فوری/ احمدی نژاد رد صلاحیت می شود؟ + رد صلاحیت سوم در انتظار شماست؟
محمود احمدی نژاد در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد.
آقای احمدی نژاد برای پنجمین بار در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد اما دو بار توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد، حالا سومین ردصلاحیت در انتظار ایشان است؟
محمود احمدی نژاد آمد. او از میدان نارمک 72 سوار بر پرادوی سبز شد و در میان شعارهای چند صد نفری بود «احمدی جونمه» وارد ساختمان ستاد انتخاباتی وزارت کشور شد: «می دانم راه سختی در پیش است، اما طبق آن وارد می شوم». وظیفه من و آینده روشن است.»
از احمدی نژاد 84 تا احمدی نژاد 1403
احمدی نژاد 1403 با دنیایی از تغییرات بیرونی و درونی نسبت به محمود احمدی نژاد 1384 بازگشت و سعی دارد همان سال 84 را تکرار کند.
او در سال 96 نامزد شد و طعم تلخ رد صلاحیت را چشید. اتفاقی که در سال 1400 برای او افتاد نیز از فیلتر شورای نگهبان رد نشد. اسفندیار رحیم مشایی در سال 1392 در زمان ریاست جمهوری دوست و خبرنگار خود را به اتاق ثبت نام وزارت کشور برد و آن زمان نیز رد صلاحیت شدند.
اکنون اما با گمانه زنی ها در مورد بازتر شدن احتمال انتخابات، این انگیزه در وجود جنجالی ترین رئیس دولت در تمام سال های پس از انقلاب بازآفرینی شده است تا بار دیگر پاستور را در سر داشته باشد. و این مهندس بزرگراه احتمالاً به این فکر خواهد کرد که دوباره بچرخد تا بتواند به اریک قدرت بدهد، اگرچه روی همان چهارپایه وسط بن بست راهنما فریاد زد: “به خدا قدرت برای من از دماغ یک مرد ارزش ندارد. ” یک بز بیمار.” عبارتی برگرفته از کلام مولا من علی علیه السلام.
مقصد سفارت روسیه آمریکا نیست! دوستی با یک محصول از کجا شروع شد؟
محمود احمدی نژاد؛ وی که در 15 آبان 1335 در روستای آرادان از توابع استان سمنان به دنیا آمد، کمتر از پنج دهه بعد به یکی از مردان شاخص دهه اخیر تبدیل شد. او در روزهای اول پس از پیروزی انقلاب به عنوان عضوی از انجمن اسلامی دانشگاه علم و صنعت که همه قصد اشغال سفارت آمریکا را داشتند، اولین ساز مخالف خود را نواخت و گفت: هدف اول باید اشغال سفارت روسیه باشد و اولویت جنگ با کمونیست ها باشد. او می داند، همیشه این سیاست را داشته است.
او که تجربه حضور در جبهه در حلقه فنی بچه های واحد حمزه سیدالشهدا(ع) را تجربه کرده است و می گویند دوستی آنها در سال های بعد به همان سال ها با یک محصول برمی گردد.
احمدی نژاد کار دولتی خود را از فرمانداری ماکو آغاز کرد و سپس به دولت هاشمی رفت و استاندار اردبیل شد. با لیست هاشمی به انتخابات مجلس ششم می رود و رای نمی آورد. شاید او اولین استانداری باشد که در دولت اصلاحات تغییر کرد. مصطفی تاج زاده معروف است که روز اول مسئولیتش با او تماس می گیرد و به او می گوید که باید مسندش را تحویل دهد و صدای خنده احمدی نژاد را می شنود: «پس بذار بره میز وزارت!»
مردی در حال رانندگی پژو با ژاکت خاکی.
اوایل دهه 80 اما تبدیل به دوران کار میدانی احمدی نژاد می شود. مردی با پژو سرمایه دار با ژاکت خاکی، ریش درهم و برهم، قد کوتاه، از شورای شهر کم مشارکت که از دل مبارزات بی پایان شورای شهر اصلاح طلب و شهرداران شکست خورده و آن هیاهوهای بی پایان سر کار می آید.
احمدی نژاد انتخاب شهرک نشینان برای اداره تهران است. مردی که همیشه روی توده های دهک پایین سرمایه گذاری کرده است. او دکترای شهرسازی دارد، اما به جای اینکه در پروژه های بزرگراه سازی شرکت کند، برای رفع گره ترافیکی تهران به دوربرگردان ها می رود. در وسط هر بزرگراه چند پیچ بپیچید.
قصد آن ادامه بزرگراه کردستان از مرکز مجموعه ورزشی انقلاب است.
کمک به گروه های مذهبی را در اولویت قرار دهید. در دورهای که دولت خاتمی متهم به بیتوجهی به معیشتش است، او مدام از خدمت به مستضعفان میگوید و دو سال بعد در حالی که کروبی، معین، قالیباف، لاریجانی و هاشمی رفسنجانی همسو هستند، اوست که در عجیب و غریب پیروز شد. انتخابات دوم پوشیدن لباس رئیس جمهور.
او که توانایی عجیبی در برانگیختن توده ها و گفتن سخنان عامه پسند دارد، بسیار خوب کار می کند تا هاشمی و همه یارانش را به نماد اشرافیت تبدیل کند و با وجود اختلاف 700 هزار رای با کروبی، به رتبه دوم رسیده است. دور. این بار با یک تفاوت عجیب هاشمی را شکست دهید.
تصمیمات ایجاد زمان، ایجاد حاشیه، ایجاد کننده تورم و…
پوسترهای او را هنوز می توان سیاه و سفید یا در نهایت دو رنگ یافت که عبارت «مرد عمل» با حروف بزرگ نوشته شده است.
