به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در شرایطی که اقتصاد ایران با بحران انحصار و ناکارآمدی مواجه است، فرزندپروری سهل گیرانه و فرهنگ راحت طلبی در بین جوانان بی انگیزگی برای ادامه کارورزی و حرفه آموزی را تشدید کرده است. این عوامل نه تنها منجر به افزایش بیکاری در بین نسل جوان شده، بلکه توسعه پایدار آینده کشور را نیز به خطر انداخته است. اگر این مشکلات اساسی نظام اقتصادی و آموزشی ایران حل نشود، ایران با نیروی کار ناکارآمد و بحران های عمیق تری در مسیر توسعه مواجه خواهد شد.
بی انگیزگی و عدم تمایل نسل جدید ایران به دوره های کارورزی و حرفه آموزی تنها یک مشکل فردی یا خانوادگی نیست. بلکه جلوه ای از مشکلات عمیق تر در ساختار اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایران است. وضعیت ناپایدار اقتصادی، اقتصاد انحصاری و نبود فرصت های برابر برای جوانان در کنار ضعف آموزشی و فرهنگی شرایطی را ایجاد کرده است که نه تنها بیکاری را افزایش داده، بلکه توسعه پایدار کشور را نیز تهدید کرده است. در زیر به این سوالات از زاویه ای انتقادی و احتیاطی پرداخته می شود.
خانواده ها؛ حمایت از راحتی یا پاسخگویی به شرایط اقتصادی؟
در تحلیل رفتار والدین ایرانی که مانع کار فرزندان خود می شوند و بدون چشمداشت به حمایت مالی از آنها ادامه می دهند، باید شرایط اقتصادی کشور را نیز در نظر گرفت. به دلیل بی ثباتی اقتصادی و عدم اطمینان نسبت به آینده، خانواده ها ممکن است ترجیح دهند فرزندانشان در خانه بمانند تا اینکه وارد بازار کار نامشخص و دشوار شوند. بی ثباتی اقتصاد و نبود چشم انداز روشن برای آینده کاری یکی از دلایلی است که خانواده ها مجبور به این مسیر می شوند. این وضعیت نشان می دهد که در پس این رفتارها عوامل ساختاری عمیقی نهفته است.
اقتصاد انحصاری و نبود فرصت های شغلی برابر
یکی از بزرگترین مشکلات اقتصادی ایران است انحصار و اقتصاد رانتی که به جوانان اجازه دسترسی به فرصت های شغلی برابر و شفاف را نمی دهد. بسیاری از بخشهای کلیدی اقتصاد توسط نهادهای خاص و گروههای محدود کنترل میشوند و دسترسی جوانان خارج از این حلقهها به فرصتهای شغلی مناسب را دشوار میسازند. در چنین اقتصادی، کارآموزی و حرفه آموزی به عنوان یک راه رو به جلو بی فایده به نظر می رسد، زیرا یک فرد دارای مهارت و تجربه می تواند به دلیل عدم شفافیت و وجود انحصارها از بازار کار کنار گذاشته شود.
تأثیر بی نظمی اقتصادی بر انگیزه جوانان
شرایط اقتصادی ایران با تورم بالا، بیکاری گسترده و کاهش قدرت خرید مردم، انگیزه کار و تلاش را در بین جوانان بسیار کاهش داده است. وقتی جوانان می بینند که حتی با تحصیلات عالی و کارآموزی، دستمزدها کم می ماند و نمی توان زندگی مناسبی برای آنها فراهم کرد، طبیعی است که به جای کارآموزی یا حرفه آموزی به بیکاری یا مشاغل غیررسمی روی می آورند. عدم تطابق بین تلاش کاری و پاداش مالی به یکی از مهمترین موانع جذب جوانان به بازار کار تبدیل شده است.
عدم توسعه صنایع و مشاغل جدید.
