به گزارش رکنا: رسیدگی به این پرونده از دهم تیر ماه سال 98 به دنبال انتقال پیکر سوخته و نیمه جان مرد 30 ساله ای به نام شاهین به بیمارستان شهدای یافت آباد آغاز شد. شاهین که دچار سوختگی شدید بود به بخش مواقبت های ویژه منتقل شد و در بررسی ها روشن شد شاهین در دعوا با چند نفر از دوستانش در پارک کودک دچار سوختگی شده است. با افشای این ماجرا ماموران کلانتری 179 خلیج فارس به بازجویی از دوست شاهین به نام محسن که با اروژانس تماس گرفته بود پرداختند.
محسن گفت: من و شاهین در پارک نشسته بودیم که 3 نفر از دوستانمان به نام های مهرداد و بهرام و شایان به آنجا آمدند و با شاهین درگیر شدند. آنها بطری بنزینی را که همراه داشتند روی شاهین پاشیدند ،مهرداد فندک زد و پس از شعله ور شدن شاهین آنها گریختند.حتی مقداری بنزین روی من هم ریخت که بلافاصله لباس هایم را درآوردم .من تلاش کردم به شاهین کمک کنم و به همین خاطر دستهایم سوخت.
با اطلاعاتی که این شاهد به ماموران داده بود صبح روز بعد مهرداد و بهرام و شایان ردیابی و بازداشت شدند. اما ادعا کردند ناخواسته شاهین دچار سوختگی شده است.
مهردادگفت: من بنزین را برای موتورم گرفته بودم ولی ناخواسته بنزین روز شاهین ریخت و چون ما در پارک مشغول مصرف مواد بودیم و فندک روشن بود او یکباره آتش گرفت.
در حالی که دو دوست با دروغگویی سعی داشتند پلیس را گمراه کنند شاهین شانزدهم تیرماه به خاطر 50 درصد سوختگی روی تخت بیمارستان تسلیم شد و پزشکی قانونی علت مرگ را نارسایی ارگان های حیاتی ناشی از عفونت منتشره به دلیل سوختگی وسیع پوستی اعلام کرد.
اعتراف به آتش افروزی
با مرگ دلخراش پسرجوان مهرداد و بهرام و شایان بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفتند و سرانجام مهرداد به آتش زدن دوستش اعتراف کرد. وی گفت: من بنزین را روی شاهین پاشیدم اما قصدم آتش زدن او نبود و می خواستم فقط او را بترسانم تا تلفن همراهم را پس دهد و یا پول آن را تسویه کند.
وی در تشریح ماجرا گفت: مدتی قبل تلفن همراهم را به قیمت 2 و نیم میلیون تومان به شاهین فروختم و قرار بود بلافاصله پول آن را تسویه کند. اما او پولم را نمی داد. و مدام امروز و فردا می کرد. به همین خاطر تصمیم گرفتم او را بترسانم. من از دو نفر از دوستانم خواستم تا با او تماس بگیرند و او را به پارک بکشانند. وقتی شاهین به پارک آمد همراه دوستانم به آنجا رفتم و با او درگیر شدم. من بطری بنزین را روی او پاشیدم و از فاصله ای دور چندبار فندک زدم.اما یکباره فندک به خاطر داغ شدن سنگش در دستانم منفجر شد و همین انفجار باعث شد شاهین یکباره آتش بگیرد.
با اظهارات این مرد بهرام و شایان نیز بازداشت شدند و گفتند مهرداد از آنها خواسته بود تا در پارک با شاهین قرار بگذارند. ولی در جریان آتش سوزی نبوده اند و دستی در این ماجرا ندارند.
در ادامه تحقیقات ماموران به پرس و جو از خانواده قربانی پرداختند. خواهر شاهین گفت: 3 روز قبل از این ماجرا مهرداد به خانه ما زنگ زد و سراغ برادرم را گرفت. وقتی به او گفتم برادرم در خانه نیست گفت به برادرت بگو اگر پیدایش کنم زنده زنده او را به آتش می کشم تا پول گوشی ام را بدهد.
همسر قربانی نیز گفت :مهرداد چندباری مقابل در خانه مان آمد ولی شوهرم در خانه نبود .او آخرین بار تهدید کرد اگر 4 میلیون تومان خسارت تلفن همراهش را ندهیم شاهین را آتش می زند. اما من هرگز فکر نمی کردم او تهدیدش را عملی کند. او روزی که مقابل در خانه مان آمده بود می خواست دعوا را شروع کند اما چون شوهرم در خانه نبود رفت.ولی چند روز بعد تهدیدش را عملی کرد و شوهرم را زنده زنده سوزاند.
وقتی روشن شد مهرداد عامل آتش سوزی مرگبار بوده برای وی به اتهام مباشرت در قتل عمدی ، اخلال در نظم و آسایش و آرامش عمومی از طریق حرکات غیرمتعارف در پارک محل وقوع قتل، و برای دو دوستش به اتهام اخلال در نظم و آسایش و آرامش عمومی کیفرخواست صادر و پرونده شان به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به زودی به جرم ،آنها رسیدگی شود.
مرگ عامل آتش افروزی در زندان
اما قبل از برگزاری جلسه دادگاه از زندان خبر رسید مهرداد به طرز مرموزی در زندان جان سپرده است.
با مرگ عامل آتش افروزی در زندان دو همدست وی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.
در دادگاه
در ابتدای جلسه پدر قربانی ک قیم نوه خردسالش است روبه روی قضات ایستاد و گفت: مهرداد با بی رحمی و به خاطر یک گوشی موبایل پسرم را به آتش کشید و زندگی پسر و نوه ام را تباه کرد. او حالا خودش در زندان فوت شده و من تقاضای دیه دارم.سپس بهرام و شایان یک به یک به دفاع پرداختند.
بهرام گفت: من اصلا از تصمیم مهرداد برای آتش افروزی اطلاعی نداشتم. فکر می کردم او می خواهد با شاهین صحبت کند و گوشی موبایلش را از او بگیرد. باور کنید در این جنایت دخالتی نداشتم.
شایان نیز گفت: وقتی در پارک مهرداد و شاهین با هم درگیر شدند من سعی کردم با میانجگری به دعوا پایان دهم. اما نشد . مهرداد برای ترساندن شاهین چندبار فندک زد که فندک در دستانش منفجر شد و بنزینی که روی شاهین پاشیده شده بود شعله گرفت.باور کنید من در این ماجرا مقصر نبودم و فقط میانجگری داشتم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.