چند نفر از کسانی که نام محمود احمدی نژاد را در روزنامه هایشان در 12 تیر نوشتند او را می شناختند؟ شاید برخی از آنها. با این حال یاد آخرین دولت هاشمی و فشار اقتصادی توسعه در اوایل دهه 70 افتادند.
احمدی نژاد که مانند کروبی با وعده پرداخت مستقیم یارانه به روستاها آمده بود، به خوبی می دانست که برای رسیدن به پاستور کدام مسیر را انتخاب کرده است.
پس از ورود به پاستور، او یک سری تصمیمات را اتخاذ کرد که منجر به انقلاب 1988 در کشور شد. از تصمیمات خلق الساعه در مذاکرات هسته ای که سایه تحریم و خطر جنگ بر سر کشور را به همراه داشت تا صحبت های وی در مورد رژیم صهیونیستی که به سران این دولت غاصب این فرصت را داد تا خود را مظلوم نشان دهند و خلق کنند. اجماع جهانی علیه ایران
از رفتار چالش برانگیز با همسایگان منطقه ای گرفته تا تصمیمات اقتصادی تورمی. او که بزرگترین درآمدهای نفتی تاریخ ایران را در اختیار داشت، در نهایت به یکی از کمترین آمار رشد در کشور دست یافت، بنابراین وقتی محسن رضایی در مناظره های سال 2088 به او گفت که شاخص فلاکت در کشور چقدر افزایش یافته است، عده ای متحیر شدند. دقایق.
استاد دوقطبی شدن و تاریخچه هاله چراغ سبز
احمدی نژاد اما در ایجاد دوقطبی استاد است. اتفاقی که بین او و میرحسین موسوی افتاد و رفتاری که کشور را به چالش سال 88 کشاند، گرچه پاستور ساختمان را به او داد، اما مسیری که طی کرد بعدها عنوان «جریان منحرف» را بر پیشانی او و همکارانش زد. تا جایی که حتی برخی از رفقای سابقش به دلیل رسوایی دوست سابقش که روزی برای بازگشت از سفر سازمان ملل در صف فرودگاه مهرآباد ایستاده بود، او را منحرف دانستند.
همان سفری را که در قم برای آیت الله جوادی آملی نقل کرد، از هاله چراغ سبزی که در هنگام سخنرانی بالای سرش احساس کرد، گفت و حاج آقا با تردید حدیثی از امام صادق علیه السلام را برای ایشان نقل کردند. که برای رسیدن به هدف حتی برای حیوان خانگی خود غیر از این نگویید.
مردی که در سال 1387 مخالفان خود را خس و خشاک خطاب کرد، دیگر چهره محبوب اصولگرایان نبود و گویی برای پایان حکومتش لحظه شماری می کردند. از خانه نشینی تا رفتارش در برکناری وزیر اطلاعات و پناه دادن به سعید مرتضوی پس از فاجعه کهریزک، هر روز بیش از پیش در نظام سیاسی رها شد.
با پایان دولت به عنوان عضوی از مجمع تشخیص مصلحت نظام جنجال هایی را برای اقدامات خود در دفاع از نزدیکان خود به راه انداخت که باید به پرونده آنها رسیدگی می شد، یعنی بقایی و مشایی در راس قرار می گرفتند. دولت. اخبار. احمدی نژاد در این سال ها سعی کرده هر از چند گاهی با مصاحبه ها، سخنرانی ها یا اتفاقات خود در راس اخبار قرار گیرد.
از عمل زیبایی محمود احمدی نژاد تا کیسه نامه هایی که مردم برایش می فرستند
یک روز با الفاظ سخیف و پوشیدن لباس اپوزیسیون از نظام سیاسی کشور انتقاد می کند، روز دیگر چهره متورم از جراحی زیبایی و ترمیم پوست را نشان می دهد.
احمدی نژاد که در روز سخنرانی خود در دانشگاه کلمبیا حتی یک دقیقه به سختی از کلمه یک دقیقه استفاده کرد، هرچند در 60 سالگی سعی کرد زبانش را به سطحی برساند که بتواند انگلیسی صحبت کند.
او که شماره 72 نارمک را میدان رویاها کرده بود و هر روز ده ها کیسه نامه با خواسته ها و نیازهای مردم برایش می فرستادند، حالا پس از گذشت بیش از 11 سال و در حالی که با الفاظ و جملات اعتراض آمیز خودنمایی می کند. رئیس جمهور قدر در روزهای پایانی ریاست جمهوری خود چندان اجرایی نشد، اکنون با راه اندازی کمپین خیابانی کاندیدای پاستور شده است. او در همان دقایق ابتدایی هدف خود را در مسابقات انتخاب کرد و علی لاریجانی را برای شناسنامه اش به تمسخر گرفت.
او چند روز پیش با پوشیدن لباس سفید در روز افتتاحیه مجلس خبرگان رهبری در روز شهادت ابراهیم رئیسی خبرساز شد. او این بار پس از دو رد صلاحیت متوالی معتقد است که می تواند از فیلتر شورای نگهبان عبور کند و وانمود کند. انتخابات 84 شاید دوباره به پاستور برسد. بدون اینکه خیلی ها سال های 84 تا 92 را به یاد داشته باشند!
بیا تا شاید این بار بتوانی به بخشی از آرزوهایت جامه عمل بپوشانی. از فیفا و سازمان ملل متحد تا …
وعده هایی که 8 سال در دولت را سپری کردم کافی نبود، یک بار به او گفت: الان بهتر می دانم چگونه با فشارها کنار بیایم و به همین دلیل می خواهم بیایم.
احمدی نژاد چند روز قبل از رد صلاحیتش در کنفرانس مطبوعاتی سال ۱۳۹۵ این عبارت را به زبان آورد.
منبع: خبرآنلاین