شخصیت در نحوه نگرش و تعامل افراد با جهان نقش مهمی دارد. روانشناسانی که درباره این موضوع تحقیق میکنند، میکوشند عواملی را شناسایی کنند که بر ویژگیهای فردی اثر میگذارند. آنها چگونگی رشد و تغییر شخصیتها را بررسی و به مردم کمک میکنند که شخصیت خود را بشناسند و آن را مطابق منافع خود تغییر بدهند. در این مقاله درباره شخصیت شناسی، اهمیت آن و موضوعاتی که در این شاخه از علم روانشناسی مطرح میشوند، توضیح میدهیم.
روانشناسی شخصیت چیست؟
شخصیت شناسی یا روانشناسی شخصیت به شاخهای از علم روانشناسی میگویند که در آن چگونگی شکلگیری ویژگیهای شخصیتی، صفات و عادات شخصی و تأثیر آنها بر رفتارهای افراد بررسی میشوند.
روانشناس دانشمندی است که از روشهای تحقیقی برای بررسی ریشههای روانشناختی و تأثیرات شخصیت استفاده میکند. او آنچه شخصیت افراد را منحصربهفرد میکند و ویژگیهای شخصیتیای مشترک میان انسانها را بررسی و ارزیابی میکند. برخی از روانشناسان شخصیت نیز در جایگاه پزشک متخصص برای درمان افراد دچار اختلالات شخصیت تلاش میکنند.
اهمیت علم شخصیت شناسی
روانشناسان شخصیت اغلب این مسئله را بررسی میکنند که چگونه شخصیت فردی با فرد دیگر متفاوت است و چگونه برخی از افراد شخصیتهایی شبیه به یکدیگر دارند. این کارشناسان برخی مواقع وظیفه ارزیابی و تشخیص و درمان اختلالات شخصیتی را نیز بر عهده دارند. علاوهبر این، شناخت شخصیت به روانشناسان امکان میدهد که واکنش افراد به موقعیتهای خاص یا آنچه را ترجیح میدهند و برایش ارزش قائلاند تفسیر کنند.
مبنای روانشناسی شخصیت چیست؟
چه چیزی شما را به کسی که هستید تبدیل میکند؟ عوامل بسیاری مانند ژنتیک، روش تربیتی والدین و تجربیات زندگی فرد در شکلگیری شخصیت او نقش دارند. بهنظر بسیاری از پژوهشگران، آنچه شما را منحصربهفرد میکند، الگوهای تفکر، احساسات و رفتارهایی هستند که شخصیت شما را میسازند.
با اینکه هیچ تعریف واحد و توافقشدهای از شخصیت وجود ندارد، اغلب آن را چیزی در نظر میگیرند که از درون فرد نشئت میگیرد و در طول زندگی نسبتا ثابت باقی میماند. کارشناسان روانشناسی توافق نظر دارند که شخصیت افراد مجموعهای از تمایلات درونی ذاتی و تأثیرات بیرونی، مانند محیطی که در آن بزرگ شدهاند، است و بر همین اساس نیز رشد میکند.
تاریخچه روانشناسی شخصیت
در طول تاریخ، روانشناسان مختلفی درباره شخصیت شناسی تحقیق کردهاند. در این میان، روانشناسان بزرگی مانند زیگموند فروید، کارل یونگ و کارل راجرز بیش از همه شهرت دارند. این روانشناسان نظریهپردازان و پژوهشگران سرشناسی بودند که از اوایل تا اواسط قرن بیستم زندگی میکردند. گاهی از این روانشناسان بهعنوان نظریهپردازان بزرگ شخصیت شناسی نیز یاد میشود.
امروزه نیز قطعا نظریهپردازان بزرگی در حوزه شخصیت شناسی فعالیت میکنند. بااینحال در حال حاضر این شاخه از علم روانشناسی برای رسیدن به اهدافش مانند گذشته به دیدگاههای نظریهپردازان بزرگ متکی نیست و در عوض روانشناسی شخصیت بیشتر بر نحوه کارکرد شخصیت تمرکز دارد.
نظریههای شخصیت شناسی
موضوع اصلی نظریههای روانشناسی شخصیت این است که چگونه ویژگیها یا گرایشهای شخصی خاص شخصیت فرد را شکل میدهند. این نظریهها بر این فرض استوارند که شخصیتهای فردی از ترکیبی از صفات یا ویژگیهای مشخص پدید میآیند. کارشناسان این شاخه از علم روانشناسی تلاش میکنند:
- تعداد کلی تمام ویژگیهای شخصیتی را دریابند؛
- ویژگیهایی که شخصیت را میسازند دستهبندی کنند؛
- بررسی کنند که کدام ویژگیهای شخصیتی بر تمام مردم جهان اثر میگذارند و کدام ویژگیها به عواملی مانند فرهنگ و محیط بستگی دارند.
در ادامه، ۳ نمونه از نظریات شخصیت شناسی را میخوانید.