اقتصاد ایران عمدتاً مبتنی بر صنایع سنتی و نفت است که فرصت های اشتغال ثابت و محدودی دارند. در حالی که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته صنایع جدید مانند فناوری اطلاعات، استارت آپ ها و صنایع خلاق به سرعت در حال رشد هستند و فرصت های جدیدی را برای جوانان ایجاد می کنند، ایران از این روند جهانی عقب مانده است. عدم توجه به توسعه این صنایع و عدم سرمایه گذاری کافی در حوزه های فناوری و نوآوری، حضور جوانان ایرانی را در بازارهای جدید و رو به رشد جهانی غیرممکن کرده است. این شکاف ساختاری یکی از دلایل عدم انگیزه جوانان برای یادگیری مهارت های جدید یا گذراندن دوره های کارآموزی است.
اقتصاد رانتی؛ مانعی برای شفافیت و فرصت های برابر
اقتصاد ایران به شدت تحت تأثیر ساختارهای رانتی و فساد اقتصادی است. در این نوع اقتصاد، فرصت های شغلی و پیشرفت بیشتر به وابستگی ها و روابط بستگی دارد تا توانایی و مهارت. این وضعیت نه تنها انگیزه جوانان را برای تلاش کاهش می دهد، بلکه تلاش برای کسب مهارت های حرفه ای را بیهوده جلوه می دهد. وقتی جوانان می بینند که موفقیت و پیشرفت با شاگردی و حرفه آموزی حاصل نمی شود، بلکه با ارتباط و رانت به دست می آید، طبیعی است که نمی خواهند این مسیر را ادامه دهند.
پیامدهای فرهنگی و اجتماعی راحتی
تأثیر اقتصاد آشفته و انحصاری بر فرهنگ کار در ایران غیرقابل انکار است. جوانان با رعایت شرایط ناعادلانه اقتصادی و مشاهده کسانی که بدون زحمت و با رانت و ارتباط به مقامات عالی می رسند به راحتی طلبی و فرار از سختی کار عادت کرده اند. این فرهنگ مستقیماً از بی نظمی اقتصادی و سیاست های ناعادلانه تغذیه می کند و جامعه را به سمت نوعی بی تفاوتی و یأس از کار و تلاش سوق می دهد. این وضعیت در دراز مدت می تواند منجر به از دست دادن اعتماد عمومی و کاهش انگیزه برای توسعه ملی شود.
تاثیر منفی اقتصاد انحصاری بر توسعه پایدار
اقتصاد انحصاری و غیررقابتی ایران نه تنها انگیزه جوانان برای ادامه کارآموزی و تلاش را کاهش داده است، بلکه به طور مستقیم بر ظرفیت کشور برای توسعه پایدار تأثیر گذاشته است. در اقتصادی که رقابت واقعی وجود ندارد و افراد بر اساس روابط موفق می شوند، نوآوری و خلاقیت به شدت خفه می شود. بدون نیروی کار جوان و با انگیزه، توسعه فناوری و اقتصادی امکان پذیر نخواهد بود و ایران از اقتصادهای جهانی عقب خواهد ماند.
راه حل های اصلاحی
برای خروج از این بحران، اصلاحات عمیق اقتصادی و اجتماعی ضروری است. دولت باید با برخورد با انحصارات اقتصادی و رانت خواران شفافیت بیشتری در بازار کار ایجاد کند و فرصت های برابر را برای همه جوانان فراهم کند. علاوه بر این، لازم است محیطی ایجاد شود که در آن مهارت ها و توانایی های واقعی شناخته شوند و در آن یادگیری راهی برای موفقیت واقعی در نظر گرفته شود. تنها با این رویکرد می توان به توسعه پایدار و بهبود وضعیت جوانان امیدوار بود.
نتیجه گیری
نابسامانی اقتصادی و اقتصاد انحصاری در کنار تربیت خانوادگی و فرهنگ کاری نادرست از دلایل اصلی بی انگیزگی جوانان ایرانی برای ادامه کارورزی و حرفه آموزی است. اگر این مشکلات به طور اساسی حل نشود و فرصت های شغلی روشن و برابر برای جوانان ایجاد نشود، توسعه آینده کشور با خطر جدی مواجه خواهد شد. ایران برای دستیابی به توسعه پایدار به نیروی کار ماهر، خلاق و با انگیزه نیاز دارد و این هدف تنها از طریق اصلاحات اساسی در ساختارهای اقتصادی، آموزشی و فرهنگی امکان پذیر خواهد بود.