افزونه پارسی دیت را نصب کنید Friday, 20 September , 2024
3

طلاق این زوج جوان، قرمه سبزی، خواهر شوهر شوهر را در دادگاه شگفت زده کرد.

  • کد خبر : 150513
طلاق این زوج جوان، قرمه سبزی، خواهر شوهر شوهر را در دادگاه شگفت زده کرد.

به گزارش رکنا، صبح آخرین روزهای پاییز و مثل همیشه بود دادگاه خانواده پر از بازدیدکنندگان پیر و جوان؛ در همین حین پسری روی صندلی نشسته بود. با موهایش بازی می کرد یا ناخن هایش را می جوید، همسرش هم نگاه معناداری به او می کرد و گاهی با ناراحتی سرش را تکان می داد. […]

به گزارش رکنا، صبح آخرین روزهای پاییز و مثل همیشه بود دادگاه خانواده پر از بازدیدکنندگان پیر و جوان؛ در همین حین پسری روی صندلی نشسته بود. با موهایش بازی می کرد یا ناخن هایش را می جوید، همسرش هم نگاه معناداری به او می کرد و گاهی با ناراحتی سرش را تکان می داد.

چند دقیقه بعد سربازی از یکی از شعبه ها بیرون آمد و گفت ساعت 9:30 قضیه را گزارش کنید. زن جوان بلافاصله برخاست و دستش را بلند کرد و گفت: نوبت ماست. سپس وارد شعبه شد، همسرش با اکراه بلند شد و به اتاق پشت سرش رفت.

قاضی گفت: من پرونده را خواندم اما واقعاً نمی فهمم چرا آن را می خواهید. طلاق گرفتن. قرما سبزی نوشتی این یعنی چی؟

جوان گفت: بگذار خودم ماجرا را برایت تعریف کنم، این فقط سیاه و سفید نیست، داستان طولانی است. قاضی خودکارش را کنار گذاشت، عینکش را برداشت و گفت: می‌خواهم ماجرا را از زبان خودت بشنوم، بگو.

جوانی به نام سهیل گفت: در یک مهمانی خانوادگی و دوستانه با سیما آشنا شدم و در کمتر از دو ماه سر سفره عقد نشستیم. بعد از رعایت آداب و رسوم همیشگی با هم ازدواج کردیم و زندگی مشترکم را شروع کردیم، من در یک شرکت خصوصی حسابدار هستم و از صبح تا شب کار می کنم، اما همسرم مشکل بزرگی دارد و آن رها کردن من است. با اینکه تازه ازدواج کرده بودیم، به من توجهی نکرد. در طول روز حتی یک بار هم به من زنگ نزد که ببیند کجا هستم و چه کار می کنم. او دائماً مسافرت می کند و با دوستانش خوش می گذرد، حتی در شرکتی که من با آن موافق نبودم شغل پیدا کرد. بعد از چند ماه خسته شدم و به او تذکر دادم. او همچنین قول داد که رفتار خود را تغییر دهد. اما از آنجایی که آنها خانواده سرد و بی توجهی هستند، هشدارهای من بی فایده بود. برعکس، خانواده من دوست دارند همیشه سر بزنند و کنار هم باشند. هر بار که خاله ها، دایی ها، دایی ها یا حتی مادرم ما را به شام ​​و ناهار دعوت می کنند، با هم بحث می کنیم که چرا باید به مهمانی برویم. سیما این بازدیدها را دخل و تصرفی در زندگی ما می داند.

سهیل ادامه داد: یک روز که از رفتار سیما خسته شده بودم موضوع را با پدرش در میان گذاشتم اما آقای قاضی باور کنید پشیمان شدم چون سیما و خانواده اش بدهکار من شدند و اوضاع بدتر شد. به هر حال تحمل کردم تا اینکه خواهرم ازدواج کرد و مشکلاتم با همسرم بیشتر شد.

قاضی تعجب کرد و گفت: ازدواج خواهرت چه ربطی به زندگی تو داشت؟

سهیل به سیما نگاه کرد و گفت این خانمی که با قیافه جدی اینجا نشسته است به زندگی خواهرم خیلی حسودی می کند و زندگی ما را با آنها مقایسه می کند.

در همان زمان سیما برخاست و اعتراض کرد: این مرد می خواهد با تخریب شخصیت و مقصر من را تحقیر کند در حالی که اصلا اینطور نیست. من زن مستقل و آزاده ای بودم و هستم و نمی گذارم کسی جلوی پیشرفتم را بگیرد.

با شنیدن این سخنان سهیل خندید و گفت: آقای قاضی این خانم توهم زده، فکر می کند همه می خواهند او را تحقیر کنند. هفته پیش که بحث شدیدی داشتیم میدونی دلیلش چی بود؟ خونه خواهرم دعوت بودیم، یه قورمه سبزی درست کرده بود، شوهرش هم از آشپزی خواهرم تعریف کرد، اما سیما آنقدر عصبانی شد که من را به اتاقی برد و گفت: برو به شوهر خواهرت بگو اینقدر حرف نزن. بسیار.” در مورد همسرش در مقابل من با این کار می خواهد به من بفهماند که غذای خانگی همسرش از من بهتر است و کاری سبزی که دفعه قبل درست کردم بد بود. حرف های آقای قاضی و رفتارش آنقدر عصبانی ام کرد که تصمیم گرفتم از هم جدا شوم چون دیگر طاقت رفتار او را ندارم. این زن روح من را نابود کرده است، من از سرزنش او خسته شده ام.

سیما پس از شنیدن این سخنان رو به سهیل کرد و گفت: من همانی هستم که می بینی، به خاطر تو عوض نمی شوم و دست از خواسته هایم بر نمی دارم.

قاضی پس از شنیدن صحبت های این زوج به آنها گفت دو ماه به مشاور مراجعه کنند و در صورت حل نشدن مشکلشان، حکم طلاق صادر خواهد کرد.

امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی

در این صورت می بینیم که سیما اگرچه وارد زندگی مشترک شده است، اما انگار هنوز در دنیای دیگری برای خودش زندگی می کند و اصلاً به خواسته های شوهرش اهمیت نمی دهد و بدون مشورت برای خودش تصمیم های مستقل و جداگانه می گیرد. و اجماع، و معتقد است که او هنوز مجرد است. در صورتی که شرط همزیستی، اجماع و رعایت حقوق طرفین باشد.

نکته دوم که بزرگترین مشکل سیما است، مقایسه زندگی خود با دیگران است. او حق ندارد بگوید چرا شوهر خواهرش از زندگی او و همسرش می گوید و نباید سهیل را برای دخالت در زندگی آنها تحت فشار قرار دهد.

اما سهیل هم بی تقصیر نیست. قبل از ازدواج باید در مورد تمام مسائل مهم زندگی مشترکشان با سیما صحبت می کرد و وقتی به نتیجه درست می رسید با هم ازدواج می کردند اما همین بی توجهی ها باعث شد تا به این نقطه برسند. بنابراین باز هم می بینیم که بی توجهی به برخی موارد در انتخاب همسر و قبل از شروع زندگی مشترک، در آینده بیشتر بر زوجین تأثیر می گذارد.

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=150513

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.