زهرا علی اکبری– در مورد تاریخچه ورود چای به ایران هنوز اما و اگرهای زیادی وجود دارد. ایرانی ها قهوه می نوشیدند. نام کافه هنوز در مراکز خرید و موسساتی که قلیان، چای و … مشتریان عرضه می کنند به چشم می خورد. می گویند چای از اوایل قرن هفدهم میلادی به عنوان یک نوشیدنی مخصوص وارد ایران شد و سپس به تدریج رواج یافت. محمدعلی جمالزاده در کتاب گنج شایگان آماری از وضعیت کالاهای وارداتی به ایران ارائه می دهد. بررسی این آمار نشان می دهد که در ابتدای قرن گذشته چای از هند و سریلانکا و شکر از روسیه برای تهیه غذا و رفع خستگی چای خورها به ایران فرستاده شده است.
پرونده مفتضح و عجیب فساد چای این روزها افکار عمومی را به خود جلب کرده است. فسادی به مبلغ سه هزار و چهارصد میلیون دلار، مبلغی که البته معادل دارایی بسیاری از ساکنان مشاهیر زمین است. شرکتی برای واردات ابزار و ماشین آلات چای و چای باکیفیت ارز دریافت کرد اما مقداری از این ارز به کالا تبدیل نشد و برخی مشخصات کالای وارداتی را در بر نداشت.
به عبارتی چای ارزان، سرطان زا و حسی که حدود دو دلار قیمت دارد به جای چای ممتاز در بازار ایران جای خود را پیدا کرده است.
بیشتر بخوانید:
مقدمه تکان دهنده در اولین لایحه بودجه در ایران / اولین شهید بودجه کی بود؟
نیمی از طلب ایران از کره جنوبی دود شد/ آیا پای وزیر سابق در فساد چای دخیل است؟
این در حالی است که از سال 1308 که رئیس چایسازان ایران به طرز مشکوکی به قتل رسید تا به امروز، صنعت چای ایران بحران های بزرگی را پشت سر گذاشته است، اما یکی از بحران های اصلی و لاینحل این است که بسیاری از علاقه مندان به نوشیدن چای در خانه های ویلایی ترجیح می دهند. طوری بنشین که انگار روزگاری متعلق به یک گیاه چای بوده ای و یک لیوان چای خارجی بنوش و طبیعت را تماشا کن که پوسیدگی تو را تماشا می کند.
موج تبدیل مزارع چای به روستا که سال ها پیش زنگ خطر را به صدا درآورد، شاید چای ایرانی را به خاطره ای دور تبدیل کند. خاطره ای که شخصی به نام کاشف السلطنه برای ایرانیان خلق کرد.
کاشف السلطنه که بود؟
او اولین رئیس یک سازمان چای در ایران است. البته با تلاش خود صنعتی به نام چای را در ایران تشکیل داد. نواده عباس در سال 1278 به دستور میرزا محسن خان مشیرالدوله به سمت سرکنسولگری ایران در هند منصوب شد. پس از گذراندن مدتی در بمبئی، به اقامتگاه تابستانی هیئت های سیاسی واقع در منطقه سیملا، در دامنه کوه های هیمالیا رفت و در آنجا به پرورش چای پرداخت. سپس به مناطق چای خیز هند سفر کرد و ضمن مشاهده کشت و صنعت چای، دوره تحصیلی را نیز به پایان رساند و گواهینامه گرفت. در همان زمان، او به این موفقیت دست یافت که صنعت چای انحصاری است و یاد می گرفت که این کار برای مردم سایر کشورهای شرقی مجاز نیست. از این رو او به ناچار هویت خود را پنهان کرد و به عنوان یک تاجر فرانسوی در موسسه بریتانیا تحصیل کرد. او همچنین کشت چای را در مزرعه تجربه کرد.
در آن زمان واردات چای فشار زیادی بر بودجه دولت ایران وارد کرد. تقریباً 80 درصد چای ایران از هند تهیه میشد و واردات چای، نوشیدنیای که در جامعه ایران رواج بیشتری پیدا کرده بود، به حدود یک میلیون تومبا در سال میرسید. محمد میرزا کاشف السلطنه با خود حساب کرده بود که ایران ظرف ده تا دوازده سال می تواند با کاشت چای در گیلان و لاهیجان در این زمینه به خودکفایی برسد.
او با مشقت فراوان سرانجام توانست بذر گیاه چای را به ایران وارد کند اما در سال های اولیه با مقاومت مردم گیلان مواجه شد. اما با اصرار بر این خواسته توانست تعدادی از کشاورزان این منطقه را با خود همراه کند. کسانی که شغلی را پذیرفته بودند به نام چای سازی می گفتند.
در زمان استبداد داغ محمدعلی شاهی پس از به سلطنت رسیدن احمدشاه به مخالفت با وی پرداخت و با او همکاری کرد.
او از امتیاز چای برخوردار بود و پس از سقوط حکومت قاجار، وزارت فواید عامه او را به ریاست سازمان چای منصوب کرد.
خدمات دیگری هم برای ایران داشت. نمونه ای از بازاربنج را وارد کنید که با اقلیم ایران سازگار باشد، علاوه بر تشکیل شهرداری به روش مدرن و نامگذاری خیابان ها و کوچه های تهران، شماره گذاری منازل، روشنایی خیابان ها با چراغ برق، داشتن آب شرب در … خانه های با بشکه کالسکه، اداره پلیس، خدمات اجاره کالسکه اسب برای مصارف عمومی، برنامه جارو و نظافت خیابان، آبیاری خیابان.
به هر حال در سال 1308 که برای واردات ماشین آلات چای از بمبئی وارد ایران شد، زندگی اش دگرگون شد. از شرکت زیگلر یک ماشین با راننده عرب و ماشین دیگری برای همراهانش کرایه کرد و ساعت 11 صبح از بوشهر به سمت شیراز حرکت کردند. در ماشین اول کاشف السلطنه در صندلی جلو و پشت سر راننده پرتیوا مامور انگلیسی و ژاندارم بودند. در دومی، چهار کارشناس چینی و هشت جعبه با وسایل شخصی کاشف السلطنه نیز در آن بود. در گذرگاه ملو، بین دالکی و قنتارتاخ، ماشین به دره پرتاب شد. کاشف و ژاندارم همزمان جان باختند، اما راننده و پرتیوا به دلیل جراحات جزئی در شیراز تحت مداوا قرار گرفتند و همراه با رئیس شرکت زیگلر در آنجا رها شدند. بعداً اثری از این راننده که شاهد معتبر این حادثه بود یافت نشد.
ابهامات مربوط به ترور کاشف السلطنه و شایعاتی مبنی بر شلیک گلوله پاسدار او به نام پراتیوا و سپس رها کردن خودرو به قوت خود باقی است. به گفته برخی شاهدان، هنگام دفن جسدش، اثر گلوله ای را روی شقیقه او دیدند.
بنا به وصیتش در تپههای چای لاهیجان به خاک سپرده شد و مقبرهای ساخته شد که اکنون موزه تاریخ چای ایران است.
حالا از تپه های لاهیجان رشد روستاها را در زمین هایی که قرار بود تامین کننده چای ایران باشد مشاهده می کند. آن آرزوی نه چندان دور هنوز صد سال نگذشته است، اما چای همچنان یک کالای وارداتی مهم است و در سایه افزایش قیمت زمین، ویلاسازی سود بیشتری نسبت به کشت چای دارد.
۲۲۳۲۲۳