بخشی از گفتگو با همه میهن سخنان زیبا و صادقانه. روبخوانید، فعال سیاسی و استاد بازنشسته دانشگاه تهران:
سوال: شما اخیرا در زندان بوده اید. این تجربه زندان بعد از انقلاب چگونه بود؟
پاسخ: به دلیل بیماری در زندان موقت بودم و در اوین زندانیان سیاسی همه با هم نیستند و به زندان های مختلف تقسیم می شوند. اما نکته دیگر درد و رنج خانم هاشمی این است که افرادی که اکنون در حال مبارزه سیاسی هستند و به خاطر مبارزات سیاسی خود زندانی شده اند، چقدر مطمئن باشیم که وقتی به قدرت رسیدند به دموکراسی وفادار خواهند بود؟
این دومین نکته مهمی است که خانم هاشمی مطرح کردند و از این نظر من با خانم هاشمی موافقم و خلاصه صحبت های خانم هاشمی این است که اگر الان کسی با جمهوری اسلامی ایران مبارزه می کند، اگر الان یکی می گوید من دموکراسی و آزادی می خواهم، به هیچ وجه به این معنا نیست که این فرد اگر به قدرت برسد به همان اهداف و آرمان های دموکراسی وفادار خواهد بود و خانم هاشمی هم به صراحت این نکته را بیان کرده است.
او می گوید رفتار برخی از افرادی که با او در زندان هستند و خواستار دموکراسی هستند تفاوت چندانی با رفتار سیاسی و اجتماعی نظام ندارد و من در این مورد با او موافقم. دلیل اصلی من رفتار بسیاری از زندانیان سیاسی بعد از انقلاب است. بسیاری از کسانی که عملاً دموکراسی را برقرار نکردند و دموکراسی برایشان ارزش چندانی نداشت و مطابق با دموکراسی، آزادی بیان و انتخابات آزاد رفتار نکردند، افرادی بودند که قبل از انقلاب در زندان اوین و قصر بودند.
مسعود رجوی تا چه اندازه به دموکراسی پایبند بود؟ در مورد الان صحبت نمی کنم. من از همان ابتدای انقلاب می گویم که چقدر در سال های 59 و 60 به دموکراسی پایبند بود. رهبران حزب توده، چریک های وفادار مردم تا چه حد به دموکراسی پایبند بودند؟ آقایان هادی غفاری، شیخ صادق خلخالی و اسدالله لاجوردی چقدر به دموکراسی پایبند بودند؟ در میان چهره هایی که در زمان شاه مبارزه سیاسی کردند و به زندان رفتند، چند نفر بعد از انقلاب از دموکراسی دفاع کردند؟
واقعیت این است که می توانم بگویم تنها فردی که از دموکراسی دفاع کرد مرحوم مهندس بازرگان بود. دیگر زندانیان سیاسی دوران شاه را که بعد از انقلاب برای دموکراسی مهم بودند و در دموکراسی ماندند را واقعاً نمی شناسم. من جز مرحوم آیت الله طالقانی و مرحوم آیت الله منتظری نمی توانم روحانی دیگری پیدا کنم و بگویم دموکراسی برایشان خیلی مهم بود.
یعنی همان دموکراسی که بخاطر نبودش با رژیم شاه مبارزه کردند، وقتی به قدرت رسیدند چقدر به او وفادار بودند. این هشداری است که فیضه هاشمی داده است که مردم اکنون در زندان های زنان نمی دانند که چقدر به دموکراسی وفادار هستند. من خودم کمتر زندانی سیاسی از زمان شاه را دیده ام که بعد از انقلاب سنگ دموکراسی را بر سینه خود بگذارند. تعداد آنها بسیار کم بوده است. ببینید فردی که در زندان نظام شاهنشاهی حق انتخاب نداشت، چه دلیلی داشت که آن شخص در سال های ۵۷ و ۵۸ که انقلاب شد از دموکراسی دفاع کرد.
