمدند. (چون جانشان در پاریس در خطر بود) و حبیب دو بار دیگر (به جرم سرقت پاسپورت) دستگیر می شود. پس از آزادی از زندان شهربانی و وقوع حوادث متعددی از جمله قتل چند نفر از جمله سرگرد فتاحی، زینت الملوک (که خودکشی کرد)، خواهر حبیب (سعیده پارسا) و نامزدش در پایان داستان سارا دایی خود را در پرسپولیس کشت. حبیب را می کشت و حبیب پارسا دوباره زندانی شد. اما در نهایت پس از خروج از زندان به معشوقش می رسد که آخرین سکانس سریال است.