۱. نظریه صفات آلپورت
روانشناسی بهنام گوردون آلپورت یکی از اولین کسانی بود که شخصیت را بر مبنای ویژگیهای فردی تعریف کرد. او معتقد بود که شخصیت هر فردی از ویژگیهایی تشکیل شده است که به ۳ دسته کلی تقسیم میشوند. این ۳ دسته عبارتاند از:
- ویژگیهای مشترک: ویژگیهاییاند که افرادی با یک فرهنگ مشترک دارند. مثلا در برخی از فرهنگها، استقلال ارزش زیادی دارد. بنابراین افرادی که این فرهنگ را دارند، ویژگیهای شخصیتی مربوط به استقلال را بیشتر ابراز میکنند.
- ویژگیهای مرکزی: صفات شخصیتی مرکزی ترکیب منحصربهفردی از ویژگیهایی هستند که شخصیت فرد را میسازند. این ویژگیها شامل همه صفات فرد میشوند حتی اگر برخی از آنها کمتر از بقیه برجسته باشند.
- ویژگیهای بنیادین: این ویژگیها غالبترین صفات فردند. ویژگیهای کاردینال یا بنیادین در میان جنبههایی که شخصیت یک فرد را از دیگران متمایز میسازند بارزترند. نمونهای از ویژگیهای بنیادین خصوصیات مادر ترزاست. او چنان به فعالیتهای انساندوستانه و خیریه شهره بود که نامش با خدمترسانی به نیازمندان مترادف شده است.
بر اساس نظریه آلپورت، بیش از ۴۰۰۰ صفت فردی وجود دارد و صفات هر فرد شخصیت او را میسازند. نظریه او از این جهت اهمیت دارد که تفاوتهای گرایشی و تأثیر عوامل موقعیتی مانند فرهنگ بر افراد را در نظر میگیرد.
۲. نظریه هانس آیزنک
آیزنک یکی دیگر از روانشناسانی است که در زمینه شخصیت شناسی تحقیق میکرد. این روانشناس انگلیسی معتقد بود که ویژگیهای شخصیتی افراد فقط شامل ۳ دسته میشوند و این دستهها عبارتاند از:
۳. پنج عامل بزرگ شخصیت
این نظریه نمونهای مدرن از نظریات صفات شخصی در روانشناسی است و یکی از محبوبترین و پذیرفتهشدهترین نظریات شخصیت امروزی محسوب میشود. بر اساس نظریه پنج عامل بزرگ شخصیت، همه افراد شخصیتهایی دارند که در ۵ دسته اصلی قرار میگیرند. این دستهها عبارتاند از:
- توافقپذیری: به رفتار دوستانه و توانایی فرد برای همدلی و ابراز همدردی توافقپذیری یا سازگاری میگویند. کسانی که توافقپذیری کمتری دارند، به تفکر منطقی و انتقادی بیشتر اهمیت میدهند.
- وظیفهشناسی: کارایی و توانایی سازماندهی فرد با این ویژگی سنجیده میشود. کسانی که وظیفهشناسی کمتری دارند، از بیبرنامگی لذت میبرند و تحت فشار بهتر کار میکنند.
- برونگرایی: این ویژگی مشخص میکند که فرد تا چه اندازه برونگرا و پرانرژی است. کسانی که برونگرایی کمتری دارند، فعالیتهای انفرادی را ترجیح میدهند، از احساس تنهایی لذت میبرند و برای رضایت از زندگی به تعاملات اجتماعی کمتری نیاز دارند.
- روانرنجوری: این دسته از ویژگیهای فردی به حساسیت عاطفی فرد مربوط میشوند. کسانی که میزان روانرنجوری آنها کمتر است، اغلب واکنشهای عاطفی کمتر و اعتمادبهنفس بیشتری دارند.
- گشودگی: این ویژگی نشان میدهد که فرد تا چه اندازه ماجراجو، کنجکاو یا پذیرای تجربیات جدید است. افرادی که گشودگی کمتری دارند، ثبات و روتینهای روزانه و آشنایی با شرایط مختلف را ترجیح میدهند.
هریک از این دستهها در افراد درجات مختلفی دارند. مثلا برخی از افراد برونگراتر از دیگراناند. ترکیبهای مختلف این ویژگیها سبب تفاوتهای فردی شخصیت میشوند.
روشهای ارزیابی شخصیت در روانشناسی
روانشناسان برای بررسی و سنجش شخصیت از آزمونها، ارزیابیها و شاخصهای شخصیتی مختلفی استفاده میکنند. این آزمونها در مسائل مختلفی مانند شخصیت شناسی شغلی کاربرد دارند. نمونه بارز کاربرد روانشناسی شخصیت آزمون مایرز بریگز است که آزمون شخصیت شناسی MBTI نیز نامیده میشود. این آزمون اغلب بهعنوان روشی برای ارزیابی شخصیت افراد پیش از استخدام به کار میرود.