کم کم متوجه میشویم که انقلاب ۵۷ که مطالبات دموکراتیک زیادی داشت چه شد و چرا آن اهداف و آرمانها در حد مطلوب محقق نشد. حق با خانم هاشمی است. البته می توانم به نکات دیگری هم فکر کنم که شاید کمتر اهمیت داشته باشند. من فکر می کنم بخشی از رنجش که فیضه هاشمی نشان داده می شود، به خاطر مخالفت است، چون دختر اکبر هاشمی رفسنجانی است، چون محجبه است، چون هنگام عکس گرفتن پرچم شیر و خورشید را پشت سرش نگذاشته است. اگر فیضه هاشمی حجاب نداشت و پرچم شیر و خورشید را پشت سرش گذاشت و آن نامه را نوشت. ایران اینترنشنال در آن زمان برای او چه کرد و چقدر از او حمایت کردند؟
سوال: عواقب نوشتن این نامه چه می تواند باشد؟
پاسخ: در قسمتی که گفته ممکن است کشته شود با او موافق نیستم و فکر می کنم فشار زیادی از سوی متفقین بر او وارد شده است. این نامه باید سؤالات عمیقی را برای فعالان سیاسی، جامعه شناسان، مورخان و علاقمندان به مسائل سیاسی و اجتماعی ما ایجاد کند که با وجود این همه دعوا برای آزادی، دموکراسی، حاکمیت قانون و عدم حضور زندانیان سیاسی، چه می شود؟ از مشروطه تا این سو با این همه کشمکش نتیجه چندانی نداشته است. نامه خانم هاشمی رفسنجانی مطالبی را به ما نشان می دهد که جای تأمل دارد.
صادق زیباکلام: فائزه هاشمی از سوی همسالانش به شدت تحت فشار است/ نامه فائزه هاشمی قابل تامل است
ستون نویس سیاسی: صادق زیباکلام گفت: به دلیل بیماری در زندان موقت بودم و در زندانی که اکثر زندانیان سیاسی در آن نگهداری می شدند حضور نداشتم. همچنین در اوین همه زندانیان سیاسی در یک مکان نگهداری نمی شوند و به بخش های مختلف تقسیم می شوند.
بخشی از گفتگوی هم میهن با صادق زیبا کلام، فعال سیاسی و استاد بازنشسته دانشگاه تهران را بخوانید:
سوال: شما اخیرا در زندان بوده اید. این تجربه زندان بعد از انقلاب چگونه بود؟
پاسخ: به دلیل بیماری در زندان موقت بودم و در اوین زندانیان سیاسی همه با هم نیستند و به زندان های مختلف تقسیم می شوند. اما نکته دیگر درد و رنج خانم هاشمی این است که افرادی که اکنون در حال مبارزه سیاسی هستند و به خاطر مبارزات سیاسی خود زندانی شده اند، چقدر مطمئن باشیم که وقتی به قدرت رسیدند به دموکراسی وفادار خواهند بود؟
این دومین نکته مهمی است که خانم هاشمی مطرح کردند و از این نظر من با خانم هاشمی موافقم و خلاصه صحبت های خانم هاشمی این است که اگر الان کسی با جمهوری اسلامی ایران مبارزه می کند، اگر الان یکی می گوید من دموکراسی و آزادی می خواهم، به هیچ وجه به این معنا نیست که این فرد اگر به قدرت برسد به همان اهداف و آرمان های دموکراسی وفادار خواهد بود و خانم هاشمی هم به صراحت این نکته را بیان کرده است.
او می گوید رفتار برخی از افرادی که با او در زندان هستند و خواستار دموکراسی هستند تفاوت چندانی با رفتار سیاسی و اجتماعی نظام ندارد و من در این مورد با او موافقم. دلیل اصلی من رفتار بسیاری از زندانیان سیاسی بعد از انقلاب است. بسیاری از کسانی که عملاً دموکراسی را برقرار نکردند و دموکراسی برایشان ارزش چندانی نداشت و مطابق با دموکراسی، آزادی بیان و انتخابات آزاد رفتار نکردند، افرادی بودند که قبل از انقلاب در زندان اوین و قصر بودند.
