بازار گروه، آب و انرژی: چند سالی است که در ایران عزیزمان و سرشار از منابع نفت و گاز، زنگ خطر کمبود انرژی به صدا درآمده است. در آغاز این عصر، دولت ها سعی در پنهان کردن و حتی دستکاری آمار و تحمیل دستورات مختلف داشتند. سعی کردم بدون توجه به دو نکته مهم اختلافات را برطرف کنم.
اول: حوادث زیست محیطی: از میان این تصمیمات در مورد موضوع اول، شاید به جرات بتوان گفت که به دلیل اهمیت زیاد و ترس از ایجاد نارضایتی عمومی و همچنین نامحسوس بودن تغییرات کوتاه مدت برای رفع نارضایتی، دولت ها تمایل چندانی برای رفع نارضایتی از خود نشان نمی دهند. این موضوع . یکی از وظایف اصلی دولت تامین امنیت است و از آنجایی که عدم تامین انرژی پایدار می تواند باعث نارضایتی عمومی شود، دولت از ایجاد چنین چالش هایی اجتناب می کند. به عنوان مثال، تولید بنزین در واحدهای پتروشیمی به عنوان راهکاری کوتاه مدت برای حل مناقشه مطرح شد، اما در درازمدت به بحران زیست محیطی تبدیل شد. یا تبدیل سوخت نیروگاه از گاز به گازوئیل یکی دیگر از موضوعات بسیار مهم زیست محیطی بود که اثرات آن بر آلودگی هوا به ویژه در شهرهای صنعتی محسوس بود و تا جایی ادامه داشت که حتی در ماه های گرم سال که تولید می شد پدیده وارونگی وجود نداشت. آلودگی هوا را در شهرهای بزرگ شاهد بودیم که یکی از اثرات مستقیم آن بسته شدن شهرها بدون توجه به اثرات مرگباری که در درازمدت می تواند داشته باشد، بود.
دوم: علل عدم تعادل را شناسایی کنید: مهمترین بخش در این فرآیند، درک صحیح دلایل اختلاف نظر است.
این روزها تمرکز بر ناکامی مردم، نهادها و دولتهای گذشته از عدم سرمایهگذاری در بخش انرژی، عدم نوسازی، ناتوانی در استفاده از سرمایهگذاران خارجی و هزاران شکست موجه و غیرموجه دیگر است، اما در گام دوم به برای شناسایی دلایل نارضایتی باید به دو موضوع اساسی اشاره کرد:
الف – اختلاف در تولید
دلایل زیادی برای نارضایتی در تولید وجود دارد، شاید مهمترین آنها اعتماد به قدرت هسته ای بود، رویایی نیمه ای که حدود نیم قرن است ایران را به اشغال خود در آورده و هنوز هیچ سودی از آن به دست نیاورده است. این امر ما را از توسعه و سرمایه گذاری در بخش های دیگر مانند مزارع بادی، زمین گرمایی، زیست مس یا حتی نیروگاه های کوچک مقیاس برای تولید برق باز می دارد.
در سایر بخش های انرژی مانند بنزین وضعیت به همین منوال است: خودروهای تولید شده در ایران مصرف سوخت بسیار بالایی دارند، عدم توجه به توسعه خودروهای کم مصرف، خودروهای دیزلی و همچنین خودروهای هیبریدی و برقی یا در حوزه مصرف گاز طبیعی باید گفت که با وجود اینکه ایران جزو 5 کشور دارای ذخایر گاز طبیعی در جهان است، اما عدم سرمایه گذاری لازم در توسعه میادین نفت و گاز و همچنین عدم توسعه شبکه زیرساخت های انتقال گاز، یکی از مهم ترین چالش ها برای ایجاد اختلاف
در مورد ساخت نترازی شایعات و احادیث فراوان و تحلیل های مختلف و دلایل بسیار متنوع وجود دارد که شاید مهمترین آنها تحریم های ظالمانه علیه کشور عزیزمان باشد.
اما به راستی سهم تحریم ها و توسعه نیافتگی و در نهایت ایجاد نارضایتی در شرایط فعلی کشور چیست؟
ب – ناهماهنگی در مصرف
اولین مشکل عدم تعادل مصرف انرژی در ایران در کمبود برق، گاز و بنزین آشکار می شود.
مصرف گاز
میانگین دمای هوا در پاییز در ایران بین 15 تا 25 درجه سانتیگراد متغیر است و این به دلیل اختلاف جغرافیایی است، اما در اروپا این رقم بین 5 تا 15 درجه متغیر است و در زمستان دمای هوا در ایران بین صفر تا ده درجه است. بالای صفر اما در اروپا این میانگین بین منفی پنج تا مثبت پنج درجه متغیر است، لازم به ذکر است که این دمای متوسط است و ممکن است در برخی نقاط سردسیر یا گرمسیری متفاوت باشد، اما مهم ترین نکته این است که پراکندگی جمعیت در ایران عمدتاً در مناطق معتدل و گرمسیری، بنابراین، با توجه به فصول. در ایران سرد کمتر ساکنان کشور با سردی هوا مواجه خواهند شد. جالبترین نکته این است که جمعیت ایران تقریباً 91 میلیون نفر و جمعیت قاره سبز تقریباً 745 میلیون نفر است، یعنی کمی بیش از هشت برابر. آن ایران
در نمودار فوق مشاهده می کنیم که مصرف سرانه گاز در ایران نسبت به اروپا در فصول سرد سال و به ازای هر درجه کاهش دما دو برابر است. یعنی با وجود گرمای نسبی هوا مصرف گاز بیشتری داریم.
