در زمان محمدشاه نامه ای با عنوان مطالبه اجباری کتابدار دریافت کرد. محمدشاه در پاسخ نوشت: مواجب چه شغل کتابداری دیگری می خواهد؟
محمدشاه اگرچه علاقه چندانی به کتاب و مسائل فرهنگی نداشت، ولیعهد او ناصرالدین میرزا به کتاب و مطالعه علاقه زیادی نشان می داد. او از پدرش محمدشاه خواست مسئولیت کتابخانه سلطنتی قاجار را که در کاخ گلستان قرار داشت به او بسپارد.
وی از آن زمان و عمدتاً در دوران سلطنت خود به امور کتب سلطنتی می پردازد و از این جهت می توان او را «کتابدار شاه» نامید.
ناصرالدین شاه را می توان مؤسس کتابخانه سلطنتی نامید، به ویژه به این دلیل که در زمان او کتابخانه سلطنتی در اوج شکوفایی قرار داشت و مملو از کتاب های گرانبهای تاریخی و نسخ خطی بود. علاقه او به علم کتابداری و کتاب های آن چنان بود که کلیدهای کتابخانه را با خود حمل می کرد.
عکسی از کتاب هزارو یوک شب، کتاب مورد علاقه ناصرالدین شاه که در کاخ گلستان نگهداری می شود.
کتابدار شاه بر کتابهای کتابخانه سلطنتی نظارت ویژه داشت. تا بدون اجازه او نه کتابی وارد شود و نه کتابی خارج شود. روی موجودی کتاب ها خیلی حساس بود که دستکاری نمی شد و روی کتاب های خاصی مهر خاصی زده بود. جالب اینجاست که این مهر باعث شد تعدادی از کتاب های کتابخانه که پس از مرگ ناصرالدین شاه به سرقت رفته بود شناسایی و به کتابخانه بازگردانده شود.
در خاطرات روزنامه بصیرالملک شیبانی آمده است: «ناصرالدین شاه متصدی کتابخانه سلطنتی بود، هر کتابی به هر عنوانی که از مجموعه حذف می شد باید در کتاب ثبت می شد و رسیدی داشت. “
علاقه ناصرالدین شاه فقط علم کتابداری نبود. او همچنین اولین رمان خود را به نام «داستان پیر و جوان» نوشت که تنها اثر داستانی او بود.
داستانی نوشته میرزا عبدالکریم منشی اهل تهران. اگرچه نمی توان شاه قاجار را نویسنده ای قهاری نامید، اما آثار فرهنگی و هنری که او خلق کرد، از این جهت ارزشمند است که در یاد پادشاهی، شاهان قاجار که به بی مسئولیتی شهره بودند، به یادگار مانده است.
2727