مسعود رجوی تا چه اندازه به دموکراسی پایبند بود؟ در مورد الان صحبت نمی کنم. من از همان ابتدای انقلاب می گویم که در سال های 59 و 60 چقدر به دموکراسی پایبند بود. رهبران حزب توده، چریک های وفادار مردم تا چه حد به دموکراسی پایبند بودند؟ آقایان هادی غفاری، شیخ صادق خلخالی و اسدالله لاجوردی چقدر به دموکراسی پایبند بودند؟ در میان چهره هایی که در زمان شاه مبارزه سیاسی کردند و به زندان رفتند، چند نفر بعد از انقلاب از دموکراسی دفاع کردند؟
واقعیت این است که می توانم بگویم تنها فردی که از دموکراسی دفاع کرد مرحوم مهندس بازرگان بود. دیگر زندانیان سیاسی دوران شاه را که بعد از انقلاب برای دموکراسی مهم بودند و در دموکراسی ماندند را واقعاً نمی شناسم. من جز مرحوم آیت الله طالقانی و مرحوم آیت الله منتظری نمی توانم روحانی دیگری پیدا کنم و بگویم دموکراسی برایشان خیلی مهم بود.
یعنی همان دموکراسی که بخاطر نبودش با رژیم شاه مبارزه کردند، وقتی به قدرت رسیدند چقدر به او وفادار بودند. این هشداری است که فیضه هاشمی داده است که مردم اکنون در زندان های زنان نمی دانند که چقدر به دموکراسی وفادار هستند. من خودم کمتر زندانی سیاسی از زمان شاه را دیده ام که بعد از انقلاب سنگ دموکراسی را بر سینه خود بگذارند. تعداد آنها بسیار کم بوده است. ببینید فردی که در زندان نظام شاهنشاهی حق انتخاب نداشت، چه دلیلی داشت که آن شخص در سال های ۵۷ و ۵۸ که انقلاب شد از دموکراسی دفاع کرد.
کم کم متوجه میشویم که انقلاب ۵۷ که مطالبات دموکراتیک زیادی داشت چه شد و چرا آن اهداف و آرمانها در حد مطلوب محقق نشد. حق با خانم هاشمی است. البته می توانم به نکات دیگری هم فکر کنم که شاید کمتر اهمیت داشته باشند. من فکر می کنم مقداری از نفرت هایی که نسبت به فیضه هاشمی صورت می گیرد از طرف مخالفان است، چون او دختر اکبر هاشمی رفسنجانی است، به دلیل حجاب بودن، چون هنگام عکس گرفتن پرچم شیر و خورشید را پشت سرش نگذاشته است. اگر فیضه هاشمی حجاب نداشت و پرچم شیر و خورشید را پشت سرش گذاشت و آن نامه را نوشت. ایران اینترنشنال در آن زمان برای او چه کرد و چقدر از او حمایت کردند؟
سوال: عواقب نوشتن این نامه چه می تواند باشد؟
پاسخ: در قسمتی که گفته ممکن است کشته شود با او موافق نیستم و فکر می کنم فشار زیادی از سوی متفقین بر او وارد شده است. این نامه باید سؤالات عمیقی را برای فعالان سیاسی، جامعه شناسان، مورخان و علاقمندان به مسائل سیاسی و اجتماعی ما ایجاد کند که با وجود این همه دعوا برای آزادی، دموکراسی، حاکمیت قانون و عدم حضور زندانیان سیاسی، چه می شود؟ از مشروطه تا این سو با این همه کشمکش نتیجه چندانی نداشته است. نامه خانم هاشمی رفسنجانی مطالبی را به ما نشان می دهد که جای تأمل دارد.