بهمن بهمنی، روانشناس و عضو هیئت علمی دانشکده علوم بهزیستی و توانبخشی در پاسخ به این سوال که چه زمانی احساس غم، ناامیدی، افسردگی و دلتنگی در انسان ایجاد می شود؟ این یک ارزش منفی است، زمانی اتفاق می افتد که به ما اجازه می دهد احساس ناامیدی، توهین و آزرده خاطر کنیم.
وی گفت: غم یک تجربه احساسی است و زمانی برایمان پیش می آید که فرد مهم یا چیزی را از دست بدهیم. درجه غم و اندوه از ارزیابی ما از آن به دست می آید. وقتی با از دست دادن یک شخص یا از دست دادن یک چیز مواجه می شویم، احساسات ما بسیار شخصی است. ما هرگز دقیقاً احساسات شخص دیگری را تجربه نمی کنیم و فقط آنها را شبیه سازی می کنیم، اما قطعاً احساسات شخص دیگر نخواهد بود.
بهمنی تاکید کرد: تجربه عاطفی شخصی و منحصر به فرد انسان ارزش ویژه ای دارد. وقتی تصور می کنیم یا فکر می کنیم در رسیدن به هدفی که برایمان مهم است ناتوان هستیم یا مسیر را ناممکن می بینیم یا در این مسیر احساس ناتوانی می کنیم. این به ما احساس یاس، بی حالی و کمی قدرت و از دست دادن داده است.
این روانشناس یادآور شد: هر چه این مبحث ارزش بیشتری داشته باشد بیشتر نگران احتمال یاس هستیم. وقتی فکر می کنیم هدف در دسترس نیست یا مسیر منتهی به هدف در دسترس نیست یا هر دو وجود دارند، اما من قدرت ندارم، درگیر پدیده ای به نام ناامیدی هستیم.
وی خاطرنشان کرد: نحوه برخورد با هر یک از این احساسات با یکدیگر متفاوت است. خوش بین کسی است که بدون هیچ منطقی فکر می کند همه چیز خوب پیش می رود و به خوبی انجام خواهد شد. خوش بینی کارایی ایجاد می کند، اما خوش بین بودن بیش از حد باعث ناکارآمدی می شود. به عنوان دانش آموزی که به قبولی در امتحانات بدون مطالعه خوشبین است.
بهمنی افزود: افراد بدبین و بدبین معتقدند که بدون دلیل و منطق نمی شود کرد. این افراد قبل از شکست ناکارآمد بودند و شکست خوردند.
یکی از اعضای هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی گفت: اگر چه انسان امیدوار خوشبین است اما سه مولفه دارد. خودش را خوب می شناسد، مسیر را می شناسد و ابزارهای مسیر را می شناسد یا آماده می کند. او همچنین به توانایی خود اطمینان دارد. این فرد فعال و پرتلاش است، به هدف خود ادامه می دهد و به آن می رسد. او فردی با نشاط است.
وی گفت: مستاصل کسی است که فکر می کند نمی تواند به این هدف ارزشمند برسد؛ این فرد حاضر است افسرده شود.
بهمنی گفت: افسردگی مجموعه ای از علائم است که با ترکیب آن معنا پیدا می کند. افسردگی اغلب با کندی روانی حرکتی، بی حالی و بی حالی همراه است. اگرچه گاهی علائم رفتاری افراد افسرده با پرخاشگری و فعالیت خود را نشان می دهد.
این روانشناس خاطرنشان کرد: گاهی افسردگی آنقدر شدید است که انسان می گوید: چیزی ارزش تغییر ندارد. مؤلفه شناختی افسردگی دارای سه جنبه اصلی است. گذشته خیلی بد است و آینده تکرار گذشته است، من نمی توانم آینده را تغییر دهم، ارزش تغییر آینده را ندارد.
گفت: اگر فردای مثبت بخواهم، الان باید مثبت زندگی کنم. فردای مثبت به لحظات تکراری زندگی امروز من بستگی دارد. حال واسطه بین گذشته و آینده است. اگر منفی به آن نگاه کنیم، میتوانیم آیندهای ناکارآمد، ناامید و درمانده داشته باشیم.
بهمنی افزود: وقتی علیرغم توقعمان چیز خوبی به سراغمان می آید قدر آن را نمی دانیم و از آن به خوبی استفاده نمی کنیم.
این روانشناس تصریح کرد: در احساس دلتنگی، سنگینی نگاه منفی به خود، به دیگران و به دنیا به حدی است که فرد جرات زندگی و کار را ندارد، تعبیر شرایط بسیار بد است. در این افراد ناامیدی فقط در یک زمینه نیست. البته بروز این حالت در افراد کم است. نقش اطرافیان برای حمایت و یافتن راهی برای رفتار با این افراد بسیار مهم است، فردی که قلب مرده دارد می تواند تصمیمات بسیار اشتباهی در مورد خود تخریبی بگیرد.
این کارشناس برنامه با بیان اینکه در افسردگی شدید استفاده از داروها در کنار روان درمانی در این بیماران ضروری است، تاکید کرد: احساسات ما محصول افکار مثبت یا منفی ماست. حتی زمانی که هیچ امکاناتی وجود ندارد، با یک مدل فکر و احساس می توانید بر موقعیت تاثیر گذاشته و حس خوبی را در خود ایجاد کنید.