سایر روشهای شخصیت شناسی به افراد کمک میکنند درباره جنبههای مختلف شخصیت خود بیشتر بدانند. برخی از آزمونهای شخصیت نیز ابزاری برای غربالگری اختلالات شخصیتی هستند. درک بهتر از شخصیتتان به شما کمک میکند تا در بسیاری از جنبههای زندگی موفقتر باشید. مثلا روابط با دوستان، خانواده و همکاران زمانی بهبود مییابد که متوجه شوید ارتباط با دیگران به شما انرژی بیشتری میدهد یا باید زمانی را به تنهایی و خلوت با خود اختصاص بدهید.
احتمالا تابهحال در فضای مجازی آزمونهای بسیاری را دیدهاید که با نام آزمون شخصیت شناسی منتشر شدهاند. برخی از این آزمونها واقعیت را درباره شما نشان میدهند و بعضی از آنها فقط جنبه سرگرمی دارند و نباید نتایج آنها را جدی بگیرید.
آزمون شخصیت شناسی چگونه انجام میشود؟
معمولا در آزمونهای شخصیت شناسی علمی، یک جمله یا عبارت بیان میشود و از پاسخدهندگان خواسته میشود که بگویند تا چه اندازه با آن جمله یا عبارت موافقاند. مثلا در آزمون شخصیت شناسی برای ارزیابی میزان درونگرایی یا برونگرایی فرد گفته میشود: «چقدر دوست دارید با دیگران وقت بگذرانید؟ برای پاسخ از ۱ تا ۵ عددی را انتخاب کنید. عدد ۱ به معنای هرگز و عدد ۵ به معنای همیشه است.»
پس از پایان ارزیابی، کارشناس میتواند نمرات شرکتکننده در آزمون را محاسبه کند و آن را با نمرات سایر شرکتکنندگان مقایسه کند. این بررسی و مقایسه میتواند میزان برونگرایی و درونگرایی شرکتکنندگان در آزمون را در مقایسه با یکدیگر مشخص کند.
اختلالات مربوط به روانشناسی شخصیت
روانشناسان شخصیت مانند سایر روانشناسان به بررسی مشکلات شخصیتی علاقه دارند. اختلالات شخصیتی نوعی اختلالات روانی مزمن و فراگیرند که ممکن است بر افکار و رفتارها و کارکردهای میانفردی اثر جدی بگذارند.
انجمن روانپزشکان آمریکا کتابی بهنام «راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی» (DSM) منتشر کرده است که در آن انواع اختلالات روانی دستهبندی و توضیح داده شدهاند. در آخرین نسخه موجود از این کتاب، اختلالات شخصیت به ۱۰ دسته کلی تقسیم شدهاند. نمونههایی از این اختلالات که احتمالا نام آنها را زیاد شنیدهاید، عبارتاند از:
تشخیص اختلالات شخصیت ممکن است ناراحتکننده باشد، اما باید بدانید که این اختلالات درمانهایی دارند. با کمک کارشناس سلامت روان میتوانید مسائلی را شناسایی کنید که به شکلگیری این اختلالات منجر میشوند و راهکارهای جدید برای مقابله با آنها را کشف کنید.
ترس و نگرانی درباره آیندهای که ممکن است در انتظار شما باشد، اشکالی ندارد. بااینحال نباید فراموش کنید که مجبور نیستید بهتنهایی با مسائل ناشی از اختلالات شخصیتی روبهرو شوید. افرادی آموزشدیده و ماهر آمادهاند که به شما در انجامدادن مراحل بعدی درمان کمک میکنند.
پزشک یا مشاور سلامت روان بر اساس تشخیص اختلال شخصیت، به شما روشهای رواندرمانی، آموزش مهارتها، مصرف دارو یا ترکیبی از هر ۳ روش را پیشنهاد میدهد. برای برنامهریزی یک طرح درمانی که بر نیازها و اهداف شما تمرکز دارد، باید با روانشناس یا روانپزشک خود مشورت کنید.
سخن پایانی
شخصیت مبحث بسیار گستردهای است که تقریبا به تمام جوانب و ویژگیهای افراد مربوط میشود. علم شخصیت شناسی نظریات مختلفی دارد. این نظریات بر ویژگیهای فردی و خصوصیاتی که در مراحل مختلف رشد ظاهر میشوند یا تغییر میکنند، تمرکز میکنند.
روانشناسان این حوزه هم به شناخت شخصیت عادی انسان علاقه دارند و هم اختلالات شخصیتی را بررسی میکنند که منجر به پریشانی یا مشکلات زندگی میشوند. این کارشناسان با شناخت مسائلی که افراد در خانه، مدرسه، محل کار یا روابط خود دارند، به آنها کمک میکنند تا مهارتهای مقابلهای و مهار نشانههای اختلالات شخصیتی را بیاموزند.
در افسردگی غم به لایههای عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و رفتار شما بهوجود میآورد. اگر احساس افسردگی دارید، حتما با کمک یک روانشناس متخصص مشکل را ریشهیابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ارتباط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.
به کمک زبان بدن، ناگفتهها را بگویید و بشنوید