دو برابر شدن مصرف گاز به معنای ایجاد عدم تعادل در مصرف است. البته با فرض اینکه بیشتر جمعیت ایران در مناطق معتدل تری زندگی می کنند.
مصرف بنزین و حمل و نقل.
بر اساس آخرین آمار، تعداد خودروهای فعال در ایران نزدیک به 21 میلیون خودرو و در اتحادیه اروپا این رقم نزدیک به 248 میلیون خودرو است، یعنی در ایران به ازای هر 4.5 نفر یک خودرو و به ازای هر سه نفر. مردم در اتحادیه اروپا یک ماشین وجود دارد.
راه های ایران حدود 291 هزار کیلومتر طول دارند در حالی که در اتحادیه اروپا این رقم به حدود 5 میلیون کیلومتر می رسد. در این صورت کارکرد خودروها در ایران حدود 20 هزار کیلومتر در سال و در اتحادیه اروپا حدود 15 هزار کیلومتر است.
اما شبکه حمل و نقل ریلی همچنین دارای تفاوت های اساسی زیادی است، به عنوان مثال.
طول شبکه:
ایران: در اواخر سال 1401 طول شبکه راه آهن ایران تقریباً بود ۱۵.۰۳۷ کیلومتر بوده است
اتحادیه اروپا: طول کل شبکه راه آهن در کشورهای عضو اتحادیه اروپا تقریباً می باشد. ۲۱۵.هزار کیلومتر است
تراکم شبکه:
– ایران: با مساحت تقریبی 1648195 کیلومتر مربع، تراکم شبکه ریلی ایران تقریباً می باشد. ۹.۱ کیلومتر در هر ۱.هزار کیلومتر مربع است
– اتحادیه اروپا: با مساحت تقریبی 4233255 کیلومتر مربع، تراکم شبکه راه آهن اتحادیه اروپا تقریباً می باشد. ۵۰.۸ کیلومتر در هر ۱.هزار کیلومتر مربع است
همانطور که در نمودار بالا می بینیم مصرف بنزین در ایران دو و نیم برابر بیشتر از مصرف بنزین در اتحادیه اروپا است. دلیل این امر در چند موضوع نهفته است.
اولاً مصرف سوخت بالای خودروهای تولیدی، کیفیت سوخت داخلی و عدم وجود خودروهای هیبریدی.
ثانیاً عدم توسعه شبکه حمل و نقل ریلی و در دسترس نبودن آن در همه شهرها و مقاصد و همچنین بی کیفیتی قطارهای بین شهری.
میزان مصرف انرژی الکتریکی.
در ایران، برق در بخش خانگی صرفاً برای مصارف عمومی استفاده می شود، به جز برای روشنایی و وسایل برقی معمولی، اما در اروپا بیشترین مصرف برق خانگی برای سیستم های گرمایشی اعم از هوا و آب و برای پخت و پز استفاده می شود. مصرف بالا – لوازم مصرفی برقی هستند.
مصرف برق خانگی:
در زیر به مقایسه مصرف برق خانگی و صنعتی بین ایران و اروپا می پردازیم:
ایران: بخش داخلی 31.6 درصد از کل مصرف برق کشور را تشکیل می دهد. بر اساس کل مصرف برق ایران (279.8 تراوات ساعت)، مصرف داخلی ایران تقریباً 88.4 تراوات ساعت است.
اتحادیه اروپا: مصرف خانگی در اتحادیه اروپا تقریباً 25٪ از کل مصرف برق را تشکیل می دهد. با در نظر گرفتن کل مصرف برق اروپا (2800 TWh)، مصرف داخلی اتحادیه اروپا حدود 700 TWh است.
مصرف برق صنعتی:
ایران: بخش صنعت حدود 33.06 درصد از کل مصرف برق را تشکیل می دهد که معادل 92.5 تراوات ساعت است.
اتحادیه اروپا: مصرف برق صنعتی در اتحادیه اروپا تقریباً 37 درصد کل مصرف است که معادل 1036 تراوات ساعت است.
با توجه به مصرف برق در بخش گرمایش و پخت و پز در اروپا که حجم زیادی از مصرف را تشکیل می دهد، به نظر می رسد مصرف انرژی الکتریکی در ایران بیشتر از اروپا باشد.
اما با توجه به ملاحظات و مولفه های دیگری مانند کیفیت لوازم خانگی در ایران بر اساس شدت مصرف انرژی و یا عوامل دیگری مانند تفاوت آب و هوا، فاصله زیاد بین شهرها و … که کمتر ذکر شده است، واقعی است. سوال اینجاست: ناهماهنگی در مصرف یا ناهماهنگی در تولید؟
برای آن مردی که درآمدش 19 بود، خرجش 20 بود باید گریه کنیم